آسمان امروز آبی تر شده / لحظه هامان آفتابی تر شده / کوچه ها، بوی بهاری می دهند / بوی آوای قناری می دهند
کد خبر: ۴۵۷۸۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۱
آمدم ای مامن ارواح پاک/ جان بگیرم در تو ای گلگونه خاک / شانه هایت زخمی شلاقهاست / نخلهایت سوگوار بس عزاست
کد خبر: ۴۵۷۸۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
معرفی کتاب،
سیره نویسی و انتقال مفاهیم رفتاری، در میان همه جوامع و ملل و نخل، سنتی دیرپاست و این حاکی از نیاز بشر به اسوه و نمونه علنی است که نماینگر رشد یافتگی و تکامل در سایه تعالیم مکتب باشد
کد خبر: ۴۵۷۸۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲
غم است و شب همه شب انتظار می پیچد/ میان کوچه، صدا، غصه دار می پیچد/ شب از ستاره پر و ماهتاب می گیرد
کد خبر: ۴۵۷۸۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
شایسته ات نبود که تسلیم نان شوی/ غرق سکوت شهر، اسیر گمان شوی/ این کوچه ها شبیه قفس بود و خواستی
کد خبر: ۴۵۷۸۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
مرتضی در تیرماه سال 1335 در خانواده ای متدین و زحمتکش در تهران به دنیا آمد. وی در سال 1355 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ریاضی شد و در فرصتی که تا زمان اعزام به سربازی داشت، دیپلم نقشه کشی ساختمان را نیز با نمره های عالی کسب کرد.
کد خبر: ۴۵۷۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲
در کویر روزگاران مثل باران زیستند، مثل باران در کویر روزگاران زیستند/ زیستند اما نه چون پاییز رخوتناک و زرد،
با طراوت، سبز، مانند بهاران زیستند
کد خبر: ۴۵۷۷۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
جمله اش مبتدا نمی خواهد، لحظه هایش پر از خبر شده است / تیترهای عزیز ما بنویسید، سرفه هایش شدیدتر شده است/ بنویسید «داشت می سوزد!» بنویسید «داشت می میرد!»
کد خبر: ۴۵۷۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۶
زلال آینه و آفتاب معنا شد/ شمیم یاسمن و شعر ناب معنا شد/ از آن شبی که جبین تو ارغوانی گشت
کد خبر: ۴۵۷۷۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
نگاه خیس غزل ها به سنگر افتاده است/ سکوت آینه، حتی به گریه افتاده است / هوای سرخ شلمچه ببین چه طوفانی است
کد خبر: ۴۵۷۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
شبی نبود که موجی از انفجار نداشت / تپیدن رگ جان، لحظه ای قرار نداشت / کنار مرگ درختان گذشت عمر و گذشت
کد خبر: ۴۵۷۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
با تألیف جواد کلاته عربی؛
«فرمانده لالهها» براساس گفتههای شاهدان عینی و دستنوشتههای شهید، به زندگی و زمانۀ پرویز محبی میپردازد.
کد خبر: ۴۵۷۷۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
نوجوان شهيد حسين على ابراهيم نژاد در دومين روز از تير ماه سال 1351 در روستاى «بابى كلا» از توابع شهرستان بابل پا به جهان هستى گذاشت.در دوران تحصيلات راهنمايى به فعاليت هاى انقلابی روى آورد و در انجمن اسلامى محل شروع به فعاليت نمود. در سال دوم راهنمايى جهت حضور در جبهه هاى جنگ تحميلى به عضويت پايگاه مقاومت در آمد و براى آموزش نظامى به پادگان اموزشى رفت.
کد خبر: ۴۵۷۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲
معرفی کتاب
«تاکسی سرویس برای فاو» خاطرات خودنوشت محمد بلوری است که طی زمانی نزدیک به یک دهه با عزمی راسخ و اراده ای استوار کوشیده تا پیام رسان از جان گذشتگی و شهامت دوستان و هم رزمان شهیدش باشد و برای تحقق این مهم از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
کد خبر: ۴۵۷۶۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۱
معرفی کتاب
داستان به زمان جنگ ایران و عراق مربوط می شود و درباره زنی است به نام «آذر» که همسرش «هاشم» در جبهه به سر می برد و او با فرزندش زندگی می کند. پسر غمگین از دوری پدر، مدام با مادرخود لج می کند. یک روز به دست زن قاصدکی میرسد....
کد خبر: ۴۵۷۶۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۴
معرفی کتاب
سهم من از عاشقی خاطرات خود نوشت جانباز 70 درصد رمضانعلی کاووسی است. او در مقدمه این کتاب می نویسد " من خاطراتم را نگاشتم تا دانش مردم کشورم درباره جانبازان به برخورداری از سهمیه دانشگاه و شاید نام یک کوچه یا خیابان خلاصه نشود. می نویسم تا آیندگان بدانند برای بعضی از رزمندگان این آب و خاک جنگ در سال 1368 تمام نشد و هنوز ادامه دارد..."
کد خبر: ۴۵۷۶۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۷
معرفی کتاب
نویسنده این اثر از سال 1371 با این انگیزه به تدریج خاطرات و تجربیات خود را در چند جلد نگاشته و امید است که مجموعه ی آن ها چاپ و منتشر شود.
کد خبر: ۴۵۷۶۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۰
معرفی کتاب
کتاب «چزابه» مجموعه خاطرات سردار فتح الله جعفری است. در کتاب حاضر، به حوادث جبهه های جنگ در کردستان و چزابه پرداخته شده است.
کد خبر: ۴۵۷۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۳
معرفی کتاب
در کتاب «دانه های انار» خاطرات خودنوشت آزاده جنگ تحمیلی، حسین کرمی را می خوانید. این خاطرات، نمونه ای از خاطرات اسارت و روایتی از خیزش نسل نوخاسته انقلاب اسلامی برای بسیج و مقاومت و پیوستن به بدنه مردمی دفاع مقدس برای رزمندگی، مقاومت و ایثار است.
کد خبر: ۴۵۷۶۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۷
معرفی کتاب
به یاد دارم در بیمارستان امدادگران، فرشته بدری که گروه خونش Oمنفی بود به خاطر اهدای ضروری خون به یک رزمنده، جنین چهارماهه اش را سقط کرد. هیچ وقت او و همسرش آقای اسماعیلی از این موضوع اظهار ناراحتی نکردند و نجات جان رزمنده را بر خودشان واجب می دانستند. بچه های امدادگر طالقانی هم مرتب برای نجات رزمندگان خون هدیه می کردند و هر کدام از ما در عرض شش ماه حداقل سه بار خون می دادیم.
کد خبر: ۴۵۷۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰