نوید شاهد - شهید «مالک ازومچلویی» در وصیتنامهاش نوشته است: «اسراء، مفقودین و معلولین و همه رزمندگانی که با هدیه جان خویش درخت اسلام را رشد دادند و از تمام رفاه و آسایش دنیا گذشتند.»
کد خبر: ۵۰۲۹۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
نوید شاهد - شهید امدادگر «مالک ازوم چلویی» در قسمت سوم وصیتنامهاش مینویسد: «هنگامی که مرا در قبر می گذارید، برایم زیارت عاشورا بخوانید و دستمالی مشکی که در جیبم می باشد و روی آن نوشته شده «یا فاطمه الزهرا (س)» که با آن اشکهایم را پاک می کردم، روی پیشانیم قرار دهید.»
کد خبر: ۵۰۲۹۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد - شهید «مالک ازوم چلویی» در قسمت دوم وصیتنامهاش مینویسد: «گویا دنیا برایشان مکانی پست و بی ارزش شده بود و گویا مانند عقابی که صدا می زند مرا آزاد کن صیاد. صیاد، عقاب کوه، مرغ خانگی نیست، این خانه برایشان تنگ است و نمی توانند در این خانه پرواز کنند و ماندن برایشان تنگ است...»
کد خبر: ۵۰۲۹۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
فرازی از وصیت نامه «شهید سید مهدی سیدی دلوئی»:
نوید شاهد - شهید سید مهدی سیدی دلوئی در وصیت نامه خود چنین آورده است: «ملت عزيز و خستگى ناپذير! همچنان استوار باشيد كه شكست شما در عدم اطاعت از ولى امر و امام بر حقمان خمينى بت شكن است. با دشمنان داخلى مبارزه کنید چرا که علل پیروزى دشمن خارجى در جبهه، عملکرد صحیح گروهکها در داخل کشور است.»
کد خبر: ۵۰۰۱۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۵
نوید شاهد - «بیمارستان هنوز آماده پذیرش و ارائه خدمات نبود و انجام این کار مستلزم زحمات زیادی بود. داروها از کامیون تخلیه و بدون دستهبندی روی هم تلنبار شده بودند. ما همه داروها را تفکیک کردیم و در قفسهها چیدیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات "رقیه صفری" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۶۲۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۴
نوید شاهد - به مناسبت شهادت شهید "محمدرضا نادری" از شهدای استان مرکزی در هشت سال دفاع مقدس است که زندگینامه ایشان را برای مخاطبین خود منتشر نموده ایم.
کد خبر: ۴۹۵۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۰
انتشار برای نخستین بار؛
نويد شاهد - صدا و سیمای مرکز ایلام با همکاری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان ایلام به پاس ارج نهادن به نقش بانوان امدادگر در دفاع مقدس، فایل صوتی با عنوان توشه آخرت برگرفته از کتاب آیه های مهربانی (خاطرات زنان امدادگر در دفاع مقدس) که در آن به یادنامه هفت بانوی امدادگر و نقش آفرین دوران دفاع مقدس به روايت فرح کارونی، به قلم میترا کمالی فر و با گويندگي زهرا مرادپور پرداخته است. این پادکست صوتی را براي علاقمندان به شنيدن خاطرات دفاع مقدس منتشر مي كنیم كه در ادامه با هم قسمت نخست را مي شنويم.
کد خبر: ۴۹۵۰۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
نوید شاهد - « ترکش به ساعد رزمندهای اصابت کرده بود. دکتر برایش ساعت عمل نوشت ولی بنای ناسازگاری نهاد و گفت: من مشکلی ندارم مرا بیخودی اینجا آوردهاند. این را بعدا هم میشود درآورد ...» ادامه این خاطره از زبان "رقیه صفری" از زنان امدادگر استان قزوین در جبهه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۴۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
نوید شاهد - شهید امدادگر «بهمن رحمانی» در وصیتنامهاش می نویسد: «با اعمال نیک و کردار پسند و اخلاق اسلامی دنیای آخرت را برای خود بخرید. آیا فکر کردهاید اولین چیزی که به حساب آن رسیدگی می کنند، نماز است.»
کد خبر: ۴۹۴۹۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
نوید شاهد - شهید «بهمن رحمانی» به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و دهم مردادماه سال 1362 با سمت تخریبچی و امدادگر در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. قسمت دوم اسناد فرهنگی از این شهید گرانقدر در دست داریم که نوید شاهد اقدام به انتشار آن کرده است.
کد خبر: ۴۹۴۹۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
نوید شاهد - شهدای امدادگر در طول دفاع مقدس و جنگ تحمیلی در میدان امدادرسانی به همرزمان خود، به درجه رفیع شهادت رسیدند. به پاس گرامیداشت این شهدای مهربان تصمیم گرفتیم به وصیتنامههای تعدادی از شهیدان امدادگر استان اصفهان نگاهی اندازیم.
کد خبر: ۴۹۴۹۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
نوید شاهد - «یک مجروح موج انفجاری داشتیم که نوجوان بود. مدام میگفت که دیدهبان است. داروهای او را مرتب میدادیم و مواظب بودیم که به خود یا دیگران آسیبی نرساند. ناگهان در یک لحظه از غفلت پرستاران بخش استفاده کرد و داخل حیاط دوید ...» ادامه این خاطره از زبان "رقیه صفری" از زنان امدادگر استان قزوین در جبهه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۴۴۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۲
نوید شاهد - «مجروحان شیمیایی مظلوم بودند، آنها خیلی زجر میکشیدند، گاهی مجروح در ظاهر حال خوبی داشت ولی ناگهان تمام تنش تاول میزد، گویی چند دیگ آبجوش روی او ریخته باشند و گاهی هم در حین صحبت ناگهان ساکت میشدند و نگاه که میکردم میدیدم به شهادت رسیدهاند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات "محبوبه ربانیها" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۳۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
نوید شاهد- شهید "نادر نادری خواه" از زمانی که در بسیج عضو شده بود شور و شوقی وصف ناشدنی پیدا کرده بود و روزی که قرار به رفتن جبهه داشت در پوست خود نمی گنجید؛ گویی که شهادت او را برای خود خواسته بود.
کد خبر: ۴۹۲۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۱
نوید شاهد - «صحنههای دل خراشی بود. مجروحانی که دل و روده بیرون ریخته خود را با دو دست به داخل فشار میدادند و کسانی که ترکش یک طرف سرشان را برده بود و فقط یک چشم داشتند. وقتی از کنار آنها رد میشدم، پاهایم میلرزید و صلوات میفرستادم ...» ادامه این خاطره از زبان "زهرا همافر"، امدادگر جبهه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۰۶۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۸
نوید شاهد - «رزمنده جوانی بلافاصله بعد از ورود به بیمارستان از من مفاتیح خواست. با دیدن حال و روزش گفتم:«شرایط شما طوری نیست که بخواهی دعا بخوانی. باید تا میتوانی استراحت کنی. ولی گردن نگرفت و با اطمینان جواب داد: نه! باید الان بخوانم ...» ادامه این خاطره از زبان "شهربانو چگینی" از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۹۶۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۵
نويد شاهد - «رمضانعلى احمدى» برای بار سوم که از طریق مهندسی رزمی جهاد اعزام به جبهه نبرد شد و در واحد امدادگر ی انجام وظیفه مى نمود. ايشان در شب عمليات در شلمچه به درجه شهادت نايل آمد. گزيده زندگينامه اين امدادگر شهيد را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
کد خبر: ۴۸۹۳۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۰
نوید شاهد - «هیچکس به بهره مادی سابقه جبهه فکر نمیکرد و اعتقاد به باورهای دینی راسختر شده بود. وقتی اولین حقوق مرا پرداختند آن را پس زدم و با خنده گفتم: یعنی چه؟ من که حقوق نمیخواهم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات "محبوبه ربانیها" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۸۸۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۶
ناگفتههای "زهرا همافر" از مداوای مجروحان در جبهه؛
نوید شاهد - «چهره مجروح را برانداز کردم. از صورت زرد و رنگباخته او به شدت عرق میچکید. گفتم: چفیه را باز کن ببینم. ناگهان با یک صحنه دلخراش و فراموشنشدنی مواجه شدم. پسر جوان تنها یک انگشت شست داشت و از چهار انگشت قطعشدهاش خون به بیرون میجهید. دیگر به حال خودم نبودم. با اعتراض گفتم: چرا زودتر نگفتید؟ ...» آنچه میخوانید بخشی از ناگفتههای "زهرا همافر" از زنان امدادگر در دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۸۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
نوید شاهد – "شمسی بیات" یکی از بانوان فعال در تیم های امدادی جبهه غرب میگوید: تنها سفارش در آخرین لحظات زندگی یک رزمنده سفارش به حجاب بود، در آن لحظات هرگز فکر نمیکردم که حجاب کمرنگ شود، ولی رزمندگان، آیندهای و نسلی را میدیدند که تحت هجوم و فریب تهاجم فرهنگی قرار گیرد.
کد خبر: ۴۸۸۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۳۱