شهید حمید رضا امیدی

شهید حمید رضا امیدی
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

بهترین فرزندم را راهی جبهه کردم

مادر شهید "حمیدرضا امیدی" در وصف فرزند شهیدش گفت: «سه پسر داشتم که بهترین آنها حمید بود، از پانزده سالگی حواسش به نماز و ایمانش بود. در محل کارش هم بسیار مقید به کار بود و به طور مکرر به جبهه می رفت و می آمد.»

توجه به روزی حلال در زندگی شهید «امیدی»

مادر شهید «حمیدرضا امیدی» در خاطراتی از توجه فرزندش به روزی حلال گفت: «وقتی می‌رفت کارخانه، کارگران زودتر از کار دست می‌کشیدند و می‌گفتند حمید زود بیا، می‌خواهیم برویم. می‌گفت من هنوز وقتم تمام نشده این نانی که می‌خواهم بخورم درست نیست.»
گالری تصاویر شهید

شهید حمیدرضا امیدی

یاد یاران

خاطره هایی از شهید حمیدرضا امیدی

مادر شهید در عالم خواب دیده بود یک شب قبل از شهادتش در عالم خواب دیدم که در بالکن نشسته بود دیدم از پشت بام داشت می رفت بالا به او گفتم حمید نیافتی نگاه کردم به صورتش دیدم نوری در چهره اش می درخشید گفتم نیافتی بگذار در اغوش خود بیافتی...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه