یادداشت های سفر(24)؛ چرا فرق گذاشته ايد؟
شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۸
نوید شاهد: تيمسار بالار و سرهنگ دربندي به توصيه تيمسار رياحي به رستوران مي روند و از طريق سيستم صوتي ،برنامه ها را اعلام مي کنند .
قطار براي اقامه نماز ،در ايستگاهي متوقف مي شود .
تيمسار بالار و سرهنگ دربندي به توصيه تيمسار رياحي به رستوران مي روند و از طريق سيستم صوتي ،برنامه ها را اعلام مي کنند .
صبحانه را در کوپه ها توزيع مي کنند . تخم مرغ آب پز ، پنير و خامه . صياد مي پرسد : صبحانه دانشجويان چيست ؟
ـ آنها خامه ندارند ، صبحانه شان دانشجويي است .
تيمسار مي گويد : چرا فرق گذاشته ايد . صبحانه خود را بر مي گرداند و از صبحانه دانشجويان مي خورد .
تيمسار رياحي به کوپه هاي مختلف سرک مي کشد و نحوه تنظيم گزارش ارزيابي را مطرح مي کند .
گروه فرهنگي از نگارش گزارش ارزيابي طفره مي رود . آنها مي گويند اين گونه گزارش نويسي ، همه زوايا را مشخص نمي کند . ولي تيمسار رياحي اصرار دارد که همه ، گزارش خود را بنويسند .
در ميانه راه کارکنان قطار در رستوران جمع مي شوند و صياد براي آنها صحبت مي کند : "در آخر سفر لازم بود از جانب خودم و از جانب همراهانم در اين چند لحظه از کارکنان قطار تشکر کنم . تا آنجا که من شاهد بودم و ناظر ،کارکنان قطار با صميميت و گرمي برخورد کردند
به همين ترتيب با زبان سربازي تشکر ما را قبول کنيد و من فرد فرد شما را مي بوسم "
صياد هنگام روبوسي با ايشان هديه اي نيز تقديمشان مي کند .
جلسه ارزيابي نيز در رستوران برگزار مي شود و طي آن ،صياد اظهار مي دارد :
در طول اين چند روز ، غير از اختلالي که به علت تغييرات جوي رخ داد ،اما به لطف خدا همه برنامه ها با موفقيت انجام شد .
صياد ضمن برشمردن موفقيتهاي سفر ، از آنان به خاطر همکاري صميمانه شان در طول مأموريت تشکر کرد .
در آخرين دقايق سفر ، تيمسار رياحي به کوپه فرهنگي مي آيد و گزارشي را که اين گروه از سر اجبار (!) و با کمک تيمسار بالار نوشته اند ،تحويل مي گيرد و با رسيدن به ايستگاه راه آهن تهران ،از قطار پياده مي شويم . محوطه وسيعي از سالن انتظار را موکت فرش کرده اند . آرام آرام صفوف نماز شکل مي گيرد ،چهره سالن کاملاً تغيير مي کند و ثانيه هاي بعد ،همه دل به خدا مي سپارند .
بين دو نماز ،تيمسار صياد شيرازي ـرئيس هيئت معارف ـ با بقيه سخن مي گويد :
" خدا را شکر و سپاس مي گزاريم که اين مأموريت حساس و نظامي خود را با نماز شروع کرديم و با نماز به پايان رسانديم اين نماز علاوه بر کار واجب ، شکرگزاري به درگاه خداوند است "
وي در خاتمه از ايثارگران ، خانواده شهدا ، جانبازان ،همکاران هيئت و کارکنان راه آهن تشکر مي کند و با چند دعا صحبت خود را به پايان مي رساند
هنگام خداحافظي ساعت مچي سرهنگ دربندي را به وي باز مي گردانم و به طرف اداره مي روم .
نظر شما