گفتگویی با مادر شهید «محمدرضا توکلی»:
«نه امیدی داشتم که برگردد، نه دلی داشتم که نگذارد برود… فقط رفت و گفت: مامان دعا کن شهید شم». این روایت مادری است که فرزندش را در نوجوانی به جبهه بدرقه کرد و ۹ سال با امید دیدن دوبارهاش زندگی کرد. خاطراتی که با اشک آغاز شد و با بوسهای در خواب به پایان رسید.
کد خبر: ۵۹۳۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۶
گفتگویی با جانباز ۷۰ درصد «رضا حاجیزاده»
جانباز ۷۰ درصد «رضا حاجیزاده» در گفتوگویی بیان کرد: دفاع از وطن برای ما تنها یک شعار نبود؛ تعهدی بود ریشهدار در جان و دل، که افتخار میکنم تا امروز هم بر سر همان پیمان ماندهام. آرزوی قلبیام این است که انقلاب اسلامیمان به پیروزی نهایی برسد و در نهایت، به دست صاحب اصلیاش، حضرت امام زمان (عج) سپرده شود.
کد خبر: ۵۹۳۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۶
روایت پدر شهید سیدمجید موسوی در آستانه عیدغدیرخم
در دهه ولایت و در آستانه عید سعید غدیر، پای صحبت سید حبیب موسوی نشستیم؛ پدر شهید سیدمجید موسوی که با افتخار از فرزندش میگوید: «مجیدم همنام مولا بود و هم راهش را رفت.» جوان ساداتی که با عشق به اهل بیت(ع) بزرگ شد و وقتی جنگ فرا رسید، بیتکلف گفت: «من که سیدم، اگر به جبهه نروم، پس چه کسی برود؟» اینک پس از سالها، پدر از مجید میگوید؛ از نمازهای کودکانهاش، از مهربانیهایش، و از روزی که در عملیات مرصاد، پرچم ایثار را بر دوش گرفت و به شهادت رسید. روایتی که در روزهای ولایت، یادآور عهد فرزندان علی(ع) با امام زمانشان است.
کد خبر: ۵۹۳۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۱
شهیده «ربابه کمالی» به عنوان اولین زن شهیده در استان ایلام، رشادت و شجاعت این بانوی مؤمنه و انقلابی زبانزد خاص و عام است. شیرزن انقلابی که در عید قربان تیر خورد و جانش را در روز عید غدیر، قربانی انقلاب کرد. خیلی آرزو داشت به خانه خدا مشرف شود که با شهادتش در جوار رحمت حق آرام گرفت. در آستانه عید غدیر این مصاحبه با فرزند شهید منتشر میشود.
کد خبر: ۵۹۳۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۹
یادداشت مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان به مناسبت دهه امامت و ولایت:
حسین شکرویان در یادداشتی به مناسبت دهه امامت و ولایت نوشت: «شهدا پیرو راستین امامت بودند و با ایثار، وفاداری خود به ولایت فقیه را ثابت کردند. شهدا به ما آموختند که «ولایتمداری، عین جهاد است» و راهشان، چراغ هدایت ماست.»
کد خبر: ۵۹۳۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۹
خاطرات شفاهی مادر شهید؛
مادر شهید "داریوش محمدطالبی" از فرزندی میگوید که از همان لحظه تولد، آزادی را در جانش داشت و حتی تاب قنداق را هم نمیآورد. کودکی که با روحی بزرگ، در هشتسالگی روزه میگرفت، بدون سحری تا غروب ایستادگی میکرد، و از همان سالهای ابتدایی زندگی، نشانههایی از بزرگی، ایثار و دینداری را در رفتار و انتخابهایش نشان میداد؛ فرزندی که بعدها شد یاور خانواده، برادر مهربان، و در نهایت شهیدی جاودانه در راه ایمان.
کد خبر: ۵۹۲۹۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۱
خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز 50 درصد «فرمان رمضانی» در بیان خاطرات خود میگوید: «بعد از یک عملیات سخت ، شب در حال استراحت بودم که ناگهان سرباز گفت سرگروهبان عراقی ها دوباره پاتک زدند و ...»
کد خبر: ۵۹۲۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۸
خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز 6۵ درصد «فرزاد جوز» در بیان خاطرات خود میگوید: «زمانی که با اعضای خانواده در حال حرکت بودیم ، خودرو بر روی مین رفت و بدلیل وخامت شدید حالم، پزشکان فقط 20 درصد احتمال زنده ماندن من را می دادند و...»
کد خبر: ۵۹۲۹۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۸
گفتگویی با مادر شهید مجید عباسی:
خانم زینت سادات محزون یکتا، مادر شهید والامقام «مجید عباسی»، در گفتگویی صمیمی از خوابهای صادقه با فرزندش تعریف میکند و میگوید او همان پسر عاشقی بود که آرزوی دیدار چهرهی نورانیِ امام خمینی(ره) را تا واپسین دم، در دل داشت.
کد خبر: ۵۹۲۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۸
در روزگاری که سایه جنگ تحمیلی بر ایران سنگینی میکرد، مردانی از جنس ایثار و وفاداری، با دستانی پینهبسته و قلبهایی آکنده از ایمان، بیهیچ چشمداشتی پا به میدان گذاشتند. جانبازانی که هر زخمی بر بدنشان نشانهای از پایمردی در راه آرمانهای امام خمینی(ره) بود و شهادت را نه پایان، بلکه اوج وصال میدانستند. این روایت، تصویری روشن از عشق عمیق به ولایت و انقلاب است که همچنان چراغ راه نسلهای آینده باقی مانده است.
کد خبر: ۵۹۲۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۴
مصاحبه/
فرزند شهید آیتالله «صدوق گلپایگانی» در گفتوگوی اختصاصی با نوید شاهد اصفهان، از حسرتِ نبودِ پیکر پدر گفت؛ همان رنجی که لقب «مجتهد بینشان» را برای این یار وفادار امام خمینی(ره) به یادگار گذاشت. شهادتی که پیکرش را از چشمها پنهان کرد، اما نامش را در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه ساخت.
کد خبر: ۵۹۲۸۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۳
پدر شهید «ابوالحسن سیمیاری» از روستای سیمیار الموت، در گفتوگو با نوید شاهد، از فرزندی سخن میگوید که در اوج جوانی، جبهه را به زندگی شخصی ترجیح داد. شهیدی که با روحیهای انقلابی و ایمانی راسخ، راه دفاع از وطن را برگزید و پدرش با وجود داغی که سالها در دل دارد، به فداکاری او افتخار میکند.
کد خبر: ۵۹۲۷۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۲
خاطرات شفاهی جانبازان
«میرزا عباسی» جانباز ۷۰ درصد و کارآفرین ایلامی در گفتگویی به جوانان سفارش میکند: قدر این آب و خاک را بدانید، دنبال زندگی آبرومند و با عزت بروید چراکه جوانان زیادی جانشان را در این راه فدا کردند تا ما در آرامش زندگی کنیم. در ادامه مصاحبه تصویری انجام شده با این جانباز گرانقدر منتشر میشود.
کد خبر: ۵۹۲۶۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۱
مصاحبه با جانباز ۲۵ درصد «علی علیزاده»
جانباز سرافراز «علی علیزاده» در مصاحبه با نوید شاهد با افتخار می گوید: «این افتخار را دارم که با عشق و علاقه به جنگ رفتم و اگر باز نیاز باشد بخاطر میهنمان میروم. وطن هر انسان برای او از همه چیز باارزشتر است. آن موقع رزمندگان چه کارهایی کردند کسانی که دست و پایشان را دادند و جانشان را فدا کردند.»
کد خبر: ۵۹۲۶۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۱
گفتوگو با مادر سردار شهید «حسن حیدری»:
صفیه حیدری مادر شهید حسن حیدری در گفتگو با نوید شاهد البرز میگوید: «او یکی از اولین رزمندگانی بود که در سوم خرداد ۱۳۶۱ به مسجد جامع خرمشهر رسید اما هرگز خود را پرچمدار آن لحظه تاریخی ننامید.» شهید حسن حیدری، بسیجی گمنامی که در ۲۱ سالگی به آرزویش رسید و پیکر پاکش نیز طبق وصیت، کنار امامزاده خور آرام گرفت. حالا مادرش از روزهایی میگوید که حسنِ کودک را با چادر به پشت میبست تا زمین نخورد، غافل از اینکه روزی همان پسر، پرچمدار استوار میهن خواهد شد.
کد خبر: ۵۹۲۴۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۸
گفتوگو با جانباز ۷۰ درصد «رحیم پورقاز»
رزمندگان دفاع مقدس با شجاعت و از خودگذشتگی خطرها را به جان خریدند و به پیشواز مرگ سرخ رفتند. ترس از مرگ و اشتیاق به زنده ماندن، با روح جنگ جویی و رزمندگی ناسازگار است و آنانی که در میدان دشوار نبرد دغدغه زنده ماندن و جان سالم به در بردن دارند، نمیتوانند پیروزی را رقم بزنند.
کد خبر: ۵۹۲۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
گفت وگو با پدر شهید «یونس غلامکاظمی»:
«کریم غلامکاظمی» پدر شهید «یونس غلامکاظمی» میگوید: «در عملیات بیتالمقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفدهسازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید میگوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظهای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شبهایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینهاش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
گفتوگوی مادرانه از شهید فاتح خرمشهر:
"پسرم رفت تا خرمشهر نفس بکشد!" این فریاد دل مادر شهید علی حاتمی است که امروز پس از سالها، خاطرات پسرش را با چشمانی پر از اشک و سینهای مالامال از افتخار روایت میکند. از کودکی که در پنج سالگی با قرآن انس داشت تا جوانی که در بیست و پنج بهار زندگی، با عملیات بیتالمقدس به ملکوت اعلی پر کشید. این روایت، داستان حماسهآفرینی است که مادرش به یاد دارد: "علی همان روز اعزام گفت: مادر! گریه نکن، ما میرویم تا ایران بماند." حالا خرمشهر با خون علی و یارانش جوانه زده، و مادر فداکارش هر روز این شکوفههای آزادی را به فرزند شهیدش تقدیم میکند.
کد خبر: ۵۹۲۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۶
گفتوگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمیهای جنگ را مداوا میکرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سالها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس میکشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
همسر شهید «دلاور صفری» میگوید هشت سال جنگ تحمیلی در سرما و گرما زیر چادر در کوهها به سر بردیم، سختیهای آن زمان به خاطر جنگ تحمیلی برای همه مردم ایلام زیاد بود، اما من و فرزندانم در کنار دلاور که مردی بسیار زحمتکش و خوش برخورد بود روزگار به خوشی میگذشت و با شهادتش و داشتن فرزندان کوچک باز هم دست تنها شدم و با توکل بر خداوند روزگار را گذراندم. در ادامه فیلم این مصاحبه ببینید.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵