- خاطره

navideshahed.com

ولایت فقیه را تنها نگذارید و گوش به فرمانش باشید

ولایت فقیه را تنها نگذارید و گوش به فرمانش باشید

شهید «علی کناری‌زاده» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: امام عزیز را تنها نگذارید؛ قدر او را بدانید و گوش به فرمانش باشید. برادران! مردان در امتحان شناخته می‌شوند؛ مرد میدان جنگ بودن کار هرکسی نیست. جبهه‌ها را خالی نگذارید.
فرزندم را در راه خدا دادم

فرزندم را در راه خدا دادم

مادر شهید تعریف می‌کند: زمانی که خبر شهادت پسرم را آوردند حس کردم دنیا برایم تیره و تار شده و پاهایم رمق ندارد. بسیار بی‌تابی می‌کردم، روزها اشک می‌ریختم و از اینکه فرزندم دیگر کنارم نیست ناراحت بودم اما حالا بعد از گذشت چندین سال خوشحالم که فرزندم را در راه خدا دادم.
آدم باید کاری کند که خداوند متعال از او راضی باشد

آدم باید کاری کند که خداوند متعال از او راضی باشد

برادر شهید تعریف می‌کند: برادرم بعد از اینکه درسش را در شهرستان یزد به اتمام رساند. می‌خواست شروع به تدریس کند. شهید می‌گفت؛ آدم باید کاری کند که خداوند متعال او را تایید کند و از او راضی باشد وگرنه بنده خدا چه کاره می‌باشد که کسی را رد یا قبول کند.
می‌خواهیم قدس را نجات دهیم

می‌خواهیم قدس را نجات دهیم

شهید «محمد دادور قلاتی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: ما می‌خواهیم قدس را نجات دهیم، اما بدون آزاد کردن عراق از دست این حزب منحوس، نمی‌توانیم. ای کاش هزار جان داشتیم و در راه امام حسین (ع) فدا می‌کردیم. پیامی که به ملت شهیدپرور ایران دارم این است؛ همه بسیج شوید و شعار «جنگ، جنگ تا رفع فتنه» را سر دهید تا دشمن در هر نقطه‌ای سرکوب و خوار شود.
کلاس اول راهنمایی بودم که تصمیم گرفتم به جبهه بروم

کلاس اول راهنمایی بودم که تصمیم گرفتم به جبهه بروم

جانباز «علی کمانداری جغانی» درباره رفتنش به جبهه چنین روایت می‌کند: کلاس اول راهنمایی می‌رفتم که جنگ شروع شد. زمانی که جنگ شروع شد با چند نفر از همکلاسی‌هایم تصمیم گرفتیم که به جبهه برویم و به صورت خودجوش نام‌نویسی کردیم. آن زمان جثه کوچکی داشتم. چهار بار در جبهه مجروح شدم که دو بار آن در عملیات مهران و عملیات بدر اتفاق افتاد.