به بهانه سالروز «شهادت» منتشر شد؛
عملیات والفجر هشت نزدیک میشد. ما را به اطراف منطقه عملیاتی که به قول معروف «عقبه» میگویند آوردند. مدتی در آنجا بودیم. یک شب به عملیات مانده بود برادران را به دو قسمت تقسیم کردند. من جزء دسته دوم بودم که قرار شد بعداً به منطقه عملیاتی ببرند. برادرانی که قرار بود در شب اول عملیات شرکت کنند برای غسل شهادت به حمام صحرایی رفتند. غروب بود که از ما خداحافظی کردند و به سمت منطقه عملیاتی حرکت کردند.