دوستانم، خانواده دلتنگ و چشم انتظار دارند برای مرخصی مسحق ترند

به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، شهید رضا دارچینی مراغه در خانواده مذهبی صمیمی وآرام چشم به جهان گشود. پدرش محمد علی دارچینی مراغه در سنین نوجوانی به همراه خانواده از مراغه به مشهد مهاجرت میکنند تا روزگار خویش را در جوار امام مهربانیها سپری کنند.

خانه ای بزرگ قدیمی و باصفای نزدیک به حرم مطهر امام رضا علیه السلام شد مکان زندگیشان، سالها میگذرد و محمد علی هر روز خود را با نگاه به گنبد امام مهربانیها در محل کار و زندگی اش که مشرف به حرم مطهر بوده است سپری میکند تا اینکه به سن ازدواج میرسد.

خداوند به او بعد از ازدواج، 4 پسر و3 دختر عنایت میکند. رضا در10 فروردین 1344 آخرین پسری بود که در این خانواده صمیمی به دنیا آمد. رضا سالهای کوتاهی را در کنار پدر و مادرش سپری میکند. تقدیر بر آن بوده که مادرش را در 8 سالگی و پدرش را در 10 سالگی دعوت حق را لبیک گویند و او از این دو نعمت الهی محروم شود.

گاهی باید آنقدر تنور کوره زندگی داغ شود تا به جای فولاد آبدیده الماس از درونش متولد شود. از آنجایی که خداوند مهربان همه لطف است و رحمت و مهربانتر از پدر و مادر شاید اینگونه برای رضای نوجوان رقم زده بود تا الماس وجودش را نمایان سازد.

دوران همزیستی رضا با پدر ومادر گرچه کوتاه بود ولی از آنها درسهای زیادی در زندگی یاد گرفته بود.

یکی از مردان قدیمی محل زندگیشان می گفت: به جرات میتوانم بگویم یکی از مردان حلال خوری که در زندگی‌ام دیده ام محمد علی (پدر رضا) بوده است چراکه او حتی در زیر وزنه ترازویش همیشه یک پاکت مقوایی میگذاشت که به اندازه همان پاکت هم در فروش کم نگذاشته باشد.

شاید همین لقمه های پاک بود که وجود فرزندش را آنقدر پاک ساخت که خداوند خریدار قطره قطره خونش شد.

به گفته اطرافیان شهید رضا دارچینی مراغه بسیار آرام باوقار و مهربان بود. علاقه زیادی به رشته های ورزش رزمی بخصوص جودو داشت و مراحل عالی را در این رشته سپری کرد. گرچه موقع شهادتش سن زیادی نداشت و اغلب خواهران و برادران وی نیز سن کمی داشتند ولی همه از فضایل و اخلاق خوب شهید خاطراتی به یاد دارند. اهمیت شهید به مسائلی مثل حجاب، رعایت انصاف و کسب حلال درسخن اطرافیان پرتکرار است. باوجود سن کمش ولی حسن سلوکش با خانواده خاطرات خوبی را برای خانواده به یادگار گذاشته است. او حتی در اتاقی که خواهرانش در حال استراحت بودند بدون اجازه وارد نمیشد. رفتار همراه با محبت او با کودکان، وقار ومتانتش ازدیگر خصوصیات بارز این شهید عزیز بود. او اهل مطالعه بود وکتابخانه کوچک برای خویش داشت که کتابهای مورد علاقه اش را جمع آوری میکرد.

در سن13سالگی چند ماهی عازم جبهه شدولی بعد از رسیدن به سن خدمت مقدس سربازی تا انتهای عمر شریفش را در جبهه گذراند.

خاطرات همرزمان شهید همه حاکی از محبت، اخلاص و جدیت شهید در کارهایش است.

وقتی خانواده از او میخواستند زمان بیشتری را به مرخصی بیاید در جواب میگفت: من همسر و فرزندی ندارم پدر و مادرم هم در قید حیات نیستند. ولی اینجا خیلی از دوستان هستند که همسر و فرزندانشان یا مادران وپدرانشان دلتنگ و چشم به راهشان هستند آنها برای مرخصی مسحق ترند و هر چه من کمتر به مرخص بیایم آنها بیشتر میتوانند به مرخصی بروند.

در شرف ازدواج بود بخاطر فقدان والدین خواهران و برادران وبزرگان فامیل برایش خوابهای شیرینی دیده بودند. او حتی مقداری لوازم منزل هم برای زندگی آینده اش تهیه کرده بود. قرار بود به مرخصی بیاید تا مقدمات این امر را اتجام دهند ولی خداوند مهربان برای او زندگی مافوق تصورش رقم زده بود.

یکی از خواهران شهید میگوید چند روز قبل از آمدن خبر شهادت او در خواب مقابل در خانه یک قبر سبز رنگ میبیند که مسیر امدوشد شهید به خانه آنها بوده.

خواهر کوچک شهید میگوید وقتی از شهید خواسته که بیشتر در مرخصی بماند میگویدکه باید برگردد ولی در عوض اورا در ثواب کارش شریک میکند.

خبر شهادت رضا برای خانواده تداعی دوباره جدایی بود که در گذشته در فراق پدر ومادرشان تجربه کرده بودند وهمین موضوع این ضایعه را برقلبشان سنگینتر میساخت.

شهید رضا دارچینی مراغه وصیت کرده بود که در صورت امکان خانواده ایشان را در حرم مطهر امام رضا علیه السلام دفن کنند ولی در زمانی که خبر شهادت ایشان را به خانواده دادند وصیت نامه شهید هنوز پیدا نشده بود و خانواده ایشان باهمفکری که کرده بودند تصمیم گرفتند ایشان را در خانه پدری مهربان که سالها پیش دلیل مهاجرت اجدادشان بوده دفن نمایند که از پیداشدن وصیت نامه شهید معلوم شد که خواسته شهید هم اینگونه بوده است.

سالها بود که با خود می اندیشیدم چرا وقتی با خانواده شهدا صحبت میکنیم همه میگویند که شهیدشان در جمع خانواده دارای ویژگیهای خاصی بوده حالا در گذر زمان جوابش را همان سخن سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی پیدا کردم ((تا شهید زندگی نکنیم شهید نمی شویم)) بله حقیقتا شهدا قبل از شهید شدن شهادت را زندگی کردند.

أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی

آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده

الان قریب به سی سال است که رضا با مدال شهادت در قطعه 117بهشت ثامن یک حرم مطهر رضوی واقع در صحن آزادی در گوشه ای از سرداب صحن خانه پدر مهربانش امام رضا علیه السلام آرمیده است.