«نورانيت شهيد دو عالم را منور مي سازد.»
(پيام شهيد)
شهيد معصوم شتربانزاده (صدرائي) در تاريخ 1297 هجري شمسي در روستاي چوپانكرده متولد شد. دوران زندگي خويش را در منطقه سلدوز گذرانيد و بعد از پيروزي انقلاب در تاريخ 1359/7/12 به عضويت بسيج سپاه پاسداران انقلاب درآمد و در مورخه 61/8/7 در روستاي گلوان به دست مزدوران ضدانقلاب به شهادت رسيد.
فرازي از زندگينامه شهيد:
تاريخ هيچ وقت نام و آوازه مردان حقيقت جو را نمي تواند به فراموشي بسپارد و در برابر اينان هميشه سر فرود خواهد آورد.
شهيد بزرگوار در سال 1297 هجري شمسي در منطقه چوپانكره از ايالت جمهوري آذربايجان به دنيا آمد و در دوران كودكي اش بود كه جنگ دوم ايران و روس اتفاق افتاد و به دنبال توافق طرفين و واگذاري قسمت هايي از سرزمين هاي شمالي ايران به روسيه، شهيد نيز به اتفاق اقوام خويش مهاجرت نمود و مدتي را در شهرستان خوي ساكن شد. سپس به دنبال مهاجرت ايل مهاجر و ايل قره پاپاق به منطقه سلدوز در روستاي عظيم خانلو و تابيه ساكن شد.
از جمله اصول زندگي شهيد گذران زندگي و فراگيري علوم ديني و شرعي در پيش علماو فضلاي منطقه بود. به طور كلي شهيد مدركي به صورت كلاسيك نداشت، ولي چنان در علوم ديني اطلاع و آگاهي داشت كه افراد محل و دوستان بيشتر سؤالات ديني خويش را از ايشان مي پرسيدند.
در دوران پيروزي انقلاب اسلامي در محل به عنوان عضو شوراي اسلامي فعاليت خويش را آغاز و در تمامي صحنه هاي سياسي منطقه حضور داشت و از آنجا كه شهرستان نقده در بين سال هاي 1358 تا 1359 وضعيت خاصي را داشت و همواره ميتينگ هاي گروهك ها در اين شهرستان صورت مي گرفت و حتي جنگ معروف نقده كه در سال 1358 صورت گرفت، شهيد يكي از مبارزين نيروهاي اسلام بود و حتي جهت آوردن كمك به شهرستان اروميه نيز عزيمت كرد و كمك هاي مالي و خدماتي شهيد در طول جنگ شايان ذكر بود.
و به دنبال ايده و افكار اصيل اسلامي اش در تاريخ 59/7/12 عضو بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد و عازم منطقه جنوبي استان آذربايجان غربي (محور نقده - پيرانشهر) شد و در پايگاه دوآب (منطقه رادار) مشغول خدمت شدند و اين خاطره را پدر شهيد بزرگوار قره چال كه مدتي را همرزم بودند بيان مي داشت: در تمام درگيري ها ما نديديم كه شهيد معصوم پشت به دشمن بكند و از آرزوهاي ايشان بود كه همواره در درگيري رودررو با دشمن به شهادت برسد.» و سرانجام نيز چنين شد. و بعد از چندين ماه مأموريت در منطقه فوق در اولين اعزام سراسري منطقه نقده به جبهات حق عليه باطل شركت نمود و مدت سه ماه تمام در جبهه اسلام آباد غرب (خط اول) حضور يافت و باز همرزمانش تعريف مي كردند كه در اين مدت شهيد نصف روز را هم پشت خط برنگشت و بعد از برگشت از جبهه در پاكسازي منطقه مهاباد از لوث نيروهاي ضد انقلاب شركت كرد و مدت چندين ماه در پايگاه كوسه كهريز انجام خدمت كرد. بعد از مدت كمي مأموريت ايشان به محور جنوبي شهرستان نقده انتقال يافت و در ايجاد اولين پايگاه بالقچي حضور يافت و چندين بار از سوي عناصر ضدانقلاب تهديد شد، ولي هيچ وقت شهيد از اصول خويش كه همانا دقاع از كيان اسلام بود برنگشت و از جملات خود شهيد بود كه هميشه تكرار مي كرد من هرگز اين لباس را از تنم بيرون نمي آورم مگر اينكه در اين راه شهيد بشوم و حقيقتاً نيز با همان لباس تشييع شد و بعد از مدت كوتاهي پاكسازي محور نقده به منطقه سرشاخان شروع شد و ايشان نيز با رزمندگان سپاه نقده عازم گشت و در پايگاه گلوان اقامت نمود.
سرانجام در صبح روز دوشنبه مورخه 1361/8/17 عده اي از نيروهاي پايگاه گلوان جهت مرخصي با تجهيزات كامل با يك تويوتا از پايگاه خارج مي شوند و بعد از طي مسافتي اندك از پايگاه ضدانقلابيون در محل عبور نيروها كمين مي گذارند و تويوتاي فوق مورد اصابت قرار مي گيرد و به دنبال اصابت نيروهاي رزمنده خود را به پايين از تويوتا پرتاب مي كنند و مشغول مقابله با كمين ضدانقلاب مي شوند و همانطوري كه در بالا ذكر شد از آرزوي شهيد بزرگوار اين بود كه در نبرد دشمن رودررو باشم و حقيقتاً چنين نيز شده بود. آخرين تير مستقيم به سينه اش و تقويم و همچنين دو سه تا نامه اش را سوراخ كرده و به قلبش اصابت كرده بود و به همراه هفت تن از همرزمانش به شهادت رسيده و بدين ترتيب بر اثر اصابت گلوله متخاصمان ريشه زندگيش برين شد و بر شط خون خويش عاشقانه راه به سوي بهشت جاودانه گشود.
بالاخره در بعد از ظهر روز دوشنبه پيكرهاي پاكشان از مقابل بيمارستان امام خميني(ره) با حضور گسترده تمامي اقشار شهرستان نقده و حومه در دست هاي اين ملت هميشه در صحنه تا مزار شهداي شهرستان نقده حمل و در جوار ديگر شهداي عزيز به خاك سپرده شد.
خداوند اين شهادت ها را از ما قبول و در جوار حضرتت قرار ده.
از صفات و خصوصيات بارز شهيد:
1 - از بهترين رهروان اسلام در اين خطه بود.
2 - در شجاعت و غيرت زبان زد عام و خاص بود.
3 - هيچ وقت پشت به دشمن نكرد.
4 - در تمام عمليات ها پيش قراول بود.
5 - مقيد به تمامي دستورات اسلام و عمل نمودن به تمامي واجبات و مستحبات.
6 - احياء امر به معروف و نهي از منكر
7 - علاقه خاص و شديد به امور تحصيلي فرزندان.
8 - احترام به تمامي همرزمان و بخصوص اطاعت از مقام مافوق.
9 - كمك به همسايگان و محرومان جامعه.
10 - علاقه وافر به شهيد و شهادت.
و از جملات به يادماندني ايشان است.
« شهداء مانند ستارگاني هستند كه در جهان بشريت درخشيدند و با نور خود تمام بشريت را مزين ساختند.» « شهيد مانند شمعي است كه هرگز غروب نمي كند.»
« نورانيت شهيد دو عالم را منور مي سازد.»
و از جمله آخرين سفارشش اين بود كه هرگز از اسلام بخصوص مكتب تشيع جدا نشويد.