دهه شصت

دهه شصت
قسمت نخست خاطرات شهید «رمضان نجار»

مادرانه

مادر شهید «رمضان نجار» نقل می‌کند: «با خود می‌گفتم: اگه رمضان بیاد، بهترین غذا‌ها رو برایش می‌پزم! قشنگ‌ترین لباس‌هاشو براش اتو می‌کشم! رختخوابش رو در آرام‌ترین اتاق خانه پهن می‌کنم تا استراحت کنه! آخه نُه ماهه که پسرم خوب نخوابیده!»

خدایا! شکر به درگاهت که فرزندم در راهت به شهادت رسید

پدر شهید «محمد رحیم‌زاده» نقل می‌کند: «برادرم را دیدم که گفت: خواستم بهت بگم که محمدجواد زخمی شده. همه چیز را فهمیدم. دو روز بعد جنازه‌اش را آوردند. بالای سرش رفتم. دست‌ها را به طرف آسمان بردم و گفتم: خدایا! شکر به درگاهت که یک شهید دادم.»
قسمت نخست خاطرات معلم شهید «ایوب صادقی»

معلم به گردن ما حق داره

دوست شهید «ایوب صادقی» نقل می‌کند: «یک روز بین من و یکی از دبیران اختلاف و جرّ و بحث پیش آمد. برای حل اختلاف به دفتر مدرسه رفتیم. با این که حق با من بود، امّا ایوّب از من خواست که از دبیرم عذرخواهی کنم و به کلاس برگردم. بعداً گفت: معلم حق بزرگی به گردن ما داره، احترام به اون‌ها واجبه.»
قسمت نخست خاطرات شهید «داود نجم‌الدین»

مادر! برایم دعا کن

مادر شهید «داود نجم‌الدین» نقل می‌کند: «گفت: دعا کن به آرزوم برسم. گفتم: پدر صلواتی! دل به کی دادی؟ گفت: عشق به خدا جای همه عشق‌ها رو توی دلم گرفته. من عاشق شهادتم. دعا کن به آرزوم برسم.»

یادگاری برای دخترم

هم‌رزم شهید «علیرضا همتیان‌فر» نقل می‌کند: «لباس سپاه را به خانمش دادم. نوزاد چند ماهه‌ علیرضا توی بغلش بود. گفتم: قبل از عملیات اینا رو داد تا به دست شما برسونم؛ گفت: می‌خوام اگه شهید شدم، دخترم ازم یادگاری داشته باشه.»
قسمت نخست خاطرات شهید «مهدی هروی»

ذکری که دین را کامل می‌کند

همسر شهید «مهدی هروی» نقل می‌کند: «شنیدن ذکر «رَضیتُ بِاللَّهِ» او آرامم کرد. با حال خوشِ مهدی همراه شدم. برگشت و نگاهم کرد. بهم گفت: این ذکر دین رو کامل می‌کنه!»
قسمت دوم خاطرات شهید «سید علی حقایقی»

دیداری به یادماندنی

خواهر شهید «سید علی حقایقی» نقل می‌کند: «مادر زیر لب نجوا می‌کرد و اشک می‌ریخت. با صدایی گرفته گفت: خدایا! می‌شه یکی از اینا سید علی من باشه. می‌ترسم دیدارمون به قیامت بیفته. موقع رفتن همدیگر را ندیده بودند. دو هفته بعد، با بدنی سوخته از گاز شیمیایی، سید علی پیش روی مادر بود. دیداری به یادماندنی!»

خنده زیبای روی لب‌هایش جواب تمام سؤالم بود

برادر شهید «حسین حمیدی‌فر» نقل می‌کند: «گفتم: تموم دیوار‌های خونه رو سیاه کردن. کلی شعار نوشتن. مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، درود بر خمینی. گفت: مگه دروغ گفتن؟ گفتم: نکنه کار خودته حسین؟ خنده زیبای روی لب‌هایش جواب تمام سؤالم بود.»

شهید «محمدعلی طوسی» به روایت تصویر/ قسمت دوم

به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمدعلی طوسی»، تصاویر این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

استادکاری که مبارز انقلابی شد

شهید «محمد خابوری» اول اردیبهشت ۱۳۲۹ در جهادیه سمنان متولد شد. به تهران رفت و برق‌کشی ساختمان را به خوبی یاد گرفت و استادکار شد. در مبارزات مردم علیه نظام ستم‌شاهی شرکت داشت. سرانجام دهم بهمن‌ماه ۱۳۶۵ به شهادت رسید.

شهید «محمد خراسانی» به روایت تصویر

به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمد خراسانی»، تصاویر این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

شاگرد زبر و زنگ مدرسه و بسیجی مخلص

شهید «احمد فوادیان» پانزدهم دی‌ماه ۱۳۴۵ در دامغان به دنیا آمد. خانواده‌اش می‌گویند: «شاگرد زبر و زرنگی بود. وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود، سرِ پا بند نمی‌شد. تند خداحافظی کرد و رفت. بیست و ششم شهریور ۱۳۶۲ در منطقه سردشت با برخورد گلوله به سر به شهادت رسید.

یادی از شهید «اسماعیل جمال» در قاب تصویر/ قسمت اول

به مناسبت روز معلم، تصاویر شهید «اسماعیل جمال» برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

شهید «هوشنگ الله‌بخش» در قاب تصویر

به مناسبت روز معلم، تصاویر شهید گران‌قدر «هوشنگ الله‌بخش»، برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
قسمت نخست خاطرات شهید «بهرام امیدیان»

بهترین قدردانی از مادر

مادر شهید «بهرام امیدیان» نقل می‌کند: «گفتم: چرا خوراکی‌ات رو برای من می‌یاری؟ گفت: برای این که به من شیر دادی تا بزرگ بشم. از این حرفش تعجب کردم و به خاطر محبتش نسبت به خودم خیلی خوشحال شدم. انگار از من بهترین قدردانی شده بود.»
قسمت نخست خاطرات شهید «علیرضا واحدی»

علیرضا بسیار مکتبی و ثابت قدم بود

پسرعمه شهید «علیرضا واحدی» نقل می‌کند: «شجاعت و دلیری‌اش قابل توصیف نیست. ترس در وجودش راه نداشت. از نظر اعتقادی و ایمانی، بسیار مکتبی و ثابت قدم بود. همیشه تلاش می‌کرد تا نمازش را اول وقت به جا آورد.»
قسمت نخست خاطرات شهید «زین‌العابدین همتی»

یعنی می‌دونست امروز شهید می‌شه؟

هم‌رزم شهید «زین‌العابدین همتی» می‌گوید: «منطقه جنوب در پاسگاه زید مستقر بودیم. با صدای صوت خمپاره صد و بیست، همه روی زمین دراز کشیدیم. ترکش به شکمش خورده و شهید شده بود. یکی از بچه‌ها می‌گفت: شما هم دیدین؟ خمپاره که اومد دیرتر از بقیه روی زمین دراز کشید. سهم غذای امروزش رو هم برنداشت. یعنی می‌دونست امروز شهید می‌شه؟»
کلیپ/

حرکت رزمندگان استان سمنان جهت شرکت در عملیات والفجر هشت

به مناسبت سالروز عملیات غرورآفرین والفجر هشت، تصاویر حرکت رزمندگان استان سمنان جهت شرکت در این عملیات برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
اختصاصی نوید شاهد به بهانه حملات تروریستی تهران

عکس/ مطبوعات دهه 60؛ تیترهایی برای مظلومیت یک ملت

اختصاصی نوید شاهد: ورق زدن مطبوعات دهه شصت ، تأملی در حقایق و واقعیت هایی است که بر ملت ایران گذشته است . ملتی که مظلوم واقع شد،دفاع کرد و در نهایت هم پیروز شد. رهبر معظم انقلاب چهاردهم خرداد امسال در سخنرانی سالانه در مرقد مطهر حضرت امام تاکید کردند: تروریست های مورد حمایت قدرتها، در دهه شصت ، هزاران نفر از آحاد مردم و مسئولین را به شهادت رساندند که در میان آنها از کاسب معمولی تا جوان و فعال سیاسی و شخصیت های بزرگ دیده می شوند.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه