درآمدي به شعر دفاع مقدس [تعريف و تبصره]
شنبه, ۱۴ شهريور ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۰۰
شعر دفاع مقدس- همان طور كه از نامش پيداست- شعري است خاص، شعري كه نبايد آن را با شعرناب- به مفهوم مطلق كلمه- مقايسه كرد؛ چرا كه شعر دفاع آن هم دفاع مقدس، شعري است نشان دار؛ كه با دو نشانه «دفاع» و «مقدس» از شعر- به مفهوم مطلق كلمه، فاصله مي گيرد.


[ضياءالدين ترابي‎/ بخش نخست ]

۱- تعريف
شعر دفاع مقدس- همان طور كه از نامش پيداست- شعري است خاص، شعري كه نبايد آن را با شعرناب- به مفهوم مطلق كلمه- مقايسه كرد؛ چرا كه شعر دفاع آن هم دفاع مقدس، شعري است نشان دار؛ كه با دو نشانه «دفاع» و «مقدس» از شعر- به مفهوم مطلق كلمه، فاصله مي گيرد.
و اين حقيقتي است كه در هنگام سخن گفتن از شعر دفاع مقدس، بايد در نظر داشت. زيرا كه شعر به مفهوم تام كلمه، كلامي است مخيل و يا كلام است مخيل، موزون و مقفي، به همين دليل نيز ريشه درتخيل دارد، نه واقعيت بيروني. برعكس شعر دفاع مقدس شعري است واقع گرا، كه دقيقاً به واقعيت هاي بيروني ارجاع مي دهد، گرچه در عين حال به عنوان شعر، ريشه در تخيل نيز دارد. ولي نه بدان گونه كه تخيل شاعرانه موجب دوري از واقعيت هاي بيروني گردد.
از سوي ديگر «دفاع» در لغت به معني بازداشت، پس زدن، و حفاظت از دستبرد دشمن است و مهم تر از آن از نظر فقهي، جنگي است كه مسلمانان براي جلوگيري از حمله كافران، با آنها انجام مي دهند و كلمه «مقدس» در تركيب «دفاع مقدس» كه داراي نقش بياني است- اضافه بياني- و تأكيدي بر همين معنا، يعني جلوگيري از حمله كافران به مسلمانان. بدين ترتيب «شعر دفاع مقدس»، شعري نشان دار و خاص و نيز شعري است واقع گرا، و درست درهنگام جنگ و رويارويي با دشمن متجاوز سروده مي شود، و به همين سبب نيز برعكس شعر ناب يا مطلق، شعري است كه به بيرون از خود، و حادثه اي در جهان واقع در خارج از خود، اشاره دارد، به خاطر همين هم شعري محتوا گراست.
با وجود اين آنچه به عنوان «شعر دفاع مقدس» ناميده يا طبقه بندي مي شود در درجه اول شعر است، و به همين جهت نيز بايد با معيارهاي شعري تطبيق و تطابق داشته باشد، و بعد با ويژ گي نهفته در ذات مقوله هايي چون «دفاع» و «مقدس».
به همين جهت در نقد و بررسي شعرهاي دفاع مقدس بايد دو جنبه كاملاً متفاوت و متناقض را در نظر داشت، نخست شعريت شعر، و نسبت اثر مورد بررسي با شعر و تعريف شعر به مفهوم مطلق كلمه و دوم محتواي شعر و نحوه پرداخت شاعر به آن و كيفيت محتوايي شعر.
افزون بر اين شعر دفاع مقدس، شعري است خود جوش و اتفاقي.
يعني شعري كه در برهه اي از زمان و در رويارويي با هجوم دشمن، متجاوز و بي هيچ پيشينه اي، توسط شاعران انقلاب -كه اكثراً هم جوان بودند- به صورت بازتابي عاطفي برابر واقعه اي ملموس و واقعي پديد آمده است. شعري كه حاصل برخورد عاطفي شديد شاعران انقلاب با موضوع جنگ و تجاوز است. به همين سبب نيز شعر دفاع مقدس، شعري است عاطفي، خود جوش و طبيعي كه به صورت بازتابي دروني، برابر هجوم دشمن متجاوز و جهت دفاع از كيان و هستي انقلاب و فرهنگ اسلامي آن، در هيأت شعر- بدون توجه به قالب شعر- متجلي شده است.
به خاطر همين هم شعري است خاص، كه همانند آن را نمي توان در زمان و مكان هاي ديگري پيدا كرد. گرچه از نظر فرهنگي و مفاهيم جاري در شعر، ريشه در فرهنگ و مكتب اسلام دارد و مفاهيم عمده و مشخص شعر، مفاهيمي است اسلامي.
از سوي ديگر از بين عناصر شعر ساز، سه عنصر از همه مهم تراند كه عبارتند از تخيل، انديشه و عاطفه، كه از اين ميان تخيل و انديشه به گونه اي با هم در تناقض اند، و به ندرت مي توان شعري يافت كه در آن تخيل و انديشه به صورت يكسان، و برابر و مناسب و درخور شعر، كنار هم نشسته باشند. به عبارت ديگر ازتعارض طبيعي و ذاتي موجود بين تخيل و انديشه است، كه هنگام سرودن شعر انديشه بر تخيل غالب مي شود و گاه تخيل بر انديشه، در صورتي كه شعر انديشه خوب و موفق در گذرانديشه از صافي تخيل پديد مي آيد و اين عمل نياز به تربيت ذهني و تخيلي فرهيخته دارد و حاصلش را مي توان در شعر شاعران بزرگي چون حافظ، مولوي و سعدي ديد؛ كه نتيجه اش شعري است والا كه هم از نظر انديشه و انديشگي ارزشمند است و هم از نظر تخيل و تصوير پردازي. در صورتي كه در اكثر شعرهاي شاعران كم توان تر، يا تخيل برانديشه غالب است و يا انديشه بر تخيل.
اما عنصر عاطفه، عنصر خاصي است كه مي تواند هم با انديشه كنار بيايد و هم با تخيل، و حال اگر در شعري عاطفه و تخيل و انديشه، به تناسب در هم آميزند، نتيجه اش فضايي است مخيل، تأثير گذار و قابل تأمل و تفكر، فضايي بسيار غني كه رسيدن به آن خواست قلبي هر شاعري است.
با وجود اين شعر دفاع مقدس، به خاطر خاستگاهش، شعري است بسيار عاطفي، به همين سبب نيز در اكثر شعرها، عنصر عاطفه، بر تخيل و انديشه غلبه دارد، با اين همه به خاطرهمين حضور غني عاطفه در شعر است كه شعر دفاع مقدس، شعري است بسيار تأثير گذار ولي به خاطر مفهوم گرايي ذاتي شعر دفاع مقدس، علاوه بر تأثير گذاري، شعرهاي دفاع مقدس، شعرهاي تأمل برانگيز نيز هستند.
بنابراين شعر دفاع مقدس شعري است عاطفي و مفهوم گرا، كه در پي بيان دردي است يا تصوير حادثه اي و يا ثبت لحظه اي از لحظه هاي حماسه و ايثار، بي آن كه در قيد فرم باشد. به همين دليل هم شاعران دفاع مقدس در قالب هاي متفاوت شعر مي گويند، اعم از سنتي و نو، با اين همه تمام اين شعرها داراي مؤلفه هاي همانندي هستند، كه منجر به اشتراك در مفاهيم مي گردد.
از سوي ديگر شاعران دفاع مقدس در پي ابلاغ پيام و احساس نيز هستند.
پيام و احساسي كه مي خواهند آن را با مخاطب در ميان بگذارند، پس صريح و روشن شعر مي گويند؛ به دور از هرگونه پيچيدگي و ابهام.
با وجود اين همه شعرهاي دفاع مقدس از نظر شعريت در يك حد نيستند و مي توان به راحتي با توجه به زمان سرايش شعرها، آنها را به دو گروه عمده قسمت كرد، دو گروه يا دو دوره اي كه عبارتند از:
دوره اول: شامل شعر هايي است كه در طول هشت سال جنگ تحميلي سروده شده اند.
دوره دوم: شامل شعرهايي است كه پس از پايان جنگ سروده شده اند و هنوز نيز سروده مي شوند.
از سوي ديگر شعر هاي همين دو دوره را نيز با توجه به سابقه شعري شاعران بايد به سه گروه عمده قسمت كرد:
۱- گروه اول، شاعراني كه پيش از پيروزي انقلاب شعر گفته اند و آغاز كار شاعريشان به زمان پيش از انقلاب مي رسد.
۲- گروه دوم ، شاعراني كه همزمان يا اندكي پس از پيروزي انقلاب كار شاعري را آغاز كرده اند.
۳- گروه سوم، شاعراني كه سرودن شعر را پس از پايان جنگ تحميلي آغاز كرده اند.
بدين ترتيب در بين دو گروه اول، شاعراني هستند كه جزو آغازگران شعر دفاع مقدس به شمار مي روند.
و همين گروه هستند كه در شعر شاعران بقيه گروه ها تأثير گذاشته اند. به گونه اي كه انگار شاعران نسل بعد، صرفاً از كپي برداري از شعر اين شاعران، شعر دفاع مي گويند. و اين شبهه از آنجا ناشي مي شود، كه شعر دفاع مقدس- همان طور كه گفتيم- شعري است خاص كه از مفاهيم خاصي استفاده مي كند، و همين اشتراك مفاهيم بين شعر اين شاعران نسل اول و بقيه شاعران است، كه چنين گمان و تصوري پديد آورده است.
گرچه نمي توان تأثير پذيري شاعران نسل بعد را از شاعران نسل اول ناديده گرفت؛ ولي با توجه به فضاي خاص شعرهاي دفاع مقدس، چنين تأثير پذيري ها امري طبيعي است و جزو مؤلفه هاي اصلي شعر دفاع مقدس به شمار مي رود.
با اين همه و با تمام وجوه مشتركي كه بين شعر شاعران دفاع مقدس وجود دارد، مي توان با اندكي دقت بيشتر تفاوت هاي عمده اي در زمينه زبان و بيان و نوع تصويرسازي و حتي فرم و ساختار شعرهاي اين شاعران يافت، كه به موقع خود مي تواند ملاكي باشد براي تشخيص كار اصلي از كار تقليدي و كليشه اي.
حال به خاطر آشنايي با برخي از مفاهيم مشترك در شعرهاي دفاع مقدس دراينجا نمونه هايي از شعر شاعران نسل اول انقلاب و دفاع مقدس را باهم مرور مي كنيم:
«بسيج و ارتش، شيران پاسدار و جهاد
پي نبرد ببستند برگ و بار سفر
‎/‎/‎/ همه به دانش و تقوي نمونه ي مسلمان
همه شجاع و سخنور به گونه ي بوذر
همه چو حمزه به نخجير كفر همچون شير
همه به عرصه ي پيكار مالك اشتر
همه به دشت يلي با مهابت عباس
همه به كار عدو با صلابت جعفر»
جنگ تحميلي- مشفق كاشاني
«هم خدا با ماست در سير حوادث، هم رسول
بر سر ماظل حق را شهر فرمان گرفت
نعره الله اكبر لرزه در گيتي فكند
بر شد اين آواز گيتي، شعله در كيوان گرفت»
رستاخير ـ گلشن كردستاني
يا:
«تكبير گو هجوم به دشمن برم
تسخير او به حربه ايمان كنم
‎/‎/‎/ بهر مصاف دشمن آئين و دين
دعوت زمردمان مسلمان كنم
‎/‎/‎/ بر خاك آستان علي سر نهم
ز آنجا سفر به خطه لبنان كنم
‎/‎/‎/ من پيرو حسينم و با دشمنان
كار علي عالي عمران كنم»
در رابطه با جنگ تحميلي ـ محمدعلي مرداني
و يا:
«تندر تكبيرتان توفان سرخ روزگار
نعره هاي نور جاري از گل رگبارتان
‎/‎/‎/ در كنار خوان آتش روزه داران، نوش باد
شهد شيرين شهادت، گر بود افطارتان»
وارثان خاك ـ نصرالله مرداني
براي روشن شدن مطلب در اين جا تنها يكي دو نمونه از مفاهيم مشترك در شعر شاعران نسل اول دفاع مقدس را مي آورم:
۱- شهيد و شهادت:
«نشود زمزمه خون شهيدان خاموش
سوز عرفاني اين نغمه و سازي دگر است»
زمزمه جاويدان خون- سيد حسن حسيني
يا:
«طنين بغض مرا گوش كن، چه مي شنوي، هان
به گوش مي رسد از آن صداي پاي شهادت»
بيت حسن ختام ـ قيصر امين پور
يا:
«جنگل هنوز بوي تو را دارد
بوي شقيقه هاي سرخ شهادت»
خطابه سبز- حسين اسرافيلي
و يا:
«چراغ بزم شهيدان عشق روشن باد
كه صبح صادق ما را طلايه دار شدند»
خروش نيل ـ پرويز بيگي جيب آبادي
۲- كربلا و عاشورا:
«مي روم مادر كه اينك كربلا مي خواندم
از ديار دور، يار آشنا مي خواندم»
وداع ـ سيد حسن حسيني
يا:
«چون جامه ي سبز لا به تن مي پوشد
چون جام شراب لا ز حق مي نوشد
خون در رگ او چنانكه مي در دل خم
با ياد شهيد كربلا مي جوشد.»
جامه سبز لا ـ قيصر امين پور
يا:
«كربلا ديديم و در ميدان تولد يافتيم
هم شهادت گاه ما معراج داري ديگر است»
تولد در ميدان ـ حسين اسرافيلي
و يا:
«اين راه شهر نيست، عبوري ز كربلاست
اينجا جنوب نيست، حضوري ز كربلاست»
عبوري زكربلاـ پرويز بيگي حبيب آبادي
كه اين مفاهيم و مفاهيم مشابه ديگري كه در شعرهاي شاعران دفاع مقدس به فراواني به كار مي رود، ريشه در فرهنگ و مكتب اسلام دارد و به خاطر همين هم به شعرهاي دفاع مقدس جلوه اي روحاني مي بخشد و از آن شعري مي سازد خاص و متمايز از ديگر گونه هاي شعر، چه حال و چه گذشته.
به همين جهت هم نبايد اين اشتراك مفاهيم در شعرهاي شاعران دفاع مقدس را به عنوان عامل تقليدي يا كليشه اي به حساب آورد، چرا كه استفاده از اين مفاهيم مشترك براي شاعراني كه در عرصه مشتركي شعر مي گويند امري اجتناب ناپذير است، ولي آنچه مهم است نحوه برخورد واستفاده شاعران ازاين مفاهيم است.
ادامه دارد
منبع: روزنامه ايران
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده