نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛
«انشاء‌الله خداوند مرا به راه راست هدایت فرماید تا بتوانیم قطره‌ای از الطاف خداوند را درک کنیم. باشد که هر چه زودتر بتوانیم بار سنگین گناه را سبک کنیم و بتوانیم به لقاء‌الله برسیم ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۹۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۳

خاطرات خودنوشت حاج قاسم از دوران انقلاب(5):
در خاطرات شهید «حاج قاسم سلیمانی» آمده است: سه روز از شدت درد تکان نمی توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود، با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» را در عمق وجود من حک شده بود.
کد خبر: ۵۲۹۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۱

پدر شهید «حسن جعفری» در خاطرات خود از فرزند شهیدش چنین گفت: حسن همیشه عکس شهدا را پیش رویش می‌گذاشت و مرتب به آن‌ها نگاه می‌کرد. خودش نیز عاشق شهادت بود.
کد خبر: ۵۲۹۱۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۱

نماهنگ « خاطرات بهمن» به مناسبت دهه فجر انقلاب اسلامی تهیه شده است که تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۰۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۱

«در ایامی که شکنجه می‌شدم خورد و خوراک نداشتم. همه‌اش سعی داشتم غذای کمتری بخورم. چون همیشه آرزو می‌کردم که حتی اگر شده زیر شکنجه‌ها از بین بروم، ولی اطلاعاتی لو ندهم که سبب دستگیری چند برادر دینی شود ...» ادامه این خاطره را از زندانی سیاسی قبل انقلاب «سید مرتضی نبوی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۹۰۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۱

شهید مدافع حرم سید نوراله حسینی از شهدای والامقام لشکر فاطمیون است که برای دفاع از ارزش ها و دفاع از حرم حضرت زینب (س) راهی کشور سوریه شد و برای نابودی گروه تروریستی داعش از جان خود مضایقه نداشت.
کد خبر: ۵۲۹۰۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۰

خاطرات شفاهی والدین؛
مادر شهید «لشینی» گفت: پدرش را از جبهه بازگرداند تا سرپرست خانواده بماند و خودش ثواب جهادش را به پدرش هدیه کرد.
کد خبر: ۵۲۹۰۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۰

برگی از زندگی نامه شهید مدافع حرم «سید عبداله حسینی»
سید عبداله در امور اجتماعی و مذهبی شرکت فعال داشت؛ در هیئت‌های سینه‌زنی، نوحه‌خوانی می‌کرد. در این خصوص به مرثیه خوانی حضرت علی اصغر (ع) علاقه خاصی داشت.
کد خبر: ۵۲۸۹۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۰

روایت «نجف زراعت پیشه» از شهید «حسن نوابی»؛
«نجف زراعت پیشه» در بیان خاطرات خود از شهید «حسن نوابی» می گوید: خیلی ها نیروی تیپ امام حسن مجتبی (ع) بودند اما «حسن نوابی» یکی از محبوب ترین فرماندهان ما بود.
کد خبر: ۵۲۸۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۰

«شیء همراه با صدای صوت، از داخل کوچه پرتاب شد و به روی گلدان‌های داخل حیاط افتاد. مادر ناخودآگاه به طرفش رفت، چون تصور کرده بود بچه‌ها شیطنت کرده و چیزی را داخل خانه انداخته‌اند. در حال برداشتن آن شی‌ء بود که صدای مهیبی بلند شد و مادر به گوشه‌ای پرتاب شدند. صدا آنقدر شدید و وحشتناک بود که انگار بمب منفجر شده است ...» ادامه این خاطره از جانباز «صغری بیگم‌میرکمالی مادر شهیدان علیرضا و عبدالحسین مشاطان» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۸۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۰

سرپرست دانشگاه لرستان:
سرپرست دانشگاه لرستان با بیان اینکه خاطرات شهدا باید با همکاری خانواده‌های معظم شهدا، ثبت و ضبط شود، اظهار کرد: مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه لرستان یک آیتم ویژه برای معرفی شهدا در سایت اصلی دانشگاه لرستان، طراحی و ایجاد کند.
کد خبر: ۵۲۸۹۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۹

مستند حاضر کاری از معاونت فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران هرمزگان، خاطرات جمعی از مبارزین انقلابی و خانواده معظم شهدای هرمزگانی انقلاب است که به فعالیت های مبارزین ، شهدای انقلاب و مردم حماسه آفرین استان در اوایل انقلاب پرداخته است.
کد خبر: ۵۲۸۸۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۹

«وقتی از تهران به قزوین رسیدم پلیس آمد و مرا تفتیش کرد و از جیب من یک قطعه شعر که بر علیه شاه بود در آورد لذا مرا دستگیر کردند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی زندانی سیاسی قبل از انقلاب، شهید «محمدعلی رجایی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۸۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۹

«هرگاه ما را به اتاق اسدی می‌بردند، حالت غیرعادی و چهره برافروخته و فحش‌های رکیک و توهین‌آمیزی که لحظه‌ای از دهانش نمی‌افتاد و نشان از مستی‌اش می‌داد. به هر حال وقتی وارد اتاق اسدی شدم، گفت: چند روز در بیمارستان خوردی، خوابدی و سرحال آمدی، حالا باید موتورت را پیاده کرد! ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی زندانی سیاسی قبل از انقلاب، مرحوم جانباز «محمدحسین خاکساران» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۸۸۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۹

خاطرات شفاهی پدر شهید «سیاوش حسنی»؛
پدر شهید «سیاوش حسنی» در مصاحبه با نوید شاهد استان مرکزی با پسر شهیدش گفتگو می کند و از او می خواهد دستگیرشان باشد و اگر آنها عمری چشم انتظار بازگشت عزیزشان بودند، او در آخرت شفی ما باشد. اینکه می بینم پسرم به راه حق رفته است قلبم آرام می گیرد.
کد خبر: ۵۲۸۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۸

خاطرات شفاهی مادر شهید «احمد غیاث آبادی»؛
مادر شهید «احمد غیاث آبادی» از دلتنگی های خود در شب های آخری که فرزندش خود را عاشقانه و عارفانه مهیای شهادت می کند می گوید: «می دانستم احمد شهید می شود. شبی احمد را در نمازش دیدم که اشک می ریخت. من مانده بودم خدایا این از تو چه می خواهد. چشمانش را از من پنهان می کرد. شب از خواب بیدار شدم دیدم مفاتیح در دست نشسته و با خدای خود خلوت کرده است ...»
کد خبر: ۵۲۸۸۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۸

خاطرات شفاهی مادر شهید «داود غضنفری»؛
رحیمه باقری مادر شهید «داود غضنفری» از خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش می گوید و درباره علت نامگذاری او می گوید: «پسرهایم می مردند، خدا داود را که به من داد از امامزاده داود(ع) خواستم او را از من نگیرد و نام او را داود گذاشتم و نذر اسلامش کردم».
کد خبر: ۵۲۸۸۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۸

خاطرات شفاهی پدر شهید «رضا دالایی»؛
پدر شهید «رضا دالایی» در بدرقه آخرین سفر پسر، در جواب اینکه رضا از او پرسیده بود پدر اجازه سفر به من می دهی؟ او گفته بود: «باید تو به جبهه بروی و از دینت محافظت کنی، تو سرباز امام زمانت هستی.»
کد خبر: ۵۲۸۸۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۸

«منافقین یک بار نصف شب سال ۶۱ به منزل ما حمله کردند، آن شب تیراندازی شد و من قدری ترسیده بودم و در آن زمان من باردار بودم که فرزندم سقط شد، از این لحظات زیاد داشتم که همیشه با ترس همراه بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همسر آیت‌الله «هادی باریک‌بین» از مبارزان انقلابی است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۸۸۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۸

یک فعال انقلابی در هرمزگان گفت: سال ۵۱ به عنوان رهبر مارکسیست‌های مسلمان استان ساحلی (هرمزگان فعلی) توسط ساواک دستگیر و بازداشت شدم و به مدت هشت ماه در زندان پهلوی بندرعباس مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفتم.
کد خبر: ۵۲۸۸۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۸