دایی شهید «عباسعلی خروطی» نقل می کند: «از فرط درد دیگر نایی نداشت. پایش پر از ترکش بود و تنها توانسته بودند، مقداری از ترکشها را بردارند. چشمش به صورت خیس مادر افتاد. مدتی به او خیره شد و گفت: مادرجان! اینقدر به این پاها نرس، باید در راه خدا تکهتکه بشن و من هم کاره ای نیستم.» نوید شاهد سمنان به مناسبت روز معلم، زندگی این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند.