نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۱

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۱

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۱

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۳۰

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۳۰

نامه های ماندگار -
نوید شاهد : مجموعه 25 برنامه رادیویی با موضوع نامه های به یادگار مانده از شهدای استان خراسان رضوی
کد خبر: ۴۱۹۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۱

دستش را روي پيشانيم گذاشتم؛ به اميد آنكه سردرد مُزمنم، تمام شود. آن روز خدا به واسطه ي معجزه ي دستهاي خاكيِ او صبر عجيبي به من داد و ديگر سردرد، آزارم نداد.
کد خبر: ۴۱۹۵۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۹

خاطرات
شهید حیدر محمودی در سال 1340 در گناوه دیده به جهان گشود. و تا پنجم ابتدایی تحصیلات خود را ادامه داد.برای دفاع از میهن خود به جبهه جنگ رفت و سرانجام در عملیات رجایی به شهادت رسید و در گلزارشهدای گناوه به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۱۹۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۳۰

خاطرات
شهید رسول حیدری فرزند مشهدی((محمد علی)) در سال ۱۳۴۷ در محیط خانواده ای مذهبی ومتدیی، درروستای((طویل دراز))دیده به جهان گشود.شهید در تاریخ ۱۳۶۳/۹/۱۷ جهت پاسداری از مرزهای جمهوری اسلامی ایران رهسپار جبهه های شمال غرب شد و به مدت ۳ ماه در کردستان دلیرانه ماموریت محوله را به پایان رسانید.پس از اتمام دوره ی آموزشی، راهی منطقه ی جنوب شد و پس از ۶ ماه ایثارگری شبانه روزی در خط مقدم جبهه و در سخت ترین ماموریت ها، در تاریخ ۱۳۶۷/۴/۴در منطقه ی عملیاتی ((کوشک)) در یک نبرد قهرمانانه با کفار بعثی، به لقای محبوب خود رسید و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
کد خبر: ۴۱۹۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۳۰

روایت حمید حسام از شهید سید حسین سماوات
آن دیگری به او خطاب می کرد:« آی بچه تهرونی! اینجا میدون ونک نیست، برو تو سنگر!» و او با سادگی تمام پاسخ می داد:« آخه تو سنگر یه عقرب هس، نمیشه رفت تو!» و اگر بیشتر سر به سرش می گذاشتیم، نجیبانه این آیه را می خواند:« ویلٌ لِکلِّ هُمزه لُمزه»
کد خبر: ۴۱۹۴۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۸

یکی از مهمترین آسیبهآیت اریخ شفاهی چالش میان تاریخ و ادبیات است که در صورت عدم تعادل بین این دو ممکن است نویسنده به سمت داستان یا رمان بغلطد. علاوه براین خطر فراموشی و تحریف به دلیل دور شدن زمانی از رخدادهای مهم تاریخی، انتخاب غیر کارشناسی سوژه ها، عدم توجه به پژوهش و راستی آزمایی از آسیبهای جدی در این عرصه است.
کد خبر: ۴۱۹۴۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

در سالروز شهادت شهيد محمد علي فياض صابري
از شما می خواهم که امام را همراهی کنید وچون کوفیان امام راتنها نگذارید
کد خبر: ۴۱۹۴۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

نویسنده محمد عزیزی
شوکت پور پس از گفتن این حرف ها به طرف آنان دوید. عزیزی هم پشت سرش بود. به انها که رسیدند کمکشان کردند تا از داخل باتلاق نجات پیدا کنند. فقط یک نفر از رزمندگان درون باتلاق ماند و هر کاریمی کرد نمی توانست خود را به آن سمت که حسن می گفت بکشاند و هر لحظه بیشتر در باتلاق فرو می رفت و فریاد می کشید: «کمک!کمک!»
کد خبر: ۴۱۹۴۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

نوید شاهد - همسر شهید "خسرو شکراللهی" ازشهدای محیط بان استان هرمزگان در خصوص نحوه شهادت همسرش اینطور می گوید: به اتفاق همکارانش به کوه های اطراف شهرستان حاجی آباد رفته بودند ، آنجا یک شکارچی متخلف را می بینند ،او جلو تر از همکارانش به سمت شکارچی میرود . شکارچی متخلف به سمت او تیراندازی میکند و گلوله به خسرو اصابت میشود و همان جا به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۱۹۴۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

شهید والامقام حسین سنگسری
وضو گرفتم و دو رکعت نماز شکر خواندم. آخر پسرم عاقبت به خیر شده بود. بارها از او خواستم که پیش فاطمه ی زهرا رو سفیدم کند.
کد خبر: ۴۱۹۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

گفتم:«می خواهی چه کار کنی؟! اگر پایین بروی، تو هم دچار گرداب می شوی.» گفت:«می خواهم غواصم را نجات دهم، باید نجاتش دهم.»
کد خبر: ۴۱۹۳۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷

مرصاد برگ زرین غرب ؛
عملیات منافقین در گردنه حسن‌آباد برای ما خبر تكان دهنده‌‌ای بود. ما پنج ساعت پيش از داخل اسلام‌آبادغرب رد شديم. شهر امن و امان بود. شايد اين خواست خدا بود كه يكی از اتوبوس‌های ما تأخيری طولانی داشته باشد تا ما در اسلام‌آبادغرب بمانيم و پيام را از فرمانده‌ لشكر دريافت كنیم و جاده‌ اسلام‌آبادغرب - کرندغرب را ببندیم.
کد خبر: ۴۱۹۳۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۶

خاطرات «پرویز نوروز» از پیشکسوتان دفاع مقدس استان کرمانشاه؛
دشمن شبانه فاصله بین خودرو‌ها را مین‌گذاری می‌کند. شهید «ابوالحسن یاری» همیشه عادت داشت در این‌گونه کار‌ها نفر اول باشد. ما از این‌گونه ایثارگری‌های او بسیار دیدیم و بهره‌ها برده بودیم. اولین ماشین را که حرکت می‌دهد، با مین برخورد کرده و به شدت مجروح و در حال انتقال به پشت جبهه، به شهادت می‌رسد.
کد خبر: ۴۱۹۳۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۶

بچه ها هم قبول کردن و همه به خانه رفتند تا ناهار بخورند و يک ساعتي ديگر همه سر کوچه جمع بشوند. ساعتي بعد، حدودا 25 نفر سر کوچه جمع بودند و توي جيب هر کدامشان يک چاقو زنجير يا پنجه بُکس يافت مي شد.حتي چند نفرشان که به قول معروف خيلي خر بودند چوب و چماق و دسته بيل و لوله لاستيکي و ميله آهني همراه خود آورده بودند. با اصرار من و چند تا از بچه هاي ديگر آنها که چوب و چماق همراه خود آورده بودند وسايشان را در خانه گذاشتند تا آبرويمان نرود و سپس به طرف مسجد راه افتاديم.
کد خبر: ۴۱۹۲۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۶

روایت خواندنی از همرزم گرامی «شهید امیر پازوکی»؛ به مناسبت سالروز «شهادت»
زمستان از راه رسیده بود و سوز سخت و طاقت فرسایی داشت. امیر پازوکی تازه به منطقه رسیده بود. این چهارمین باری بود که به جبهه می آمد. امیر را به عنوان یک امدادگر حرفه ای می شناختند؛ چرا که همیشه در حال کمک کردن به دیگران بود.
کد خبر: ۴۱۹۲۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۶