شهادت؛ بیست و پنجم تیر 1361
همیشه شبها به پست می رفت یک روز من در کمد کتاب وی را باز کردم و یک ساک تمیز و نو در آن بود درش را باز کردم و دیدم یک حوله و یک زیر پیراهنی در آن است فکر کردم که او می خواهد به حمام یا شنا برود بک کسی چیزی نگفتم تا اینکه شب از سساعت هشت شب تا دوازده پست داشت.