خاطرات خود نوشت شهید

خاطرات خود نوشت شهید
قسمت نهم؛

خاطرات خودنوشت| نماز صبح به جماعت

شهيد «علی پیرونظر» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «نزدیک ظهر وضو گرفتم و نماز را به جماعت خواندم بعد بچه‌ها پتوها را بیرون انداختن و در هوای آزاد مشغول غذا خوردن شدیم و...» متن کامل خاطره نهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
قسمت ششم:

خاطرات خودنوشت| خادمی امام حسین(ع) در جبهه

شهید علی پیرونظر از خاطرات خود در جبهه نوشته است: امروز من خادم الحسین بودم. صبحانه را آماده کردم بچه‌ها گفتند؛ امروز تجهیزات می‌دهند و لشکر در آماده باش است.
قسمت چهارم:

خاطرات خودنوشت| گردان زهیر، همیشه پیروز

شهید علی پیرونظر از خاطرات خود در جبهه نوشته است: فرمانده یکی از گردان‌ها به نام زهیر آمد. بچه‌ها را دید و رفت تا خبر بدهد. آقای امامی گفت: این گردان یکی از بهترین گردان‌های رزمی است که چندین مرتبه عملیات کرده و همیشه پیروز است و مسئول آن هر نیرویی را نمی‌گیرد، فقط نیروهای زبده.
خاطرات خودنوشت حاج قاسم از دوران انقلاب(5):

کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده بود

در خاطرات شهید «حاج قاسم سلیمانی» آمده است: سه روز از شدت درد تکان نمی توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود، با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» را در عمق وجود من حک شده بود.

انتشار دست نویس های شهید «احمد مسعودیان»

شهید «احمد مسعودیان» دوم مهر ماه 1362 با سمت تک تیرانداز در سرپل ذهاب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. خاطرات خود نوشتی در روزهای که در جنگ تحمیلی حضور داشته، نوشته است که در ادامه می خوانید.
به مناسبت سالروز ولادت خاطرات شهید «احمد پورحسینی» منتشر شد؛

خاطرات خود نوشت شهید پورحسینی/ صحنه کربلا برایم تداعی شده بود

نیمه های شب از خواب که بلند شدم یکی از برادران مشغول نماز بود نماز را تمام کرد و گفت یکی از چادرهای فرماندهی فتح از گردانی دیگر آتش گرفته است
به بهانه سالروز «شهادت» منتشر شد؛

خاطرات خود نوشت «شهید حسین عرب مارکده»

عملیات والفجر هشت نزدیک میشد. ما را به اطراف منطقه عملیاتی که به قول معروف «عقبه» میگویند آوردند. مدتی در آنجا بودیم. یک شب به عملیات مانده بود برادران را به دو قسمت تقسیم کردند. من جزء دسته دوم بودم که قرار شد بعداً به منطقه عملیاتی ببرند. برادرانی که قرار بود در شب اول عملیات شرکت کنند برای غسل شهادت به حمام صحرایی رفتند. غروب بود که از ما خداحافظی کردند و به سمت منطقه عملیاتی حرکت کردند.
طراحی و تولید: ایران سامانه