داستان آن «ده روز»- روز هفتم؛
جمعه, ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۷
روز هفتم، باز هم سراسر ایران، صحنه حضور همدلانه مردم است در حمایت از امام. بختیار می گوید: «کابینه من، کابینه خیالی نیست» اما واقعیتی به روشنی آفتاب را نمی‌بیند که دارد هرچه جلویش ایستاده، مثل برف، آب می‌کند و همه واقعیتهای دیروز، یکسره تبدیل به خواب و خیال می‌شود. آفتابی که هر روز دو نوبت، از وسط آن پنجره رو به حیاط مدرسه «رفاه» می‌تابد و نه فقط ایران، که همه جهان را غرق نور می‌کند. مسیر آینده و تاریخ را فقط او تعیین می‌کند که همین امروز گفت: «ما می‌خواهیم یک ملت آزاد و مستقل باشیم.»

امام: ما می‌خواهیم «آزاد» باشیم و «مستقل»

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، هجدهم بهمن 57 در هفتمین روز از دهه فجری که منتهی به انفجار نور در تاریخ ما شد، حوادثی دیگر، روند اوضاع را با شدت و شتابی شگفت، به سمت تعیین نهایی مسیر حیات این سرزمین، به پیش می‌برد. مذاکرات سران ارتش برای انتقال آرام قدرت، با شخصیتهای برجسته شورای انقلاب شروع شده، از طرفی بختیار گفته کابینه من کابینه خیالی نیست. طرفداران او هم در استادیوم امجدیه، دست به تظاهرات و تجمع زدند اما اوضاع بگونه‌ای شده که 13 وزیر کابینه خود او آماده استعفا شده‌اند و مردم، بیشتر وزیران را در وزارتخانه ها راه نمی‌دهند و آنها را غیرقانونی می‌دانند. ملت، مصمم شده تا راه خود را با افق نگاه کسی رقم بزند که امروز در دیدار با مردم کردستان و جمعی از وکلای دادگستری گفت: «ما می خواهیم آزاد باشیم و مستقل...»

بختیار: کابینه‌ی من، کابینه‌ی خیالی نیست!

دکتر شاپور بختیار، امروز گفته: «کابینه من کابینه ای خیالی نیست.» اما بنظر می رسد او واقعیت ها را نمی‌بیند و در توهم خود سیر می‌کند. با آنکه جمعیتی به طرفداری از او امروز در ورزشگاه امجدیه تهران، گرد هم آمده‌اند و شعارهای حمایت آمیز سرداده‌اند، اما از آنطرف، تقریبا تمامی شهرهای کشور، صحنه حمایت و پشتیبانی از دولت موقت منصوب و منتخب امام است. بنابر گزارش‌های مطبوعات، مردم اکثر شهرهای ایران، با برپایی تظاهرات و تجمعات سراسری، حمایت‌ خود را از امام خمینی و دولت انقلابی اعلام کردند. ۳۰۰ نفر در رشت، ۸۰ هزار نفر در شیراز، ده‌ها هزار نفر از مردم آبادان و شماری از مردم اهواز، یک میلیون نفر در مشهد، هزاران نفر از زنان و مردان شهرکرد و روستاهای اطراف، ۵۰۰ هزار نفر در کرج، ۵۰ هزار نفر در چالوس، ۵ هزار نفر در بوشهر و شهرهای کرمانشاه و شهرضا از این جمله‌اند اما بختیار هنوز پذیرای واقعیت نیست.

شاه در مراکش: من همچنان پادشاه و فرمانده کل قوای کشور هستم!

از آنطرف، محمدرضا شاه که بعد از یک اقامت چندروزه در مصر، به مراکش رفته تا میهمان «سلطان حسن دوم» پادشاه این کشور باشد، در مصاحبه ای با خبرنگاران بین المللی گفته: «من همچنان پادشاه و فرمانده کل قوای ایران هستم.» او نیز ارتباط خود را با واقعیتهای موجود کشور، قطع کرده چرا که از مردم، گسسته و گریخته است. مقدرات این کشور، دیگر در دست او نیست و حتی ارتش هم از او دستور نمی‌گیرد. پیوستن فوج فوج از پرسنل مومن و غیرتمند ارتش به انقلاب و دیدارشان با امام در روز گذشته و اخبار متعددی که از مخالفت بدنه خدوم و مردمی ارتش با فرماندهان و سران وابسته و طاغوتی خود رسیده، نشان از یک تحول بزرگ در تعیین رابطه ارتش با مردم، و با امام و انقلاب بعنوان مهمترین وزنه در تحول موازنه قوا و تعیین معادله قدرت در کشور دارد: طوفانی در راه است...


ما می‌خواهیم آزاد باشیم... می خواهیم مستقل باشیم

امام، این روزها مثل آفتاب دارد ابرها و تاریکیهای ظلمت و ابهام و تردید و ترس را با نگاه و سخنش، کنار می‌زند و راه را برای همه روشن می‌کند. امروز هم در جمع وکلای دادگستری و گروهی از علمای کردستان، از برنامه کار و نقشه مسیر نهایی انقلاب گفت؛ از «آزادی» و «استقلال»:
«این ملت الآن ایستاده است و می‌گوید که ما می‌خواهیم آزاد باشیم. این یکی از حقوق بشر است- که همه عالَم این معنا را قائلند- و می‌گویند ما می‌خواهیم مستقل باشیم. این هم یکی از حقوقی است که هر کسی سرنوشت خودش باید دست خودش باشد. و می‌گویند ما یک حکومت عدل می‌خواهیم، حکومت عدل اسلامی می‌خواهیم. این هم آرزوی هر آدمی است که یک حاکمی باشد برای آن حکومت بکند که بعد از چند وقتی جیبهایش را پر نکند و از این مرز برود! شما ملاحظه بکنید که بعد از سی و هفت سال که این آدم حکومت داشته است در اینجا، حکومت غیر قانونی داشته در اینجا، چقدر اینها از منافع ما بردند و خوردند و از بین بردند. الآن بانکهای امریکا و انگلستان و سوئیس و کذا پر است از مالهای ملت ما که به دست اینها ثبت شده است، در اسم اینها ثبت شده است. و ما امیدواریم که یکوقت دادگستری ما به عرض ملت برسد و محاکمه کند این آدم را. اگر شد بخواهیم او را در اینجا و محاکمه‌اش کنیم. از او بگیریم و اگر این معنا نشد، محاکمه غیابی کنیم و اموالش را توقیف کنیم در بانکهایی که هست.»

امام: ما می‌خواهیم «آزاد» باشیم و «مستقل»

از این نهضت، پشتیبانی کنید. این خرابه را از نو بسازید.

و راه ساختن دوباره این ویرانه بجامانده از غارت ستمشاهی، پشتیبانی از نهضت است و از دولت انقلابی؛ اینگونه است که نهضت، با بودن ملت در صحنه، بزرگ می‌شود و به بلوغ و شکفتگی می‌رسد: «برای همه ما الآن تکلیف است که اولًا راجع به این نهضتی که شده است و تا حالا این نتایج را داشته، و ما امیدواریم تا آخر برسد، بر همه ماست که کمک کنیم به این نهضت. شما اهل قلم هستید بنویسید، بحث کنید، صحبت بکنید، تبلیغات بکنید، این نهضت را بزرگ کنید، پشتیبانی کنید، از این دولت پشتیبانی کنید، اظهار کنید، در روزنامه‌ها اعلام‌ کنید. و بعد هم که ان شاء الله یک دولت حقی برقرار شد، آن وقت باید همه بنشینیم و مع الاسف یک خرابه را بسازیم! این مملکت را اینها خراب کردند و رفتند و خوردند و بردند، و حالا باید شما و ما همه دست به دست هم بدهیم و این مملکت را از سر بسازیم. باید ما مثل زلزله‌ای که آمده است، باید بسازیم از سر. انشاء الله امیدوارم که خداوند این قشرها را همه را به هم نزدیک کند. نه من به شما بدبین باشم و نیستم، و نه شما به ما بدبین باشید و ان شاء الله نیستید.»

انتهای گزارش/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده