نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - نوید شاهد سمنان
چون تولد حضرت عباس بود من روزه گرفته بودم . اون روز توی مسجد افطار کردم . از مسجد که اومدم خونه حالم عوض شد و نشسته خوابم برد . دیدم تو صحرا هستم و یه اسب سفید وجوان رو دیدم که یه علم هم دستش هست . یه پنجه هم روی علمش بود ومن رفتم جلو
کد خبر: ۴۴۰۹۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۶

وصیت نامه شهید هوشنگ اله بخش
كه من هم از آقا و سرورم حسين(ع) درس مبارزه و جهاد ياد گرفتم و منتظر نشدم كه مرگ مرا فرا گيرد. من براساس رسالت و مسئوليتي كه در جواب به نداي «هل من ناصرِ» حسين زمان در خود احساس نمودم
کد خبر: ۴۴۰۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۹

گفتم، خدایا امشب بچه ام به خوابم بیاد که دیگه گریه نکنم و آرام بشم
دیدم یه دشتی همه برف باریده وکوه ها پر ازبرف هست . یه دربزرگی بود تا دروباز کردم دیدم بچه ام ازدورداره میاد ومن بغلش کردم ، گفتم بیا مامان برات برنج آوردم . تو که ساکت هم نیاوردی ووسیله نداری .گفت ، همه چی دارم . اون شب من برای مراسمش خیلی غذا پخته بودم . چهار تا قابلمه شام هم برای همسایه هایی که نبودند کنار گذاشته بودم .میگفت ، امشب خیلی غذا خوردم . تو نگران نباش بیا میوه بهشتی بخور . من دارم خدمت میکنم وبعد ازخدمت هم برمیگردم
کد خبر: ۴۴۰۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱

در سالروز شهادت شهید محمد علی شاه حسینی منتشر می شود
در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. کشاورزی می‏کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و نهم مهر 1362، در شرهانی توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
کد خبر: ۴۴۰۸۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۸

اربعین حسینی شهدای استان سمنان
مراسم سینه زنی و عزاداری رزمندگان استان سمنان در جبهه ها
کد خبر: ۴۴۰۸۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۸

خاطراتی از شهید والامقام عباسعلی فیض
فریادش در پاسگاه پیچید و دستور بازداشت عباسعلی را داد. روز بعد او در میان صلوات مردم آزاد شد. مردم جلوی پاسگاه منتظر او نشسته بودند.
کد خبر: ۴۴۰۶۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۵

شهید ابراهیم الماسی
از خواهر عزیزم می‌خواهم که با حجاب خود مشت محکمی بر دهان امپریاليسم[4] شرق و غرب باشد و از همة دوستان و آشنایان می‌خواهم من را ببخشند و بنده در آخر، سلام مرا به همگی آشنایان و اقوام برسانید و بنده نماز و روزه نخوانده[5] و روزه نگرفته است که برای من بگیرید.
کد خبر: ۴۳۴۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۷

عملکرد واحد قرآنی استان سمنان در سال 96 و 97
برگزاری کلاس های آموزشی و مسابقات قرآن و نهج البلاغه برای خانواده معظم شهدا و ایثارگران معزز
کد خبر: ۴۳۲۱۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۶

گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین شامانی
همین که میگذاشتمش زمین از گریه غش می کرد . هرجا هم دکتر بردیمش نفهمیدن که مشکلش چی هست . یه دعا نویس گفت ، تا هشت ساله نشه خوب نمیشه . خدا شاهده بچه ی به اون بزرگی رو موقع نماز خواندن به کولم میبستم و پاهاش از کنارم آویزان بود . اگر روی زمین می گذاشتمش غش می کرد . هشت ساله که شد ، کم کم بهتر شد . شیر هم نمی خورد وبا قاشق بهش شیر می دادم .
کد خبر: ۴۳۱۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۴

شهید احمد فیروز بخت
همیشه کتابها را صحیح و سالم بر می‌گرداند و می‌گفت: «هر چه بیشتر از این کتابها می خونم بیشتر مشتاق میشم».
کد خبر: ۴۳۱۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۴

شهید احمد فیروز بخت
همیشه کتابها را صحیح و سالم بر می‌گرداند و می‌گفت: «هر چه بیشتر از این کتابها می خونم بیشتر مشتاق میشم».
کد خبر: ۴۳۱۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۳

شهید علی سراج
معبود من! از تو مي خواهم كه به من ديده اي بدهي تا بتوانم حقايق وجود خودم و جمال دل آراي تو را مشاهده كنم .
کد خبر: ۴۳۱۰۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۲

شهید ابراهیم الماسی
ای برادرم، تو هم راه من را ادامه بده که راه و هدف من الله بود و بس و این بود وصیت‌نامه جوان شانزده ساله، ابراهیم الماسی.
کد خبر: ۴۳۱۰۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۲

شهید قدرت الله فرزانه پور
می‌دانستم که هر وقت می‌رود بیرون یا در مسجد است و یا حسینیه. سیزده چهارده سالش بود. می‌رفت آجر جا به جا می‌کرد و کمک می‌کرد.
کد خبر: ۴۳۱۰۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۲

گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین خیده
من حسین خودم رو فدای حسین فاطمه کردم . اصلا هم ناراحت نیستم ، خدا با علی اکبر و قاسم همنشین اش کنه . وصیت کرده بود که سنگرش و خالی نگذاریم . خدا نوه هام هم به راه راست هدایت کنه . من اسم حسین رو روی یکی شون گذاشتم . قد وبالاو حرکاتش مثل حسین خودم می مونه .
کد خبر: ۴۳۰۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹

گردآورندگان: سرکار خانم ها هاجر رهایی، زری خطیبی فر، ربابه خطیبی فر، زهرا خالصی
در حالی که ؛ به شدت می خندید ، گفت : تو با آب انار وضوگرفتی . از تعجب ، چشمهایم گرد شده بود . گفتم رمضانعلی ! من با آب وضو گرفتم . با آب . در حالی که ؛ بر شدت خنده اش افزوده شده بود ، گفت : حجت ! توا سم این روستا را می دانی چیست ؟ گفتم : خوب آره روستای انار . گفت: مگه تو با آب این روستا وضو نگرفتی ؟ گفتم : بله دو بار گفت : خوب ، حالا دیدی تو با آب انار وضو گرفتی . من تازه متوجه منظورش شده بودم با او شروع به خندیدن کردم
کد خبر: ۴۳۰۹۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹

شهید احمد کارایی
خدايا! ياريم ده تا از آن كساني باشم كه سرخودش را به پيشگاه تو عرضه داشته
کد خبر: ۴۳۰۹۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹

شهید عباسعلي الله‌دادي
هنوز دير نشده برگرديد توبه كنيد و گذشته را جبران كنيد كه خداوند براي توبه‌كنندگان واقعي تواب و غفور و رحيم است.
کد خبر: ۴۳۰۹۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹

شهید عبدالمحّمد فرخی
اگر برایم حجله زدید، این را هم بنویسید از تمامی مردم سمنان تمنا دارم اگر از من خطایی دیده‌اند حلالم کنند». آرام شدم. انگار آتش درونم فروکش کرد. رفتم سراغ شیرآب. وضو گرفتم و با آرامش نماز خواندم. تحمل مصیبت برایم راحت شد.
کد خبر: ۴۳۰۸۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹

شهید ابوالفضل فرخ منش
ز نهضت سوادآموزی کامیاران یک سری کتاب‌های نهضت را تهیه کردم. ده پانزده روزی با او کار کردم. خیلی علاقه نشان می‌داد در مدت کوتاهی خواندن قرآن را یاد گرفت.
کد خبر: ۴۳۰۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷