نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
نوید شاهد - «گفتم: حیاط خانه چند ساله که موزاییک نشده؛ قبل از شهید شدنت درست می‌کردی تا جلوی مردم خجالت نکشم! خیلی جدی گفت: مادرجان! تو از حیاط خاکی خجالت می‌کشی، اما از این که هم‌وطن‌های ما به دست دشمن می‌افتن و شما نمی‌ذارین به جبهه برم خجالت نمی‌کشی؟ ناراحت شدم و گفتم: برو، تو دیگه بچه من نیستی! لبخند زد و گفت: معلومه که نیستم، من امانت الهي در دست شمام حتی شما هم ...» آنچه خواندید به نقل از مادر شهید "سیدتقی لجران‌پور" است. نوید شاهد سمنان شما را به مطاله جزئیات این خاطره دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۳۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵

نوید شاهد _ مادر شهید "قنبر شهاب الدین" نقل می کند: «در آخرین دیدار پسرم مرا در آغوش کشید و گفت؛ بر شهادت من صبور باشید.»
کد خبر: ۴۸۳۴۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵

روایتی خواندنی از فوزیه گودرزی، پرستار ایثارگر در دوران دفاع مقدس؛
نوید شاهد - فوزیه گودرزی، پرستار ایثارگر کرمانشاهی در دوران دفاع مقدس می گوید: «یک لحظه به ذهن‌ام آمد نبض کشاله ی ران را بگیرم. آن نبض، نبض فوق العاده حساسی است. اگر آن هم نمی‌زد مجروح رفته بود و دیگر نمی شد کاری کرد. تا صبح روی سر سید علی پلک روی هم نگذاشتیم؟ در عوض صبح الحمد الله حال مجروح مان خوب بود و مرگ بازی برده اش را باخته بازی کرد...»
کد خبر: ۴۸۳۴۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 16؛
نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید: «من دو روز متوالی، اول صبح می رفتم خط و با دوربین آن خمپاره را زیر نظر داشتم تا توانستم محل دقیق آن را پیدا کنم. تصمیم داشتیم یک تیم تشکیل دهیم و به پشت خط عراق نفوذ کنیم...»
کد خبر: ۴۸۳۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵

دلنوشته‌ای از یک نویسنده ایلامی؛
نوید شاهد - شهید «علی شیر ویسی» از شهدای استان ایلام است که در ستادهای امداد رسانی به مردم آسیب دیده از جنگ، نقش فعالی داشت، با هم دلنوشته‌ای به قلم خداداد ابراهیمی نویسنده توانمند ایلامی در وصف این شهید والامقام را در نوید شاهد ایلام می‌خوانیم.
کد خبر: ۴۸۳۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴

نوید شاهد - «حمزه خسروی رفت مقابل حاجی ایستاد و گلن‌گدن را کشید و می‌خواست با زور به عملیات برود، حاجی چیزی در گوش حمزه گفت و حمزه آرام شد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحی‌لوشانی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۳۳۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴

برگرفته از کتاب موج انفجار؛
نوید شاهد - «زندگی در جزیره بسیار مشکل بود. رزمندگان از صبح تا شب در درون سنگر بودند و در بعضی مناطق تا زانو در آب بودند. در آنجا اگر کسی در روز سرش را از سنگر بیرون می‌آورد، آتش دشمن تهدیدش می‌کرد ...» ادامه این خاطره را از زبان "رزمنده دفاع مقدس بهرام ایراندوست" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۳۳۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴

نوید شاهد - کتاب «ساعت به وقت بغداد» خاطرات و دلنوشته‌های تعدادی از آزادگان سرافراز استان ایلام است که به قلم نورالدین نوراللهی شاعر و نویسنده توانمند استان، گردآوری و نوشته شده و توسط نشر شاهد به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۸۳۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴

نوید شاهد - فراخوان نخستین مسابقه ارسال خاطرات تصویری آزادگان در دوران اسارت با عنوان "لحظاتی از اسارت" توسط اداره هنری اسناد و انتشارات معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اصفهان اعلام شد.
کد خبر: ۴۸۳۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۳

نوید شاهد - «ابوالفضل به دوستش آقای عباس امانی گفته ‌بود که دیگر برنخواهد گشت. چیزی کم نداشت. خوش قدوقامت و زیبا بود. درس خوان و باهوش، شیطان و زرنگ. پدرش می‌گفت: شیطنت‌های او هم شیرین است مثل خود او! از جبهه که می‌آمد، خانواده جان تازه‌ای می‌گرفت. برکت خانه بود. الآن هم یادش برکت است.» آنچه خواندید مادرانه‌ای از شهید "ابوالفضل طوسی" است. نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، خاطرات ی از این شهید گرانقدر را تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌کند.
کد خبر: ۴۸۳۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴

نوید شاهد - «در یکی از روزها برای اینکه آقای ابوترابی را مورد شکنجه قرار دهند ایشان را به اتاق کفار فرستادند، همه ما نگران بودیم که بلایی بر سر ایشان نیاورند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" از زبان یکی از نزدیکان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۳۳۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۳

نوید شاهد – برادر شهیدان حسین و محسن نوری در مصاحبه‌ای به بیان خاطره‌ای از خواب برادر شهیدش محسن نوری در رابطه با دعوت به مهمانی امام حسین (ع) پرداخته که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۳۳۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۳

نوید شاهد - کتاب سبک زندگی اسلامی ایرانی، روایتی موضوعی از خاطرات شهدا است که با همت و نشر موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت تهیه و تدوین شده‌است.
کد خبر: ۴۸۳۲۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۲

نوید شاهد - «در یکی از بازجویی‌ها، بعد از ضرب و شتم فراوان، علت عضویت در انجمن مهدویت اراک را می‌پرسند. او سرش را با قاطعیت بلند می‌کند و می‌گوید:«اگر نوکری امام زمان(عج) و بر زبان آوردن نامش جرم است، چه بهتر که در این حال مورد ستم قرار بگیرم ...» ادامه این خاطره از زبان دوست شهید "مصطفی حق‌شناس" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۳۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۲

مصاحبه با جانباز 50 درصد جنگ تحمیلی «سیدرضا حسینی راد»؛
نوید شاهد استان مرکزی این بار پای خاطرات جانباز 50 درصد از ناحیه کمر و قطع عضو (پا)، سید رضا حسینی راد که در طول هشت سال دفاع مقدس رشادت‌های بسیار کرده است، نشسته و این گفتگوی خواندنی را برای مخاطبین خود منتشر می‌نماید.
کد خبر: ۴۸۳۱۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۲

کد خبر: ۴۸۳۱۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۲

نوید شاهد – شهید "حسین حسین‌آبادی" در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «خانواده شهدا را تنها نگذارید و هر چند وقت، به منزل آنها رفته، روحیه گرفته و به آنان روحیه بدهید ...»
کد خبر: ۴۸۳۱۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۱

نوید شاهد - «بعد از شهادت او، پدر خانمش در حالی که بسیار ناراحت بود گفت: او حتی یک بار هم نسبت به ما و دخترمان بی‌احترامی نکرد، دامادمان خلق و خوی بهشتی داشت! ...» ادامه این خاطره را از زبان خواهر شهید "حسن حسین‌پور" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۳۱۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۱

خاطراتی پیرامون شهید "احمد شول":
نوید شاهد - "حاج احمد شول" جارو و شیلنگ به دست در حال نظافت بود، به من گفت كه چرا بیدار مانده‌ام و بعد قول گرفت كه آن موضوع را به كسی بازگو نكنم.
کد خبر: ۴۸۳۰۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۹

نوید شاهد - خواهر شهید "حبیب‌الله ترابی" می‌گوید: «علی گفت: هیچی داداش چیزی نیاوردم. حبیب‌الله گفت: از مال دنیا چیزی آوردی؟ قسم بخور چیزی نیاوردی. علی گفت: حالا مگه چی‌شده؟ حبیب الله گفت: کفشی که دیروز خریده بودم امروز گم شد. مال حلال که گم نمی‌شه. این مال حرامه که گم می‌شه. خدا چوبش رو این طوری بهم زده. علی که سماجت برادر را دید گفت ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۳۰۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۹