گفتگو با خانواده شهید

گفتگو با خانواده شهید
گفتگو با یک زائر نایب شهید؛

اربعین حسینی، فرصتی برای اتحاد منتظران ظهور است

محمد آراسته اظهار داشت: «این پیاده‌روی عظیم اجتماع انسان‌هایی است که با معرفت شناسی و امام شناسی، جویای عدالت و زمینه‌ساز ظهور حضرت حجت (عج) هستند.»
رئیس بنیاد اهر:

نیازمند دعای خیر والدین معزز شهدا هستیم

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان اهر اظهار کرد: همواره نیازمند دعای خیر والدین معزز شهدا هستیم و امیدواریم بتوانیم با خدمت صادقانه دین خودمان را به شهدا و کشور ادا نماییم.
گفتگو با برادر شهید «عبدالحمید نصیری»/ قسمت دوم

عبدالحمید قبل از شهادت روحیات عجیبی داشت/ غسل شهادت؛ نشان الهام به او بود

نوید شاهد - شهید «عبدالحمید نصیری» از شهدای دفاع مقدس است که ششم شهریور ۱۳۶۲ در سردشت به شهادت رسید. کلیپ زیر گفتگو با «عبدالمجید نصیری» برادر گرامی این شهید گرانقدر است که خاطرات برادر شهیدش را روایت می‌کند. شما را به دیدن قسمت دوم این گفتگوی زیبا دعوت می‌کنیم.
گفت‌و‌گویی با همسر شهید عبدالرضا رنجبر

سرخی لباس سبز یک پاسدار

نوید شاهد _ خدیجه غلامی پور در اوج جوانی همسفر زندگی خود را از دست داده است ولی پس از آن دست از تلاش بر نداشت و همواره راه آن شهید بزرگوار را در عرصه های مختلف فرهنگی، آموزشی و اجتماعی پیمود. این بانوی بزرگوار در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد از دوران آشنایی و ازدواج خود روایت می کند. این گفتگوی خواندنی را در نوید شاهد دنبال کنید.

کلیپ| کربلا؛ مژده‌ بازگشت فرزندم بود

نوید شاهد- شهید «مصطفی اخیانی» از شهدای دفاع مقدس است که در سال ۱۳۶۶ به شهادت رسید. اما پیکر پاکش در منطقه برجا ماند و در سال ۱۳۷۵ پس از تفحص به وطن بازگشت. کلیپ زیر مصاحبه با مادر گرامی این شهید گرانقدر است که از فراق ۹ ساله فرزندش و مژده بازگشت وی روایت می‌کند. این کلیپ توسط سایت نوید شاهد سمنان تهیه شده است که شما را به دیدن آن دعوت می‌کنیم.
برادر شهید گرانقدر سیدمجتبی حسینی؛

برادرم آرمانش را پیدا کرده بود/ سیدمجتبی دلباخته انقلاب بود

نوید شاهد - علیرضا حسینی برادر شهید «سیدمجتبی حسینی» می‌گوید: در وصیت‌نامه‌ سیدمجتبی به وضوح دیده می‌شود که چه اندازه عاشق و دلباخته بود. برادرم آرمانش را پیدا کرده بود. ایشان علاقه خاصی به انقلاب، جبهه و بسیج داشت و ما را هم به آن سفارش می‌کردند.
به مناسبت سال نو میلادی گفتگو با مادر شهید" آلفرد گِبری"؛

علاقه مادر شهید ارمنی به زیارت امام حسین(ع)/بعد از پسرم، خبر شهادت شهید سلیمانی بسیار ناراحتم کرد

نوید شاهد تهران بزرگ به مناسبت سال نو میلادی، به گفتگویی مشروح با مادر شهید " آلفرد گِبری" از شهدای ارامنه پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.
مادر شهید و همسر آیت‌الله‌ باریک‌بین:

در 16 سالگی وارد زندگی جدید شدم/ هیچ تردیدی برای فعالیت‌های انقلابی همسرم نداشتم

من همیشه در ایام جنگ نگران بودم. چون 20 روز 20 روز از حاج‌آقا خبر نداشتم. من خودم را برای هر شرایطی آماده کرده بودم. از زمان انقلاب تاکنون همیشه نگرانی در زندگی من به خاطر مسئولیت‌های حاج‌آقا بوده... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات و ناگفته‌های مادر شهید «مرتضی باریک‌بین» و همسر آیت‌الله باریک‌بین است که تقدیم حضورتان می‌شود.
گفتگوی نوید شاهد با همسر شهید مدافع حرم

روحیه شهادت طلبی داشت

همسر شهید مدافع حرم "فیروز حمیدی زاده " در گفتگو با نوید شاهد می گوید: از همان اول روحیه ای شهادت طلبی و فداکاری داشت . همیشه می گفت : آرزوی شهادت در دلم مانده است .

بچه هایم زنده اند!

سال‌هاست که درباره شهدای طوقانی از جمله شهید «محمد و سعید طوقانی» در مطبوعات و رسانه مطالبی خوانده‌ایم و شنیده‌ایم؛ برادران دانش‌آموزی که به قول برادر کوچکشان مرید و مراد یکدیگر بودند. این بار بخوانیم از حال و هوای این روزهای مادرشان مادری که می‌گوید خداروشکر همه فرزندانم زنده اند.
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید سید ابوالفضل حسینی

مانند ابوالفضل دستانش آسمانی شد

مادربزرگ مادریش می گفت ، مادر دست هات کو؟ ابوالفضل هم دست نداشت و تو هم دست نداری ... ننه کو دستهات بهم نشون بده ...
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید رضاعلی اعرابیان

می‌خواهم گمنام باشم

تو مسجد همه رزمنده ها آمده بودند . من به پاهاشون افتاده بودم و میگفتم ، تو رو خدا بگین بچه ام کجاست . گفتند ، اون مجروح شده بود و زودتر از ما اومد مرخصی . بعدا فهمیدیم که تهران بستری شده و با خانه ی خواهر شوهرم که اونجا زندگی می کردند تماس گرفتند و پسرعمه اش رفته پیشش. پسر دختر دایی ام گفت ، نگران نباش من میرم میارمش . ایشون رفت آوردش خونه و وقتی بهتر شد دوباره رفت . از دوازده سالگی تا نوزده سالی می رفت جبهه تا اینکه شهید شد . هربار هم وصیت نامه می نوشت و می گفت ، من مثل امام حسین (ع) می خوام گمنام باشم .
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خواهران گرامی شهید رضا کوهی

دل به دل راه داره...

روز شانزدهم آذر من خیلی دلم گرفته بود و ناراحت بودم . سی و هفت روز بود که ازش بی خبر بودیم . گفتم ، یه نامه برای برادرم بنویسم . رفتم تو اتاق و درو بستم و شروع کردم به نوشتن . دادم به حاج آقا وگفتم ، برو پست کن برای برادرم . تا وقتی به دستش برسه یه مقدار طول میکشید . وقتی بیست و چهارم پستچی نامه رو آورد دیدم یه عکسی هم فرستاده . نامه ی آخرم به دستش نرسیده بود و این جواب نامه ی قبلی ام بود . نامه ای که براش نوشته بودم به دستش نرسیده بود ولی مثل یه معجزه تو همون تاریخ برام نامه نوشته بود .

گفتگو با مادر و برادر شهیدبسیجی احمد حامدی

همیشه در نامه هایش می نوشت ما براي اسلام كار مي كنيم و سنگرها را خالي نمي گذاريم
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید محسن احمدزاده

برایش نوشتند: شهید بی مزار

محسن تو دریا بوده . داور دوست محمدی و پسرعموش و دوستانش گفتند ، ما دیدم که روده هاش ریخت بیرون .بچه ام خمپاره خورده بود و برایش نوشتند شهید بی مزار .تو کانال ام الرصاص درعملیات والفجر 8 شهید شد .ولی من باور نمیکردم وهنوز هم باورم نمیشه .
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید علی حسین ولی خانی

دست مادر فرزند را شفا داد

برادرم حالش به قدری بد بوده، که داشته ازبین میرفته . به همین خاطر جزء اولین گروه اسرایی بود که آزاد شدبرادرم وقتی از اسارت برگشت ناراحتی اعصاب گرفته بود . حالش به اندازه ای بد بوده که گفتند ، این که داره میمیره تحویلش بدیم تا یه فرد زنده ی عراقی رو تحویل بگیریم. وقتی رفتیم دیدن ایشون، پسرش هم که راه افتاده بود و بردیم . ایشون پسرش و نمیشناخت وخیلی از نظر روانی بهم ریخته بود ... وقتی اومد دست مادرم رو گرفت ، انگار کم کم همه رو یادش اومد و احساس آرامش پیدا کرد .
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر معظم شهید علی حسین پور

بوسه مادر بر سینه فرزند قبل از شهادت

یکی از دوستانش گفت ، تو حمله ی یا زهرا این قسمت سینه اش تیرخورده و شهید شده . همون نقطه رو من روز آخری که میرفت بوسیده بودم . میگفت ، من خودم رفتم جنازه اش و کشیدم عقب و کولش کرده بود و آورده بودش عقب که دست دشمن نیافته . سمت راستش تیر خورده بود .
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید محمدرضا عبداللهی

فرزندم را نذر امام رضا (ع) کردیم...

تو خانواده ی شوهرم پسرها زنده نمی موندند، به همین خاطر محمدرضا رو نذرامام رضا(ع) کردیم . موهاش هم نذر امام رضا(ع) بود وبرابرش اسکناس می دادیم
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر معظم شهید علی اصغر صلواتیان

«سوره نصر»، شهیدم را نمایان کرد...

گفت ، مگه شهید دادی ؟ گفتم ، همه شون شهید من هستند فرقی نداره ولی پسرم ده ساله گم شده. گفت ، کسی به شما خبر داده ؟ گفتم ، نه . گفت ، صد و دهمین سوره قرآن و بخون گمشده ات پیدا میشه. الان هم میگم هرگمشده ای داشته باشی اون سوره رو بخونی پیدا میشه . به عروسم گفتم ، برام سوره رو نوشت و خوندم .
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید علی اشتری

صدای امام حسین (ع) را شنیدم

یه وصیت نامه نوشته بود و این وصیت دومش بود که کامل نکرده بود . نوشته بود با تمام و جودم و با صدای قلبم دارم صدای امام حسین (ع) را می شنوم .
طراحی و تولید: ایران سامانه