شهید سیدخدابخش موسوی

شهید سیدخدابخش موسوی

جانشین پدر

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: « پس از آغاز جنگ تحمیلی سال 1360 با دوستانش به جبهه رفت. او در اکثر عملیات ها شرکت می کرد و گاهی ماه ها می شد که به خانه نمی آمد...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

عکسی با مادر که ماندگار ماند

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «سید خدابخش سال 1360 همراه با دوستانش عازم جبهه شد. یاد دارم هرگاه به مرخصی می آمد...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

فرزندانم به فدای عشقی سوزان و با ارزش

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «پسرانم کوچک بودند و به شدت به آنها وابسته بودم. روزی یکی از خویشاوندم برای فروش میوه ها تنها بود و کمکی نداشت، قرار شد پسر بزرگم برای کمک به او برود و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

شرط خرید یک زیلو

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «ما در تابستان ها فرشی از داخل خانه به دوش می گرفتیم و در حیاط خانه پهن می کردیم و پس از صرف شام و صبحانه و خواب در زیر آسمان پرستاره، صبح روز بعد آن فرش را جمع کرده و به داخل می بردیم و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

لیوان شکسته ای که صدقه سر پسرم شد

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «روزهای زیبایی بود. برای پسرم خدابخش وسایل عروسی را مهیا می کردم. یک روز در حال مرتبط کردن وسایلش بودم که...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

انفاق در عروسی

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای روایت می کند: پسرم انفاق می کرد و همیشه می گفت برای فردا خدا کریم است. یک روز برای عروسی خدابخش شش دست رختخواب خریدم که...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت "سیدخدابخش موسوی" (6)

پاسداریم فقط در جهت حفاظت از دستاوردهای انقلاب

نوید شاهد - شهید "سیدخدابخش موسوی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «اميدوارم که پاسداريم برای خودنمائی و ريا و شغل نباشد. فقط و فقط به خاطر حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی که همانا...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت "سیدخدابخش موسوی" (5)

شهادت حسین در دهلاویه

نوید شاهد - شهید "سیدخدابخش موسوی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «روزی که به نور آباد رسيدم تشييع جنازه برادر شهيدمان الله حسين لشکری بود که با ما در جبهه دهلاويه سوسنگرد به شرف شهادت نایل آمدند و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت "سیدخدابخش موسوی" (4)

آسمانی مملو از توپ و خمپاره

نوید شاهد - شهید "سیدخدابخش موسوی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «دستور پيشروی دادند. هوا روشن بود. از خاک ريز به سومی عبور کرديم و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

انفاق در خرید عروسی

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: « برای عروسی خدابخش 6 دست رختخواب خریده بودم. نگاهی به آنها کرد و گفت: این 6دست رختخواب برای چه کسی است؟ گفتم... » متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

پدر و سه پسر در جبهه نور

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «دورانی که پسرانم کوچک بودند به شدت به آنها وابسته بودم و علاقه زیادی به آنها داشتم. روزی قرار شد پسر بزرگم به کمک یکی از خویشانم که مغازه میوه فروشی داشت برود که... » متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
طراحی و تولید: ایران سامانه