دستنوشتههای به جا مانده از شهید «علیرضا چروی» متولد روز ولادت امام رضا (ع)
خانواده عزیزم! میخواهم اولین خاطره یا بهتر بگویم امداد غیبی را بازگو کنم: یک تانکر خالی و یک تانکر پر از آب، کنار جاده بود. چند قدم آن طرفتر هم نگهبان ایستاده بود. گلولهی خمپارهای آمد و تانکر خالی منفجر شد. تانکر آب و نگهبان هیچ صدمهای ندیدند، اما تانکر خالی منفجر و سوراخ سوراخ شد. با این که فاصلهی تانکر خالی بیشتر از تانکر آب و نگهبان بود. بدانید! خدا و امام زمان (عج) مراقب رزمنده هاست.