کد خبر : ۵۹۵۷۵۱
۱۱:۳۰

۱۴۰۴/۰۴/۲۹

از کلاس‌های روستا تا خاکریزهای جبهه

شهید «سید باقر جعفری فارسی» مهر سال ۱۳۳۴ در روستای کنکان به دنیا آمد. «پس از گذراندن دوران تحصیلی به معلمی روی آورد و...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.


معلمی فداکار در جبهه

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «سيدباقر جعفری فارسی» دهم مهر سال 1334در روستای کنکان بخش شيبکوه شهرستان فسا ديده به جهان گشود. کودکی خود را در دامان مادری مؤمن و پدری باتقوا سپری کرد و از رفتار و گفتار آنان، درس خلوص، پاکی، تقوا، ایثار و شهامت آموخت. در هفت‌سالگی راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در روستای کنگان به پایان رساند.

 سپس مقطع راهنمایی و دبیرستان را در روستای همجوار فدشکویه و سال‌های پایانی دبیرستان را در دبیرستان ولی‌عصر شهرستان فسا گذراند. 

سیدباقر، تابستان‌ها همواره کنار پدر به کار مشغول بود و لحظه‌ای از کمک به خانواده غافل نمی‌شد. تحصیلاتش را تا اخذ دیپلم تجربی ادامه داد و در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۵ به خدمت سربازی اعزام شد. 

 پس از شش ماه آموزش، به عنوان سپاه دانش در روستاهای اطراف کرمان، میان کوه‌های صعب‌العبور، به آموزش و ارشاد فرزندان روستایی پرداخت و یک سال و نیم در این راه خدمت کرد. به دلیل چشیدن رنج محرومیت، از مشکلات و نابرابری‌هایی که روستاییان با آن روبه‌رو بودند، رنج می‌کشید و همواره متأثر از مظالم خوانین بود.

پس از پایان خدمت سربازی، مدت شش ماه در شرکتی در سرچشمه کرمان فعالیت داشت تا اینکه اوایل سال ۱۳۵۸ به حرفه معلمی در روستاهای شهرستان میناب جنوب روی آورد و با تعلیم، تربیت و ارشاد نونهالان روستایی، نقش مهمی در معرفی انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) ایفا کرد.

طی پنج سال خدمت در این مناطق، دشواری‌ها و رنج‌های بسیاری را متحمل شد؛ در جاهایی که حتی آب به اندازه کافی وجود نداشت و راه‌های سخت‌گذر، خدمت به اسلام را بر آسایش ترجیح داد. در دوران دفاع مقدس، زمانی که فراخوان منقضیان سال ۱۳۵۶ برای دوره احتیاط اعلام شد، با وجود اشتغال در مدرسه، آنجا را ترک و شش ماه در جبهه دارخوین به خدمت پرداخت و دوره احتیاط را به پایان رساند.

علاقه ویژه‌ای به روحانیت و خصوصاً امام خمینی (ره) داشت و در دفترچه خاطرات جبهه‌اش چنین نوشت:

«به خدا زبان من کوتاه است حتی عارفان هم نمی‌توانند امام را تشييه کنند و خصوصيات امام را بگويند. احساس من به امام مثل احساس فرزند به پدر است، مثل احساس تشنه به آب است، مثل احساس زمينی سوخته به آب، فرزند به لبن، خلاصه نمی‌توانم آن احساس که دارم بيان کنم و فقط و فقط از خدا می‌خواهم تا انقلاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امام را برای مستضعفين جهان حفظ کند. ان‌شاءالله»

وی سرانجام در ۱۵ تیر ۱۳۶۲ راهی جبهه نور علیه ظلمت شد و در تیپ المهدی به عنوان بی‌سیم‌چی گروهان در عملیات والفجر ۲ شرکت کرد و سرانجام در ۲۹ تیر ۱۳۶۲ در جبهه تمرچین پیرانشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای کنگان شهرستان فسا آرام گرفت.

 انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه