خاطره خودنوشت شهيد رحمتاله برزگر «6»
شهيد «رحمتاله برزگر» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ی اين شهر يک خيابان بيشتر نداشت و چند مغازه انگشت شمار در آن دیده میشد و ما وارد يک مغازه شديم و تعدادی عطر گل خريدم و برگشتيم به مقرمان...» متن کامل خاطره ششم این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.