خاطرات شهید محمدابراهیم آقایی

خاطرات شهید محمدابراهیم آقایی

من در رکاب حسین زمان شهید شدم

همسر شهید «محمدابراهیم آقایی» نقل می‌کند: «مادرش در خواب محمدابراهیم را دید که گفت: مامان من در رکاب حسین زمان شهید شدم. اگه می‌خوای گریه کنی، برای امام حسین گریه کن که مظلومانه شهید شد.»
قسمت نخست خاطرات شهید «محمدابراهیم آقایی»

باید از سن کم با زندگی ائمه آشنا بشی

خواهر شهید «محمدابراهیم آقایی» نقل می‌کند: «گفت: حالا که به مامان کمک می‌کنی، منم برات یک هدیه خوشگل گرفتم. بسته کادویی را به سمتم گرفت. آن را باز کردم. کتاب بود؛ زندگی حضرت فاطمه (س). گفت: خواهرم! باید از همین سن با زندگی ائمه آشنا بشی.»
طراحی و تولید: ایران سامانه