مادر شهید «جعفر بخشیان کلاریجانی» میگوید: در آخرین روزی که میخواست به جبهه برود شب آخر بالای سر من نشست و بیدار بود گفتم چرا نمیخوابی گفت میخوابم شما بخواب! صبح آمد پیشم مرا قسم داد که جواب او را بدهم وصیت نامه اش را میخواست و خیلی دنبالش گشت وقتی وصیت نامه را به او دادم گفت رضایت بده به جبهه بروم از پدرش مقداری پول گرفت و موقع خداحافظی گفت: دیدار به قیامت.