شهدای استان سمنان - صفحه 2

شهدای استان سمنان

برای کسی کار می کرد که اهل تقوا باشد

خواهر شهید "منوچهر نوروزی" نقل می کند:« برادرم همیشه می گفت: برای کسی کار می کنم که به انسان ارزش بده. آدم نباید تنها برای پول کار کنه! اگر کسی پیدا می شد که اهل دیانت و تقوی نبود، هر چند بیشتر از دیگران مزد می داد حاضر نبود برایش کار کند.»در ادامه، شما را به خواندن خاطراتی از این شهید عزیز، دعوت می کنیم.

شهید آگاه و مسئول است

شهید «ایرج عرب‌سرهنگی» در وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «بدانيد قصد من از جهاد در راه خدا، هوس يا احساس نبود، بلكه از روى آگاهى بوده و با شناخت به اينكه اين سفر برايم برگشت ندارد به اين راه رفتم. بدانيد كه شهيد كسى است كه نسبت به زمان خود آگاه است و مسئول؛ هر عملى كه مى‌كند از روى كمال آگاهى است.» در ادامه متن کامل وصیت‌نامه همراه با دست‌خط این شهید گرانقدر را ببینید.

حکم آن چه تو فرمایی

نوید شاهد سمنان، در سالروز ولادت شهید " حسین سنگسری"، مناجات و دست نوشته ای از این شهید گرانقدر را منتشر می کند.

وصیت یک شهید سمنانی: با سه چهره شوم تاریخ، سازش نکنید!

نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت شهید «حسین یحیی‌زاده»، گزیده‌ای از وصیت‌نامه این شهید گرانقدر را در قالب پوستر برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.

ماجرای جورابهای جویده!

شهید "علی اکبر براتی" از شهدای تحصیل کرده شهرستان دامغان است که تاریخ تولد و شهادتش در دی ماه ثبت شده است. به همین مناسبت نوید شاهد سمنان، خاطره ای از این شهید عزیز را تقدیم علاقه مندان می کند.
وصیت نامه شهید مهدی طاهری

می خواهم با خونم موجب رشد دیگران شوم

خدايا من خواهان شهادتم نه به اين معنى كه از زندگى خسته شده ام و يا خواسته باشم از اين دنيا فرار كنم بلكه مى خواهم گناهانى را كه انجام داده ام بوسيله رنج كشيدن در راه تو و ريختن خونم بخاطر تو پاك گردد مى خواهم شهيد شوم تا اگر جسم زنده ام موجب رشد ديگران نشد بلكه خونم بتواند اين موضوع را جبران كند و درخت اين انقلاب شكوه مند را آبيارى نمايد.
در سالروز شهادت شهید محمدعلی جلال منتشر می شود

آلبوم عکس شهید محمدعلی جلال

نوید شاهد سمنان: محمدعلي جلال چهارم مهر 1345، در شهر سرخه از توابع شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش حسن و مادرش درخشنده نام داشت. تا اول راهنمايي درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهاردهم اسفند 1361، در تنگه‌چزابه بر اثر انفجار نارنجك به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
وصیت نامه شهید کاظم عاملو

خواهرم، حجاب شما از خون من عزيز تر است

اما خواهر ارجمندم : اول اينكه حجاب اسلامي را رعايت كنيد كه حجاب شما از خون من عزيز تر است و در نماز جماعتها و نماز جمعه ها و در دعاها شركت داشته باشيد و در كارها بر خدا توكل داشته باشيد و فرزندانتان را خوب تربيت كنيد و آنان به قرآن خواندن و نماز خواندن كوشا باشند و در نمازهايتان امام عزيز و رزمندگان اسلام را دعا كنيد و زينب وار بر دشمنان اسلام بتازید.
زندگی نامه

زندگی نامه شهید علیرضا شهمیرزادی

نوید شاهد سمنان: عليرضا شهميرزادي هفتم اسفند 1342، در شهرستان دامغان ديده به جهان گشود. پدرش سليمان و مادرش طيبه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. سي‌و يكم شهریور 1363، در چنانه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. پيكر وي در گلزار شهداي فردوس‏رضاي زادگاهش به خاك سپرده شد.
خاطراتی از شهید محمد علی تک

انجام تکلیف

چند روز پس از بازگشت، شهيد كه خود را مهياي سفر به جبهه مي كرد مجدداً نزد مادر رفته و مي گويد در مورد آن قضيه كه گفتم ازدواج من منظور خاصي نداشتم مگر اينكه تكليف را از گردن خود برداشته و به گردن شما بياندازم و با دين كامل از دنيا بروم. نمي دانيم در زيارت امام هشتم بر او چه گذشته بود كه اينگونه خود را مهياي سفر مي كرد آري محمدعلي سفر كرد سفري طولاني كه 13 سال گذشت تا آنگونه كه خود مي خواست مفقودالاثر شود و تنها استخوان هاي بدنش خبر پرواز او را براي ما بياورند
زندگی نامه

زندگی نامه شهید اسفندیار (عباس) ربانیان

اسفنديار(عباس) ربانيان پنجم اسفند 1338، در شهرستان مهديشهر ديده به جهان گشود. پدرش علي‌ محمد و مادرش ليلا نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. دامداري مي‌كرد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهاردهم اسفند 1361، در تنگه چزابه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند. برادرش سهراب (حسین) نيز شهيد شده است.
وصیت نامه شهید نبی الله دیلمی

تفرقه، عامل شکست مسلمین از صدر اسلام تا کنون

انقلاب را با اطاعت از ولی امر و رهبریت به سراسر جهان صادرکنید و بدانیدکه اصل صدور انقلاب به: اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی امر منکم است از شما امت حزب الله می خواهم اگر چنانچه بینتان اختلافاتی است آن را کنار گذاشته و هیچ شخص یا شخصیتی را تضعیف نکنید و همیشه و درهمه حال با هم اتحاد داشته باشید چرا که یکی از عوامل شکست مسلمین چه در صدر اسلام و چه در حال، تفرقه است. خلاصه وحدت وانسجام خودراحفظ کرده وبدانید که اصل حفظ اسلام وحفظ شغوراسلام به واعتصموا به حبل الله جمیعا ولاتفرقو است.

شهید «نوروزعلی امیرفخریان» به روایت تصویر/ قسمت اول

در سالروز ولادت معلم شهید «نوروزعلی امیرفخریان» تصاویر این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
به مناسبت عملیات غرورآفرین خیبر

فرمان امام صادر شد: جزایر مجنون باید حفظ شوند

در منطقه بین بچه­ های رزمنده اختلاف نظر بود. یک عده می‌گفتند باید بمانیم و یک عده می‌گفتند نباید بمانیم. اختلاف نظر فرمانده‌ها و یگان‌ها را به امام رساندند. امام تصمیم گرفت و فرمان معروفش را که «جزایر مجنون باید حفظ شوند»،فرمود. همه چیز وارونه شد. یعنی همه همدل و هم‌صدا شدند. قدرت ما هم بیشتر شد تا هر چه سریع‌تر جاده را تمام کنیم.
در سالروز تولد شهید عبدالله کاتبی منتشر می شود

آلبوم عکس شهید عبدالله کاتبی

نوید شاهد سمنان: عبدالله کاتبی بیست و هفتم بهمن 1343، در شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش محمدرضا، بنا و معمار بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش ‏آموز دوم متوسطه در رشته انسانی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. شانزدهم آذر 1361، در عین‏ خوش دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای فردوس ‏رضای زادگاهش به خاک سپردند.
در سالروز شهادت شهید رضا کاتبی منتشر می شود

آلبوم عکس شهید رضا کاتبی

نوید شاهد سمنان: رضا کاتبی یکم فروردین 1345، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش علی ‏اصغر و مادرش زلیخا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان گرمسار واقع است.
خاطراتی از شهید رضا کاتبی

وجدان بیدار

هنگامی که رضا به مرخصی آمده بود شب موقع خواب رسید و روی زمین خوابید. من به او گفتم مادرجان رضا چرا روی زمین خوابیدی، گفت: مادر دوستان من در جبهه روی خاک و سنگ می خوابند اگر من در اینجا روی تشک با راحتی بخوابم در پیش آنها شرمنده می‌شوم پس بهتر است این جا هم روی زمین بخوابم تا وقتی که به جبهه رفتم وجدانم ناراحت نباشد و آنجا هم بتوانم به راحتی بخوابم.
وصیت نامه شهید حسن طاهریان

شهادت بالاترين آرزوى ماست

امروز كربلاى انقلابمان خون مى خواهد من مى روم تا به يزيد و يزيديان دوران بفهمانم كه ما امام خود را تنها نمى گذاريم و شهادت بالاترين آرزوى ماست من در تمام عمرم از خداوند يك چيز خواستم وآن شهادت در راهش بود سرگردان بودم اما خداوند نينوايى همچون كربلاى حسين (ع) به من نشان داد و راه شهيد شدن من را هموار ساخت .
زندگی نامه

زندگی نامه شهید حسن طاهریان

شهید حسن طاهریان از نظر اخلاقی بسیار مدیر و صبور بود و با همه کس می جوشید و سعی می کرد که کسی از او ناراحت نباشد. و در راه خدا خود را برای سخت تـرین کارها آماده می کـرد و خم بـه ابـرو نمی آورد و در تمام رفتار و اعمالش اخلاص را کاملاً مراعات می کرد به مراسم های دینی بسیار ارج می نهاد.
خاطراتی از شهید محسن احمدزاده

بیت المال

رفتم بیرون که نان بگیرم. نانوایی بسته بود. جلوی خانه به محسن برخوردم. با موتور از راه رسیدم. گفتم:مادرجان! نانوایی بسته است، می ری یک جای دیگه چند تا نون بگیری؟. گفت: آره، چرا نمی رم؟. در را باز کردم و موتور را داخل حیاط گذاشت.گفتم: مگه نمی خوای بری نون بگیری؟. گفت: چرا می رم اما پیاده».گفتم: چرا با موتور نمیری؟.گفت: «موتور بیت الماله».کیسه را از من گرفت و رفت.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه