نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شخصیتها
شخصيت ها / شهدا / مهدی گردوئی / متن / زندگی‌نامه / زندگینامه

شهید مهدی گردویی يكم بهمن‌ماه ۱۳۱۶ در روستای طزره از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. در خانواده‌ای متدین و مذهبی ولی تنگ‌دست، پرورش یافت. پدر وی زندگی را با قناعت ولی با سربلندی تمام، اداره می‌کرد و افراد خانواده را به مسائل اسلامی آگاه می‌ساخت.

فعال انقلابی در پیچ و خم‌های شدید زندگی
در دو سالگی از احساس گرم حضور پدر، محروم گشت و بار سرپرستی ایشان، با تحمل مشکلات فراوان زندگی بر دوش مادر افتاد. علاقه شدیدی به درس خواندن داشت. چون در روستا، مدارس به شکل امروزی وجود نداشت، در سن هشت سالگی به مکتب رفت و خواندن قرآن و نوشتن را آموخت. زندگی شهید همراه با سختی، پیچ و خم‌های شدید و گاهی همراه با شادمانی می‌گذشت تا اینکه به سن بلوغ رسید و به علت مشکلاتی که در زندگی داشت، مجبور شد که همراه با برادرانش به منظور امرار معاش به کارگری بپردازد.

در سن نوزده سالگی به سربازی رفت و در بیست و پنج سالگی ازدواج کرد که حاصل آن، دو پسر و دو دختر است. ابتدا برای امرار معاش ناچار شد که به همراه خانواده به مازندران سفر کند ولی سال ۱۳۴۹ مجدداً به روستا بازگشت و به استخدام شرکت ذوب آهن البرز شرقی درآمد. با علنی شدن نهضت امام خمینی (ره)، به جمع فعالان انقلابی بر ضد رژیم شاهنشاهی پیوست.

بچه‌ها خدا دارند، خدا بزرگ است
همسر شهید نقل می‌کند: «هنگام خداحافظی آخر به همسرم گفتم: «با سه بچه قد و نیم‌قد، وضعیت بارداری من و ساختمان نیمه تمام، کجا می‌خوای بری؟»
به آرامی پاسخ داد: «بچه‌ها، خدا دارند و خدا بزرگ است.»

بیست و یکم دی‌ماه ۱۳۵۷ در تظاهرات خیابانی علیه رژیم منحوس پهلوی در شهرستان دامغان شرکت کرد که در این روز بر اثر ضربات وارد شده از سوی عمال رژیم، دچار ضربه مغزی شد. چهار روز بعد، بیست و پنجم دی‌ماه ۱۳۵۷ به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع، در زادگاهش روستای طزره به خاک سپرده شد.