نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات آزادگان
خاطرات آزاده «امین توانا» از دوران اسارت و برپایی موکب سید الاحرار در مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس مرصاد، توسط حوزه هنری و امور سینمایی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمانشاه تهیه و منتشر شد.
کد خبر: ۵۷۴۲۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷

خاطره‌نگاری آزادگان؛
آزاده و جانباز «ابوالقاسم علمدار» در فیلمی به بازگویی خاطرات دوران اسارت با موضوع، تهیه مُهر تربت کربلا توسط فرمانده شیعه برای اسرا پرداخته که به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر این فیلم باشید.
کد خبر: ۵۷۴۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷

خاطره‌نگاری آزادگان
همزمان با سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر فیلمی از آزاده و جانباز «احمد آذرنوشان» با موضوع عنایت امام زمان (عج) و شفای یکی از اسرا در اسارت باشید.
کد خبر: ۵۷۴۰۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۶

خاطره‌نگاری آزادگان؛
در آستانه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر فیلمی از آزاده و جانباز «ابوالفضل زارعی» با روایتی از ناگفته‌های شکنجه‌های دوران اسارت باشید.
کد خبر: ۵۷۴۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۵

خاطره‌نگاری آزادگان
آزاده و جانباز «ابوالقاسم علمدار» در فیلمی به بیان نحوه اسارتش پرداخته که در آستانه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر این فیلم باشید.
کد خبر: ۵۷۴۰۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۴

خاطره نگاری آزادگان
آزاده و جانباز «ابوالفضل پورسلطانی» در فیلمی به بازگویی خاطرات آزادگان در دوران اسارت که به زیارت حرم مطهر امام حسین(ع) در کربلا مشرف شدند و نیروهای بعثی با کتک زدن، آنها را از حرم بیرون کردند، پرداخته که در آستانه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی و اربعین حسینی از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر این فیلم باشید.
کد خبر: ۵۷۳۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

محرم در اسارت/
بردن نام آقا عبدالله الحسین (ع) در اردوگاه جرم بود و گریه کردن در این ماه شکنجه به همراه داشت. در ادامه کلیپی از خاطرات محرم در اسارت، دکتر «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز ایلامی تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۳۶۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۰

مسابقه کتاب‌خوانی
به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به وطن، مسابقه کتاب‌خوانی «روزی خواهم آمد» برگزار می‌گردد.
کد خبر: ۵۷۳۳۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۶

«بعضی از افسران اسرائیلی همراه ساواکی‌ها، زندانیان سیاسی را شکنجه می‌کنند، ولی بنده در مدتی که بازجویی و شکنجه می‌شدم؛ هیچ فرد خارجی اعم از افسران اسرائیلی و ... مشاهده نکردم؛ اما مسلم و روشن بود که تعدادی از همان بازجو‌ها و شکنجه‌گران ما، دوره‌های بازجویی و شکنجه‌گری را در اسرائیل و زیر نظر متخصصان اسرائیلی گذرانده بودند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی زندانی سیاسی قبل از انقلاب، مرحوم آزاده و جانباز «محمدحسین خاکساران» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۳۰۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۴

«ما را به صف کردند و در حالی که هر نفر دست بر روی شانه نفر جلویی گذاشته بود به سوی ساختمان هدایت شدیم. در طول مسیر شنیدم یکی از عراقی‌ها به همکار خودش می‌گفت این‌ها کاروان خمینی هستند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۱۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۹

تیزر؛
مراسم سومین اجلاس استانی «نماز، رمز ایثار و شهادت» همرا با روایتگری آزاده سرافراز محمدرضا شایق برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵

اندر خاطرات اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: لباس‌هایی که به اسرا داده می‌شد از بنجل‌ترین پارچه‌ها تهیه می‌شد، علاوه بر جنس نامرغوب، بشین برپاهای زیاد و غلتاندن توی خاک باعث می‌شد خیلی زود پوسیده و پاره بشوند.
کد خبر: ۵۵۳۵۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۷

روایت اسرای مفقودالاثر؛
بعد از حدود دو ماه از آغاز اسارت، برای اولین بار مقداری پرتقال کوچک و نیمه پلاسیده آوردند و با هزار منت بین بچه‌ها تقسیم کردند، ولی بدن بچه‌ها به‌شدت نیازمند اینگونه مواد غذایی بود. با یکی از بسیجی‌ها هم غذا بودم. بعد از تقسیم پرتقال‌ها به من گفت: یک دانه پرتقال بیشتر به من رسیده. چکارش کنم؟ گفتم بهتره به یکی از مجروح‌ها بدین وی هم بلافاصله بلند شد و پرتقال اضافه رو به یکی از مجروجین داد. واقعا عزت نفس بالایی می‌خواهد که در چنین شرایطی از آن بگذرید و به دیگری ببخشید و تازه از این هم بالاتر داشتیم افرادی رو که همان سهمیه خودشان رو هم نمی‌خوردند و به مریض‌ها می‌دادند. ادامه این خاطره آزاده ایلامی را بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۷۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۵

«چند لحظه بعد امام بلند شدند و گل‌ها را یکی‌یکی به گردن اسرا از جمله خودم انداختند که از خواب پریدم. از خواب که بیدار شدم رفتم سراغ یکی از آزاده‌ها که تعبیر خواب بلد بود خوابم را برایش تعریف کردم خیلی خوشحال شد ...» ادامه این خاطره از آزاده و جانباز «عزیزالله فرجی‌زاده» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۹۳۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۳۰

«بعثی‌ها از عشق و علاقه بچه‌ها به عتبات عالیات بخصوص نجف و کربلا مطلع بودند و شاید فکر می‌کردند با این کار می‌توانند تمام تلخ کامی‌هایی که توی این چند سال ناجوانمردانه برای ما به وجود آورده‌اند را از این طریق شیرین کنند و از یادمان ببرند ...» ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز «صفرعلی عالی‌نژاد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۹۳۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۹

کتاب «شلمچه تا تکریت» نوشته «رضا امیرسرداری» است که وقایع 27 ماه اسارتش در اردوگاه‌های عراق را به رشته تحریر درآورده است. این کتاب توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسیده است. خاطره‌ای خواندنی از این کتاب را می‌خوانیم.
کد خبر: ۵۳۸۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۴

«در سرمای زمستان تکریت تنها یک دست لباس خواب نازک پوشش بچه‌ها بود و عراقی‌ها نیز برای تحت فشار قرار دادن اسرا آنان را از آسایشگاه خارج نموده و مجبور می‌کردند در فضای باز محوطه قدم بزنند تا از باد‌های سوزناک بی‌نصیب نمانند ...» ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز «یوسف ترابی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۸۹۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۴

معرفی كتاب؛
کتاب «اردوگاه‌های ابری» خاطرات تعدادی از آزادگان سرافراز استان ایلام است که به قلم «نورالدین نوراللهی» نویسنده و شاعر توانمند استان، گردآوری و نوشته شده و توسط انتشارات سوره‌های عشق در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۳۸۸۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۲

«اخبار عملیات بیت‌المقدس و پیروزی‌های رزمندگان، حسابی حالم را عوض کرد و افسوس خوردم که چرا به جبهه نرفتم تا در این عملیات شرکت کنم. بقیه دوستان هم نظر مرا داشتند. اما بالاخره عملیات انجام شد و بسیاری از دوستان و همرزمان ما که در این عملیات شرکت کرده بودند شهید شده و یا مجروح برگشتند و ما همچنان افسوس می‌خوردیم ...» ادامه این خاطره از آزاده و جانباز «عزیزالله فرجی‌زاده» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۷

در قسمتی از کتاب «من پاسدار نیستم!» که خاطرات یک‌هزار و سیصد و ۲۲ روز اسارتِ آزاده و جانباز عزیزالله فرجی‌زاده است، می‌خوانید: «همه اهل خانواده، مادر، همسر، فرزندان، برادر‌ها و ... در خانه بودند تا آمدم برای رفتن به جبهه از آن‌ها خداحافظی کنم همه زدند زیر گریه و از رفتنم جلوگیری کردند، در خانه را بستند، در اتاق را بستند، کفش‌هایم را مخفی کردند، خلاصه به هر دری می‌زدند که نروم ...»
کد خبر: ۵۳۴۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۵