مصطفی احدی برادر شهید حمید احدی در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: پسر عمه ام ماجرا را اینطور تعریف کرد که چهطور یکی از خروسهای ننه را قایمکی دزدیده و با بچّههای روستا کباب کردهاند. گفت: «ولی بعدش رفتیم و ازش حلالیت گرفتیم. خواستیم پولشو حساب کنیم که نذاشت و گفت: «صدقهی سلامتی شما.»
کد خبر: ۵۴۹۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۹
شهید «ابوالقاسم ده باشی» 26 بهمن 1339 در شهرستان یزد به دنیا آمد. نوید شاهد یزد به مناسبت سالروز تولد این شهید والامقام تصاویرش را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۴۹۴۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
فرزند «مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین انزابی از علما و مبارزان برجسته تبریزی»، با بیان اینکه در قیام ۲۹ بهمن سال ۵۶ مردم تبریز، شهرهای مختلف آذربایجان شرقی از جمله اهر، مراغه، میانه و مرند با این قیام همصدا بودند، اظهار کرد: عوامل رژیم سرسختانه دنبال آسیب زدن به بازاریان بودند، چراکه بازار اولین پشتوانه و حامی انقلاب بود و پشت سر روحانیت در خط مقدم جبهه نهضت قرار داشت.
کد خبر: ۵۴۹۴۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
به پاس رشادتها، مجاهدت و ایثارگری رزمندگان استان ایلام، مجموعهای از عکسهای تاریخی به جای مانده از بسیجیان، رزمندگان و شهدای استان با عنوان «یاد یاران» را در چند قسمت در نوید شاهد ایلام ببینید.
کد خبر: ۵۴۹۴۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمدمهدی پریمی»، دستنوشته این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود. در گزیدهای از دستنوشتههایش میخوانیم: «نمیدانم با چه زبانی و حالی حرفهای خود را بیان کنم که من دارم راه حسینم را طی میکنم.»
کد خبر: ۵۴۹۴۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
منیره قریشی مادر شهید حمید احدی در کتاب «چشمهایش میخندید» میگوید: انگشت اشارهی دست راست و ران پای چپش ترکش خورده بود. زخمش عمیق بود و به زحمت راه میرفت. امّا اصرار داشت وانمود کند، حالش خوب است و درد ندارد. دلش نمیخواست کسی از زخمی شدن او باخبر شود.
کد خبر: ۵۴۹۴۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳
گیتی احدی خواهر شهید حمید احدی در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: حمید که از در وارد شد، من و مامان از خوشحالی گریه کردیم. بعد از شایعهی شهادتش، باور نمیکردم دوباره او را ببینم. دستش باندپیچی شده بود و پایش میلنگید.
کد خبر: ۵۴۹۴۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
پوستر شهدای ششم اسفند ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۹۴۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۶
پوستر شهدای پنجم اسفند ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۹۴۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۵
زندگینامه شهید «یعقوب دبیری نژاد»
نوید شاهد استان هرمزگان زندگینامه شهید والامقام «یعقوب دبیری نژاد» را برای علاقه مندان منتشر نمود.
کد خبر: ۵۴۹۴۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
پوستر شهدای چهارم اسفند ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۹۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۴
پوستر شهدای سوم اسفند ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۹۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳
پوستر شهدای دوم اسفند ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۹۴۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۲
پوستر شهدای اول اسفند ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۹۴۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۱
برگزیدگان مسابقه کتابخوانی «سدی که لبخند زد!» که به مناسبت دهه بصیرت و روز مقاومت برگزار شده بود، مشخص شدند.
کد خبر: ۵۴۹۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
به مناسبت سالگرد شهادت شهید «بختیار رنجبری کمیزی»، اسناد به جا مانده از این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۹۴۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
قسمت نخست خاطرات شهید «محمدمهدی پریمی»
همرزم شهید «محمدمهدی پریمی» نقل میکند: «شهید پریمی کم سن و سال بود؛ اما از خواب زود بلند میشد و از سنگر بیرون میآمد. با توجه به آن سرما و لباس غواصی خیس، آن را بر تن میکرد و با عشق و علاقه داخل آب میشد. میگفت: این لباس دامادی من است و بایستی با این لباس به شهادت برسم.»
کد خبر: ۵۴۹۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
پوستر شهدای 30 بهمن ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۹۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
روایت اسرای مفقودالاثر (1)؛
دکتر «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز ایلامی است که در عملیات کربلای ۵ سال ۱۳۶۵ در منطقه مرزی شلمچه به اسارت دشمن درآمد و تا مدتها جز اسرای مفقودالاثر بود. وی در خاطراتش بیان میکند: «بعد از چند هفته یک روز آمدند برای بردن دو نفر به بهداری و من به خودم اجازه دادم که بلند شوم و برای اولین بار در اردوگاه پانسمان شوم. یک نگهبان قوی هیکل و سیاه چهره همراه بهیار بود. از قبل با ارشد آسایشگاه هماهنگ کرده بودم که امروز من بروم. وقتی آمدند من هم بلند شدم. نگهبان با اشاره گفت که تو چته؟ و من هم زخمم رو نشان دادم که وضع فجیعی پیدا کرده بود. نگاهی به من کرد و گفت تَعال. خوشحال شدم که بالاخره بعد از مدتها زخمم ضدعفونی میشود و پانسمان میکنند، اما تا نزدیک شدم آنچنان با سیلی به صورتم کوبید که.... ادامه این خاطره را بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
روایتی خواندنی از همسر شهید مدافع حرم «حمزه کاظمی»
«معصومه غلامی» میگوید: حمزه همراه شهید «مهدی قاسمی» برای شناسایی منطقه مأموریت داشتند. اما پس از شهادت قاسمی برای اینکه پیکر ایشان به دست گروههای تکفیری نیفتد، پس از آرام شدن منطقه برای عقب آوردن پیکر به منطقه میروند که با ضرب گلولهی تکتیرانداز زخمی و به شهادت رسیدند. بعد از ناامنی منطقه توسط تکفیریها آنها 500 میلیون تومان بابت پس دادن پیکر شهید طلب کردند اما نپذیرفتیم.
کد خبر: ۵۴۹۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰