خاطرهای از شهید «علی اسپرم»
پسر عمه شهید تعریف میکند: شهید همیشه میگفت؛ تنها یک آرزو دارم، اینکه در راه اسلام شهید شوم و سربلند باشم. در آخر هم شهادت نصیبش شد و جانش را در راه اسلام فدا کرد. همیشه با هم درد و دل میکردیم. هر دو آرزو داشتیم شهید شویم اما شهادت نصیب من نشد.