خاطرات شفاهی والدین؛
شهید محمد قنبری در اول فروردین ماه ۱۳۴۶ در شهرستان ملایر متولد شد. پدرش علی محمد و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته تربیت معلم درس خواند. آموزگار بود و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و در دوم بهمن ماه ۱۳۶۶ در ماووت عراق به شهادت رسید. در ادامه مصاحبه تصویری با مادر و خواهر این شهید بزرگوار را میبینید.
کد خبر: ۵۲۱۸۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا | قسمت 8
مادر شهید "عباس قربان چاه کبوتری" نقل می کند: «روزی که پسرم می خواست به جبهه برود از من خواهش کرد بدرقه اش نکنیم. او به من گفت: اگر کسی از شما سوال کند مجبور می شوید بگویید پسرم به جبهه رفته است در حالی که کار خوب است که برای خدا باشد.»
کد خبر: ۵۲۱۷۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مریم خمسهلو مادر شهید «امیرعلی الوندی» نقل میکند: «امیرعلی خیلی مهربان بود و همیشه سعی میکرد در امورات منزل به من کمک کند. مسجد محلمان که میرفت شروع به تمیز و مرتب کردن مسجد میکرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر شهید «امیرعلی الوندی» را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۲۱۷۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۲
«توی گلزار شهدا نشسته بودیم، بهم گفت: همین جا جای منه، یکیشو برای خودم سفارش دادم! زدم توی سرم گفتم: ناصر این چه حرفیه که میزنی؟! ...» ادامه این خاطره از سردار گمنام دانشجوی شهید "سید ناصر سیاهپوش" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۱۷۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۱
صغری دوقوزلو مادر شهید «بهروز آجرلو» میگوید: «بهروز برای من نامهای نوشته که: مادر من بچه خوبی برای شما نبودم. من الان به آرزویم رسیدم، الان پشت آرپیچی هستم. گفت: بعد از 10 روز برمیگردم که بعد از 10 روز پیکرش را آوردند.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر شهید «بهروز آجرلو» را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۲۱۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۱
شهید "ابوالقاسم خوشمهر" از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. او در فرازی از وصیت نامه اش می نویسد: « تا زمانی که خون در رگهایم جاری است قطره قطره خون بدنم نام او را به زبان خواهند آورد. زیرا این را به خوبی درک نموده ام که رهبر ما برای مستضعفین جهان کاری خواهد کرد.»
کد خبر: ۵۲۱۶۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۱
بسیجی شهید «محمدرضا داودی» متولد شهرستان سمنان از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر از دلگویههایش با محمدرضا در درون قبر برایمان روایت میکند. این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان به مناسبت هفته بسیج شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت میکند.
کد خبر: ۵۲۱۶۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۱
خاطرات شفاهی؛
شهید «حسین روشن» دهم تیرماه 1347 در شهرستان خوی دیده به جهان گشود و سرانجام در بیست و یکم تیر 1367 در عین خوش، توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید را می بینید.
کد خبر: ۵۲۱۶۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۳۰
برادر شهید "علی برات سیفی" در خاطره ای می گوید: «او نوجوان بود که راهی جبهه جنگ شد. حدود چهار سال را در جبهه گذراند. آخرین باری که به خانه آمد. به او گفتم...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۲۱۶۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۳۰
نوید شاهد - «همسایهمان همیشه به شوخی، حسن را برادر قلابی خطاب میکرد و میگفت: آخه این چه وضعه لباس پوشیدنه برادر قلابی؟! ریش میذاری و پیرهنتم روی شلوار... تو چه برادری هستی دیگه؟ ...» ادامه این خاطره از زبان خواهر شهید "حسن حسینپور" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۱۶۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۳۰
برادر شهید «حسن لطفی» نقل میکند: «حسن با همه خداحافظی کرد. بعد هم گفت: «اولین شهید روستا منم! همه انگشت به دهان مانده بودند که انگار به حسن الهام شده بود.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطرات ی به نقل از برادر این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۲۱۵۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۹
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
«همیشه کارهایی را انجام میداد که دیگران رغبتی به انجام آن نداشتند و یا کسی به سراغش نمیرفت. اعتراض که میکردیم میگفت عیب ندارد، خلاصه کار را باید از زمین برداشت ...» ادامه این خاطره از شهید "صادق انبارلوئی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۱۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۹
خاطرات شفاهی؛
جانباز 70 درصد «حیدر معصومی اول» یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است که 34 سال است یادگارانی از آن دوران در بدن خود دارد. در ادامه فیلمی از گفتگو با این جانباز گرانقدر را می بینید.
کد خبر: ۵۲۱۴۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۹
برگرفته از نامههای دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «دو برادر پای قبضه کار میکردند؛ من هم با دیدهبان تماس داشتم. خلاصه جای تو خالی، این چند کلمه نامه را مینوشتم بچهها گلوله میزدند و من به دیدهبان میگفتم. اللهاکبر ...» این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۱۳۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۷
«وقتی در بیمارستان شریعتی اصفهان دو شهید، یکی از مشهد و دیگری از گرمسار راهی زادگاهشان میشوند، درِ تابوتها بنا به حکم خداوند و نظر خاصه امام هشتم جابهجا میشوند و محمدرضا به پابوس مولایش نایل میگردد.»نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در سه بخش خاطرات ی از شهید «محمدرضا عاشور» را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۲۱۳۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۷
جلسه شورای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت؛
نوید شاهد- مهران فاطمی در شورای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت اظهار داشت: قطعاً همه آرامش، امنیت و دستاوردهای انقلاب اسلامی به برکت خون شهیدان و ایثارگریها، حماسهها و مقاوت خانوادههای شهدا به دست آمده است.
کد خبر: ۵۲۱۳۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶
نوید شاهد - شهید «عبدالغفور رودینی» پاییز 1337 در یکی از روستاهای زابل به دنیا آمد، پس از اتمام تحصیلات به استخدام ارتش درآمد و با شروع جنگ تحمیلی به جبهه شتافت، در نهایت در 27 آبان1359 توسط بالگرد متجاوز به درجه شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۵۲۱۲۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶
نوید شاهد - «تنها جایی که عراقیها اصلا وارد نشده بودند کتابخانه عمومی خرمشهر بود. مثل اینکه از دور آنجا را آتش زده بودند. چون درهایش هنوز قفل بود و تنها شیشههایش شکسته بود، قفسهها روی هم خوابیده بودند و کتابهای فراوانی در حالی که گوشههایی از آنها سوخته بود یکدیگر را در آغوش گرفته بودند ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحیلوشانی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۱۲۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶
مصاحبه با مادر شهید «علیرضا ساعدی»؛
نوید شاهد - مادر شهید "علیرضا ساعدی" در خاطرات ی از حضور خانواده در جبهه می گوید : «به علیرضا گفتم مادر جان ما به درگاه خدا مسئولیم نمی توانم جلوی رفتنت را بگیرم ولی اگر می شود نرو ، ولی علیرضا گفت عمویم با اینکه فرزند و همسر داشت رفت و شهید شد و من بمانم و نگاه کنم!»
کد خبر: ۵۲۱۲۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶
خاطرات شفاهی رزمندگان ؛
نوید شاهد - داود محمدی فرمانده گردان روح الله و از همرزمان شهید مهدی زین الدین که خاطرات ی از نحوه آشنایی با این شهید بزرگوار و نحوه اطلاع از خبر شهادت ایشان می گوید: «هرگاه رزمندگان احساس خستگی می کردند، شهید زین الدین با یک سخنرانی و یا حضور در بین آنها، نیرو و اراده آنها افزایش می یافت.»
کد خبر: ۵۲۱۲۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶