این نوجوان شهید در وصیت نامه اش نوشته است: " اگر شهادت نصیبم شد برایم گریه نکنند و لباس سیاه نپوشند و اگر جنازه من به دست نیامد ناراحت نشوند و به عوض سر قبرشهدای دیگر بروند."
حسن به همراه دوستانش رفتند دزفول اما او پس از چند روز تنها برگشت و گفت به دلیل اینکه جثهام کوچکتر از بقیه بود فکر کردند سنم هم کمتر است و اجازه اعزام ندادند.
حسن جنگجو را تا همین دو روز پیش خیلیها فقط با عکسش می شناختند؛ عکسی که تا آن طرف مرزهای کشورمان هم رفته بود، تصویری ساده از جوانی اسلحه به دست که سینه خیز در گل و لای جلو می رفت؛ محل عکس مسجد سلیمان بود و زمانش اسفند 1359. چندماه بعد از آغاز جنگ تحمیلی و قهرمان توی عکس، از تبریز تا مسجدسلیمان از شمال غربی تا مرزهای جنوب غربی کشور، رفته بود برای دفاع از وطن.
از پدر ومادرم می خواهم که مرا حلال کنند و اگر شهادت نصیبم شد برایم گریه نکنند ولباس سیاه نپوشند و اگر جنازه من به دست نیامد ناراحت نشوند و به عوض سر قبرشهدای دیگر بروند.