شهید «سید محمود میر حسینی» در بخشی از دستنوشتههای خود مینویسد: پیامم به امت حزب الله و شهید پرور این است که همواره به ندای حسین زمان لبیک گفته و پیرو این مرد خدا باشند؛ هر چند من کوچکتر از آن هستم که به امت بزرگوار و سلحشورم، پیام بدهم.
با اعلام حضور نیروهای ایرانی توسط فرمانده بزرگ سپاه اسلام، سردار حاج قاسم سلیمانی، در آن سوی مرزها، دوباره شور و شوق جهاد در او زنده شد. حاج احمد برای مبارزه با داعش سر از پا نمیشناخت و برای حضور در میدان نبرد لحظه شماری میکرد.
ارادتمند حضرت امام (ره) و عاشق خدمت به اسلام و انقلاب بود و این علاقه تا اعماق جانش ریشه دوانیده بود. آموزههای تربیتی اسلام و سیرهی زندگانی رسول خدا (ص) را از اعماق وجود پذیرفته بود.
«رمضان فرمانی» همرزم شهید «حسن لرستانی» نقل میکند: بهترین آرزوی شهید، پیروزی اسلام بر کفر جهان بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در فعالیتهای سیاسی و فرهنگی شرکت فعال داشت. اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه و اطاعت از امام را واجب میدانست و به من و دوستان دیگر توصیه میکرد که همیشه گوش به فرمان ولی فقیه و در خط آن باشیم.
صبر و پایداری پیشه کنید امام را تنها نگذارید و از فرامین امام اطاعت و پیروی کنید و همیشه گوش به فرمان او باشید.
مادر شهید «علیرضا تازیکه لاملنگ» نقل میکند: نذر کرده بودم که اگر پسرم سالم بماند و زنده بر گردد آبکش مسی به مسجد محل اهدا میکنم. خواب دیدم که دو زن سیاه پوش داخل حیاط ما آمدند و به من گفتند به نذری که کردی عمل کن، نام پسرت را روی آن بنویس و آن را به مسجد بده، در جواب گفتم که پسرم زنده است، اسم مرده را روی وسایل مینویسند. بعد از چند روز خبر شهادت پسرم را آوردند.