نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خانواده شهید
رئیس بنیاد شهید جیرفت به همراه نماینده شهرستان های جیرفت و عنبرآباد با خانواده محترم شهید «سهراب محمدی» دیدار و گفتگو کردند.
کد خبر: ۴۵۳۳۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۰۳

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان از خانواده معظم شهید سید جواد طاهری
موقعی که خبر شهادتش رو دادند گفتم، شکر خدا شیر پاک خوردی پسرم . خدارو شکر که پسرم تو این راه رفت . من رو بردند هیئت حضرت ابوالفضل (ع) که شهیدها رو بیارند. چادرم رو بستم به کمرم و رفتم زیرتابوتش. گفتم، خداروشکر که من همچین بچه ای داشتم و پاک و طاهر تحویلش دادم .
کد خبر: ۴۵۲۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۹

مصاحبه خواندنی با خانواده اولین شهید مدافع حرم شهر گرگان:
در کلامش و نگاهش عمق و معنای حرفش را فهمیدم. از همان شهدایی که کنارشان بودیم، دلم را قرص و محکم کردم. با آرامشی عجیب به او گفتم: حالا که بزرگترین آرزویت شهادت است، امیدوارم به آرزوی قلبی ات برسی
کد خبر: ۴۵۲۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۸

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید مجید ابراهیمی
می گفت، وقتی شهید شدم شما گریه نکنید. خوشحال باشید که ما داریم میریم راه کربلا رو باز کنیم.
کد خبر: ۴۵۲۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید سیدتقی حسینی
دفعه ی آخر گفتم، گفت: عروس من فعلا جبهه هست . انشاالله وقتی پیروز شدیم ازدواج می کنم
کد خبر: ۴۵۱۹۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۰

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید رضاعلی اعرابیان
تو مسجد همه رزمنده ها آمده بودند . من به پاهاشون افتاده بودم و میگفتم ، تو رو خدا بگین بچه ام کجاست . گفتند ، اون مجروح شده بود و زودتر از ما اومد مرخصی . بعدا فهمیدیم که تهران بستری شده و با خانه ی خواهر شوهرم که اونجا زندگی می کردند تماس گرفتند و پسرعمه اش رفته پیشش. پسر دختر دایی ام گفت ، نگران نباش من میرم میارمش . ایشون رفت آوردش خونه و وقتی بهتر شد دوباره رفت . از دوازده سالگی تا نوزده سالی می رفت جبهه تا اینکه شهید شد . هربار هم وصیت نامه می نوشت و می گفت ، من مثل امام حسین (ع) می خوام گمنام باشم .
کد خبر: ۴۵۱۶۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۰۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خواهران گرامی شهید رضا کوهی
روز شانزدهم آذر من خیلی دلم گرفته بود و ناراحت بودم . سی و هفت روز بود که ازش بی خبر بودیم . گفتم ، یه نامه برای برادرم بنویسم . رفتم تو اتاق و درو بستم و شروع کردم به نوشتن . دادم به حاج آقا وگفتم ، برو پست کن برای برادرم . تا وقتی به دستش برسه یه مقدار طول میکشید . وقتی بیست و چهارم پستچی نامه رو آورد دیدم یه عکسی هم فرستاده . نامه ی آخرم به دستش نرسیده بود و این جواب نامه ی قبلی ام بود . نامه ای که براش نوشته بودم به دستش نرسیده بود ولی مثل یه معجزه تو همون تاریخ برام نامه نوشته بود .
کد خبر: ۴۵۱۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۵

وصیت دیگر به هم سنگران دانش آموز که درستان را آن چنان واقعی بخوانید و به آن عمل کنید و نگذارید منافقین به دانشگاه ها راه یابند که فردا نگهبانان و حافظان این مرز و بوم شما هستید در آخر اینکه ای ملت به خانواده های شهدا بیشتر احترام بگذارید ونگذارید دل شکسته آنان شکسته تر بشود
کد خبر: ۴۵۱۱۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۲

همیشه در نامه هایش می نوشت ما براي اسلام كار مي كنيم و سنگرها را خالي نمي گذاريم
کد خبر: ۴۵۰۹۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۰

شهید خواب دیده بود که پس از کسب موقعیتی در جبهه به همراه گروهی از رزمندگان به یک حرم رسیده و ناگهان بقیه رزمندگان از نظر پنهان شدند و آقایی با لباس سبز که به گمانم حضرت ابوالفضل (عج) بود و به من گفت آنها می خواهند بروند اما تو پیش ما بمان » پس از دیدن این خواب به من گفت:« من اطمینان دارم که شهید می شوم و اگر جنازه من پیدا نشد نباید غصه بخوری چرا که من نزد مولام حضرت ابوالفضل (ع) هستم و ایشان مراقب من هستند»
کد خبر: ۴۵۰۴۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵

ناگهان چهره ملکوتی تورج را دیدم ، او وضو گرفته بود و داشت آستین هایش را پایین می زد و دوش به دوش امام جماعت به طرف نمازخانه خوابگاه حرکت می کرد. نگاهی به من کرد و آهسته و با اشاره گفت: برو وضو بگیر، بیا نماز.
کد خبر: ۴۵۰۳۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۴

آسمانی ها مستندی است تلویزیونی کاری از معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امورایثارگران استان گیلان و گروه بسیج شبکه باران می باشد.
کد خبر: ۴۵۰۲۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۱

طی مراسمی از خانواده شهید محمدحسین حدادیان تجلیل شد. در این مراسم از نقاشی شهید رونمایی شد و مستند شهید عزیز نیز اکران شد.
کد خبر: ۴۵۰۰۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۷

نامه های شهید ابراهیمی مقدم به خانواده اش
شهید حمید ابراهيمي‌مقدم سوم خرداد 1341، در شهرستان تهران چشم به جهان گشود.از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. هفتم اسفند 1360، با سمت آرپي‌جي‌زن در نيسان دزفول بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد.
کد خبر: ۴۵۰۰۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۷

شهید حسن منادی در دوم فروردین 1339، در روستای آسیابک از توابع شهرستان زرندیه به دنیا آمد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. ششم اسفند 1365، با سمت بی سیم جی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۹۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

روز نکریم از مادران و همسران شهدا؛
با شهادت چهار فرزند ام‏ البنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
کد خبر: ۴۴۹۵۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۱

مصاحبه با برادر شهید سید احسان میرسیار
شهید سید احسان میرسیار از زمان عقد درباره شهادت خود و ضعیت کاریشان می گفتند و حتی دست نوشته هایی را به هم همسر خود دادند و همیشه تاکید می کردند که به ماندن من عادت نکنید.
کد خبر: ۴۴۹۱۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۷

به مناسبت دهه فجر و ایام فاطمیه برگزار شد
هفدهم بهمن لغایت بیست و یکم بهمن واقع در ورامین، کمربندی شهید بهشتی، خیابان الزهراء(س)، تکیه بیت الحزن(ع) از ساعت چهارده و سی دقیقه تا شانزده و سی دقیقه به همراه عرضه غرفه فرهنگی (فروش و معرفی کتاب های شهدای ورامین) برگزار شد.
کد خبر: ۴۴۸۸۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید محسن احمدزاده
محسن تو دریا بوده . داور دوست محمدی و پسرعموش و دوستانش گفتند ، ما دیدم که روده هاش ریخت بیرون .بچه ام خمپاره خورده بود و برایش نوشتند شهید بی مزار .تو کانال ام الرصاص درعملیات والفجر 8 شهید شد .ولی من باور نمیکردم وهنوز هم باورم نمیشه .
کد خبر: ۴۴۸۷۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید علی حسین ولی خانی
برادرم حالش به قدری بد بوده، که داشته ازبین میرفته . به همین خاطر جزء اولین گروه اسرایی بود که آزاد شدبرادرم وقتی از اسارت برگشت ناراحتی اعصاب گرفته بود . حالش به اندازه ای بد بوده که گفتند ، این که داره میمیره تحویلش بدیم تا یه فرد زنده ی عراقی رو تحویل بگیریم. وقتی رفتیم دیدن ایشون، پسرش هم که راه افتاده بود و بردیم . ایشون پسرش و نمیشناخت وخیلی از نظر روانی بهم ریخته بود ... وقتی اومد دست مادرم رو گرفت ، انگار کم کم همه رو یادش اومد و احساس آرامش پیدا کرد .
کد خبر: ۴۴۸۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۵