هميشه مي خواستم بدانم چـه کسي دستشوييها را مي شويد. يک شب بيدار ماندم. وقتي صداي آب از دستشويي شنيدم . آهسته به آن طرف رفتم . چشمم به حاج احـمد افتاد که با جارو و شلنگ آب دستشويي ها را مي شست .
شهید "علی عابدینی" فرمانده گردان خط شکن غواص از لشکر 41 ثارالله در سال 1342 در روستای لاهیجان رفسنجان متولد شد و در سال 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
شيرازي را مطلع كردم، دوربين را گرفت و به خط نگاه کرد. با عجله طناب را انداخت و گفت: «فرار كن.. عراقي ها ما را دور زده اند.» كلاف طناب همانجا ماند و پا به فرار گذاشتيم.
از آن طرف هم نيروهاي خودي شروع به تير اندازي کردند، از هر دو طرف به سوي ما تيراندازي مي شد. به زحمت خودمان را نزديك خط رسانيدم و با فرياد و سر و صدا بچهها را متوجه كرديم.
بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: تو شهید نمیشوی. با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و گفت: چرا آن ۲۵ دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر مینوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.
محمد کاظم کیانی در گفتگو با نوید شاهد کرمان گفت: فرمان تاریخی امام خمینی(ره) در سال 1360 مبنی بر اینکه "جوانان به جبهه بشتابند" را شنیدم و من هم به همراه بسیاری از جوانان دیگر احساس وظیفه کردیم و به جبهه اعزام شدیم.
حاج قاسم از همان بندرعباس به امام جمعهي رفسنجان تلفن کرده بود، چون روز بعد يک لندکروز خرما از راه رسيد. به قدري خرمايش مرغوب بود که وقتي لندکروز ايستاد. شيره هاي خرما روي زمين جاري شد.
نزديک ميدان مين سفره را روي زمين پهن کرديم و مشغول صرف صبحانه شديم. کمي بعد ناگهان صداي انفجار مهيبي به گوش رسيد. سرآسيمه به ميدان و به يکديگر نگاه کرديم.
سردار حاج قاسم سلیمانی در وصف گردان غواص لشکر ثارالله می گوید: من عاشورای امام حسین (ع) را در عاشورای گردان 408 در کربلای چهار دیدم و همین رزم را در عملیات کربلای پنج که در کل سرنوشت دفاع مقدس ما تاثیر بزرگ و اساسی داشت، دیدم.
خاطراتی از شهدای واحد اطلاعات و عمليات لشکر 41 ثارالله؛
ناگهان صـداي فـرياد و هياهوي عراقي ها درميان صداي انفجار گلوله ي خمپاره اي که ميان شان به زمين خورد، گم شد . نمي دانم آن خمپاره را کدام فرشته ي نجاتي فرستاد.
سردار شهید احمد امینی در سال 1342 در روستای محمد آباد از توابع رقسنجان به دنیا آمد و در تاریخ 21 بهمن 1364 و در عملیات والفجر8 در منطقه اروند به شهادت رسید.
در وصیت نامه شهید احمد امینی آمده است: در راه آرمان خمینی قهرمان پیراهن جنگ و سختی ها و مشقّات و دردها و شهادت عزیزان هم سنگر و سرانجام کفن شهادت پوشیدم .
استدلال احمد اين بود: «او برادر بزرگ است. اگر در عمليات شرکت کند، شهيد مي شود و مادرم به دليل علاقه اي که به من دارد، ديگر اجازه ي حضور در جنگ را به من نخواهد داد .» نهايتاً هر دو در عمليات شرکت کردند و احمد شهيد شد.
آماده سازی منطقه عملیاتی کربلای4 و حضور در این عملیات با سمت فرمانده تیپ امام حسین(ع) و مسئول محور، ایثارگری ها و فداکاری های به یاد ماندنی حاج یونس را به کمال می رساند، در عملیات کربلای5 حاج یونس به عنوان جانشین فرمانده لشکر به واحدهای مختلف لشکر ثارالله معرفی می شود.