سه‌شنبه, ۰۴ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد: شهيد دكتر مرتضي لبافي نژاد در 14 آذر 1323در شاهرود در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد، لبافي نژاد در سال 49 فارغ التحصيل شد و دوران سربازي خود را به عنوان پزشك در روستاهاي اطراف نهاوند خدمت كرد و سرانجام در روز 4 بهمن ماه سال 54 توسط رژيم ستمشاهي ترور و به شهادت رسيد.
"من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا"

از مومنان كساني هستند كه به پيماني كه با خدا بسته بودند وفا كردند بعضي بر سرپيمان خويش جان باختند و بعضي چشم به راهند و هيچ پيمان خود دگرگون نكرده اند. (سوره مباركه احزاب آيه 23)



به گزارش خبرنگار نويد شاهد، مجاهد شهيد دكتر مرتضي لبافي نژاد در 14 آذر 23 13 در شاهرود در خانواده اي مذهبي اما غير سنتي به دنيا آمد . پدرش كارمند راه آهن بود و به هنگام تولد مرتضي، در شاهرود ماموريت داشت مرتضي تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان البرز تهران كه دبيرستاني متجدد ناب و زبده بود به پايان رسانيد و با بهترين كارنامه تحصيلي وارد دانشكده پزشكي دانشگاه تهران شد او كه فعاليت سياسي خود را با مشاركت در جلسات سياسي مذهبي و پخش اعلاميه هاي حضرت امام آغاز كرده بود در محيط دانشكده نيز به جمع نيروهاي مذهبي همچون شهيد دكتر لواساني (از شهداي 7 تير 60 ) پيوست و از فعالان انجمن اسلامي دانشكده پزشكي دانشگاه تهران بود.
لبافي نژاد در سال 49 فارغ التحصيل شد و دوران سربازي خود را به عنوان پزشك در روستاهاي اطراف نهاوند خدمت كرد به صورتي كه مردم آن نواحي را تحت تا ثير تدين ودلسوزي خود قرار داد. وي از حدود سال 50 در ارتباط با سازمان مجاهدين خلق قرار گرفت و عضو تيم پزشكي سازمان شد. شهيد لبافي نژاد در شهريور 51 با پروين سليحي دختري متدين و محجبه ازدواج نمود و از او صاحب فرزندي شد كه نام او را ياسر گذاردند.

از حدود سال 52- 53 زمزمه هاي تغيير ايدئولوژي در سازمان مجاهدين خلق رو به گسترش گذارد تااينكه به اعلام رسمي آن در سال 54 رسيد .بيش از 90 درصد از اعضاءسازمان مجاهدين خلق كه غالبا" از سوابق مذهبي قابل توجهي هم برخوردار بودند به سهولت آب خوردني اسلام را كنا ر گذاردند و مرتكب سبعانه ترين رفتارهاي ضد انساني هم شدند مرتضي لبافي نژاد جزء اندك نيروهائي بود كه در مقابل جريان تغيير ايدئولوژي مقاومت كرد. يكي از اين به اصطلاح مجاهدين ماركسيست شده وحيد افراخته از نيروهاي ارشد سازمان بود كه در ترور شريف واقفي و صمديه لباف( دو عضو مذهبي مانده سازمان)، نقش د اشت و بر خلاف مرتضي كه در محيطي جديد نشو ونما كرده بود فارغ التحصيل مدرسه مذهبي علوي مشهد بود! چند ماه بعد از به شهادت رسيدن شريف واقفي و ترور صمديه لباف ، افراخته" مترقي شده سوپر انقلابي"! ، كه در جريان ترور نيروهاي مسلمان مانده مشاركت داشت ، خود نيز گرفتار تور ساواك شد و آنگاه ، صغير و كبيري رانمي دانست الا اينكه روي بر گه هاي بازجوئي آورد و بساري از مرتبطين خود را لو داد . مر تضي لبافي نژاد يكي از همينها بود . ماموران امنيتي رژيم شاه مرتضي را به تاريخ 11/ 5 /54 در تبريز دستگير كردند و او را به تهران انتقال دادند. در تهران ، مرتضي كوشيد فرار كند اما ناموفق ماند و حين فرار، آماج تير دژخيمان ستمشاهي قرار گرفت و از ناحيه شانه و بازو مجروح ش. پيكر زخمي مرتضي را به سلول انفرادي انتقال دادند. همزمان ، همسر نوزده ساله او را هم بازداشت كردند. مرتضي حدود 6 ماه (حد فاصل دستگيري تا شهادتش) در سلول انفرادي بود و در همين دوران كوتاه شكنجه هاي سختي را تحمل كرد. به گفته همسرش، در بازجوئي ها تاكيد كرد كه از سازمان مجاهدين خلق به عنوان يك ابزار براي مبارزه استفاده مي كرده و معتقد به ايدئولو ژي اسلامي است. در دوران زندان ،غالبا" روزه دار بود و به نحو توامان در مقابل رژيم شاه، ماركسيستها و مجاهدين خلق مقاوت كرد . شهيد لبافي نژاد در 4 بهمن 54 به جوخه اعدا م سپرده شد. همسر او خانم پروين سليحي ( كه بخشي از خاطرات او را در همين سايت با عنوان "روزگار عسرت به روايت دو بانوي مجاهد "منتشر كرده ايم )در همان دوران ،در زندان زنان بود . او( در حالي كه بيش از 19 سال نداشت) همچون مرتضي ، در مقابل موج ماركسيست شدن مجاهدين خلق ، مقاومت كرد. پس از انقلاب نيز خانواده و پدر محترم و بي ادعايش كه از نمازگزارن مسجد سجاد در خيابان جمهوري تهران بود بر خلاف برخي ، دنبال جلوه فروشي و سوداگري نرفتند و استقلال خود را نسبت به جريانهاي ناسالمي كه دنبال بهره برداري از خون شهدا بودند حفظ كردند.

از شهيد لبافي نژاد ،وصيتنامه اي به يادگار مانده كه در سحرگاه روزي كه او را براي اعدام مي بردند و در شرايطي كه چند قدمي تا شهادت فاصله نداشت نوشته است .در اين وصيتنامه از ايدئولوژيسم سطحي دهه پنجاهي و آتشين مزاجي مرسوم آن سالها خبري نيست (در همين چند دهه اخير ديديم كه از همان آتشين مزاجها و انقلابي بازيشان چه ها كه بيرون نيامد!) ؛ اما مرتضي لبافي نژاد كه سخت ترين مقاومتها را صورت داده بود چه ساده و آرام و زلال و در عين حال قاطع وصيتنامه نوشته است ؛ وصيتنامه اي كه در آن روحيه اي مكتبي و متشرع ، موج مي زند. وصيتنامه شهيد لبافي نژاد و دغدغه ها و تاكيدها و حساسيتهاو تشرع اورا (به عنوان نمونه در مورد حجاب ) مقايسه كنيد با آنچه سياستمداران مدعي در سالهاي ا خير صورت داده اند. آنها كه با حال و رو زي كه از ايشان در زتدگي فردي و جمعيشان(از حيث تعهد ديني و شرعي) ديده ايم و به رغم همه خدماتشان به جريانهاي غير ديني در سالهاي اخير ، از ايستادگي بر اصول و بازگشت به اصالتهاي اوليه انقلاب هم سخن گفته اند !

منبع پايگاه اطلاع رساني احيا
انتهاي پيام/ ع
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده