شهید حسین یوسف اللهی

شهید حسین یوسف اللهی

کرامات شهیدان؛(14) آگاه از غيب

چند ماه بعد عمليات والفجر هشت آغاز شد. من در منطقه شيميايى شدم و به اورژانس فرستاده شدم. در اورژانس بچه هايى را كه حسين يكى يكى به آنها اشاره كرده بود، ديدم. آنها به دليل مجروحيت شيميايى و بر اثر اصابت يك راكت شيميايى به سنگرشان به اورژانس آورده شده بودند.

کرامات شهیدان؛(13)معراج روحانى

حاجى مى گويد چون بچه ها لباس غواصى داشته اند، احتمال اسارتشان زياد است. لذا ما بايد زود قرارگاه مركزى را خبر كنيم. پرسيدم: میخواهى چه كار كنى؟ گفت: هيچى من به قرارگاه خبر نمى دهم. گفتم: حاجى ناراحت مى شود. گفت: من امشب تكليف لشكر و اين دو نفر را روشن میكنم و فردا مى گويم براى آنها چه اتفاقى افتاده است...
طراحی و تولید: ایران سامانه