انسان نمونه، با شخصيت و رستگار (2)
چهارشنبه, ۰۳ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۰۶:۵۵
رونمايي ويژگي ها و ابعاد كم نظير شخصيت فرزانه شهيد حاج عماد مغنيه در گفت و گو با افسر فلسطيني، سرهنگ يوسف الشرقاوي
ويژگي هاي عماد مغنيه به عنوان يك فرمانده نظامي كدامند؟
او به ديدگاه هاي اعضاي تيم خود به شدت احترام قايل بود... ديكتاتور منش نبود... با وجودي كه در رأس فرماندهي مقاومت اسلامي قرار داشت، اما با همفكري جمعي عمل مي كرد. فرماندهان يگان هاي مقاومت مستقر در جبهه هاي جنگ جنوب به او اطمينان داشتند. دستورات او را بيدرنگ اجرا مي كردند.
پس از درگيري هاي «ساف با رزمندگان حزب الله در محور كفر ملكي چند بار با عماد مغنيه ملاقات كرديد؟
در سال هاي 1992-1993 سه بار با ايشان ديدار و گفت و گو كردم. دو بار در روستاي عبرا و يك بار در شهر صور او را ديدم. عماد در آن مرحله سعي داشت در انظار عمومي ظاهر نشود.
علت پنهان شدن او چيست؟
عماد مغنيه و همرزمان او براي استقرار پايگاه هاي مقاومت در مرز فلسطين اشغالي خود را آماده مي كردند. به همين دليل شرايط پيكار و مبارزه اقتضا مي كرد مسائل امنيتي و ايمني را رعايت نمايند.
در آخرين ديدار درباره چه مسائلي بحث كرديد؟
در زماني كه اسرائيلي ها مي كوشيدند در شرايط بارش برف و باران به سمت روستاي كفرا پيشروي كنند، با عماد مغنيه در روستاي كفرا در منطقه صور ديدار كردم. او به رزمندگان حزب الله دستور مقاومت داد و اسرائيلي ها نتوانستند به سمت كفرا پيشروي كنند.
به نظر شما ترور عماد مغنيه نشانگر رخنه عوامل نفوذي در سيستم امنيتي حزب الله نبوده است؟
با وجودي كه در مسائل امنيتي هيچ چيز مطلق نيست، اما بعيد مي دانم كه عوامل نفوذي در حزب الله رخنه كرده باشند. مردم جنوب لبنان حزب الله را در آغوش دارند، و همه همكاران و جاسوسان اسرائيل را خوب مي شناسند. هنگامي كه جنوب لبنان در سال 2000 آزاد شد، حزب الله از اطلاعاتي كه در اختيار اهالي جنوب وجود داشت به نحو مطلوب بهره برداري كرد. همچنين در پي عقب نشيني اسرائيل از جنوب لبنان بسياري از مزدوران به فلسطين اشغالي فرار كردند. در ارتباط با ترور عماد مغنيه گمان مي كنم كه موساد توانسته است تعدادي از عناصر فلسطيني را كه به عماد مغنيه نزديك بودند استخدام كند. اما بسيار بعيد مي دانم كه موساد توانسته باشد به طور مستقيم در ساختار امنيتي حزب الله رخنه كرده باشد.
شهادت مغنيه چه تأثيري در راهكار حزب الله خواهد داشت؟
از نظر روحي و معنوي تأثير بزرگي در پي خواهد داشت. اما از نظر كارايي و عملياتي هيچ تأثيري نخواهد داشت. چرا كه ساختار حزب الله نهادينه شده و مقاومت مانند ماشين خودكار به كارش ادامه مي دهد.
اگر هم حزب الله رئيس ستاد مشترك ارتش خود را از دست داده باشد؟
عماد مغنيه نماد پيروزي چشمگير حزب الله در سال 2000 بود. اما اوضاع در جنگ 33 روزه ژوئيه سال 2006 بكلي فرق كرده بود. سازمان مقاومت اسلامي در اين جنگ مانند يك ماشين خودكار مي چرخيد. دستاوردهاي حزب الله به بركت نظاميان و سياستمداران وابسته به حزب الله و به بركت مردم مقاوم جنوب لبنان بوده است. در روستاهاي عيتا الشعب، علما، مارون الراس، بنت جبيل و عيترون زنان لبناني در خانه هاي خود ماندند و براي رزمندگان غذا تهيه كردند.
ويژگي برتري نظامي عماد مغنيه و همرزمان او كه در سال 2000 اسرائيل را وادار به عقب نشيني از جنوب لبنان كردند و در جنگ سال 2006 در برابر ماشين جنگي اسرائيل به پيروزي رسيدند چيست؟
حاج عماد مغنيه و همرزمان او از مردم عادي جنوب لبنان هستند. هيچ مدال و نشاني و يا درجه نظامي بر دوش ندارند. از دانشگاه هاي نظامي نيز فارغ التحصيل نشده اند. آنان مانند هوشي مين رهبر چريك هاي ويتنام هستند، كه هنگامي از او پرسيدند هنر رزم را كجا آموختي گفت: «هنر جنگ را در ميدان جنگ آموختم».
دلايل و نشانه هاي نظريات راهبردي منحصر به فرد حاج عماد مغنيه كدامند؟
زماني كه من و عماد در جنبش فتح حضور داشتيم، اصرار داشت به يك اقدام ويژه و خارق العاده در درون جنبش فتح دست بزند. ولي نظر به اين كه جنبش فتح به يك ارتش نظامي تبديل شده بود از اين حركت صرفنظر كرد. زماني كه جنبش فتح توپخانه و تانك خريداري كرد، عماد آن را نشانه آغاز شكست يك جنبش دانست. مقاومت اسلامي از تجربيات ساير جنبش هاي مقاومت در منطقه به نحو مطلوب بهره برداري كرد، او بجاي تانك و توپ، موشك انداز و سلاح هاي مدرن خريداري كرد. سلاح هايي تدارك ديد كه امكان نابودي آن توسط هواپيماي نظامي وجود ندارد. سلاح هاي حزب الله در جنگ ژوئيه سال 2006 كاملاً تاكتيكي بود كه دشمن را غافلگير كرد.
جراحي ترميم چهره عماد مغنيه تا چه اندازه واقعيت دارد؟
عماد مغنيه به هيچ وجه چهره خود را تغيير نداده بود. ولي در سال هاي اخير چاق تر شده بود. به دليل اعتقادات و باورهاي ديني كه داشت گمان نمي كنم كه چهره اش را تغيير داده باشد. هرچند كه سال ها در انظار عمومي ظاهر نمي شد و مسائل امنيتي را به شدت رعايت مي كرد، اما تازه ترين عكس هاي او را كه به تازگي ديده ام نشان مي دهد كه هرگز چهره اش را با عمل جراحي ترميمي تغيير نداده است.
هنگامي كه با يكديگر ديدار مي كرديد افتخارات خود را بازگو مي كرد؟
خير... هيچ گاه دستاوردهاي افتخار آفرين خود را فاش نمي كرد.
يك انسان بسيار جدي بود. هرگز او را در حال خنده و لبخند نديدم. مدت ملاقات هاي او با همرزمانش بسيار كوتاه بود. او را آدم پرهيزكار، ساده زيست، مهربان، محترم و با شخصيت يافتم. از شوخي و مزاح به شدت پرهيز مي كرد. رفتار او بسيار معصومانه بود. تربيت شده خانواده است.
از رفتار مئير داگان موساد با جاسوس هاي خود چه شناختي داريد؟
رفتارها و فعاليت هاي داگان به ويژه در لبنان بي سابقه بوده است.تعدادي از جاسوسان دستگير شده موساد در اعترافات شان گفته اند كه داگان در انتخاب جاسوس هاي لبناني بسيار هوشيارانه و با احتياط برخورد مي كرده است. هرگاه جاسوسي را از لبنان و از طريق دريا به فلسطين اشغالي احضار مي كرد، كارگزاران موساد به جاسوس لبناني توصيه مي كردند هنگام بازگشت به لبنان و پيش از پياده شدن از كشتي، بيدرنگ دوش بگيرد تا كسي به او مشكوك نشود كه از دريا آمده است. او به جاسوس ها اجازه نمي داد به كسي بهانه بدهند. به آنان توصيه مي كرد كه فرض كنند كسي هميشه مراقب آنان است. داگان به منظور ايجاد اعتماد به نفس در دل جاسوسان خود از شيوه هاي خاصي استفاده مي كرد. به طور مثال اگر يكي از آنان براي مدت كوتاهي غيبت مي كرد و مسئول او مي پرسد در آن مدت كجا بوده است؟ بيدرنگ مي گفت در تل آويو بودم، تا با اين شيوه كسي به او مشكوك نشود. عدنان ياسين يكي از جاسوس هاي سرشناس موساد در دفتر محمود عباس(ابو مازن) در تونس اشتغال داشت، هرگاه اعضاي سازمان آزادي بخش فلسطين براي ملاقات با ياسر عرفات و ساير رهبران ساف به تونس مي رفتند، عدنان ياسين به بهانه هاي واهي، همچون صدور كارت اقامت و يا تشكيل پرونده از هركدام شان چند قطعه عكس مطالبه مي كرد. هنگامي كه از ياسين پرسيدند چند قطعه عكس چه لزومي دارد؟ او با اطمينان كامل چنين پاسخ داد: «يك عكس براي كارت اقامت و يك عكس براي تشكيل پرونده و يك عكس هم براي موساد؟!. پس از شناسايي و دستگيري عدنان ياسين مشخص شد كه او راست مي گفته است.
داگان با چه شيوه اي جاسوسان موساد را استخدام مي كرده است؟
سازمان موساد افرادي را جستجو مي كرد كه در درجه سرپوش سازماني و تشكيلاتي داشته باشند، و يا مورد حمايت و اعتماد شاخه هاي امنيتي جنبش هاي فلسطيني بوده باشند. يا اينكه از افراد سابقه دار و چاقوكش و قاتل بوده باشند. تاكيد مي كنم كه داگان به منظور قتل بازماندگان گروه وديع حداد، مسئول يكي از جنبش هاي مبارز فلسطيني كه در اردوگاه آوارگان فلسطيني عين الحلوه در نزديكي شهر صيدا سكونت داشتند، اين گونه افراد را استخدام كرد. آخرين بازماندگان اين گروه دو برادر به نام هاي زاهر و محمودالمجذوب بودند كه در سال 2001 توسط يكي از دوستان شان به نام (z) كه جاسوس اسرائيل از آب درآمد، ترور شدند. به احتمال زياد جاسوس مزبور پس از اين اقدام به كاندا گريخته باشد. همچنين احتمال مي دهم كه جاسوس (z) پنج سال پيش در ترور خضر سلامه معروف به (ابوحسن) در شهر صيدا دست داشته است. او خضر سلامه را كه گفته مي شود دست راست عماد مغنيه بوده خوب مي شناخته است. خضر سلامه يكي از فرماندهان شجاع مقاومت اسلامي لبنان بوده است. بعيد نيست كه جاسوس مزبور با هويت جعلي به منطقه بازگشته و در ترور شهيد عماد مغنيه نقش اساسي ايفا كرده است.
از عمليات تروريستي موساد در لبنان چه اطلاعاتي داريد؟
عمليات تروريستي موساد در لبنان فراوانند. به طور مثال روز 21 دسامبر سال 1994 يك دستگاه خودروي بمب گذاري شده در بخش جنوبي بيروت منفجر شد. در نتيجه اين انفجار سه تن از اعضاي ارشد حزب الله به نام هاي محمد مسلماني و محمود حسون و فؤاد مغنيه برادر عماد مغنيه شهيد و 15 تن ديگر زخمي شدند. در پي اين انفجار منابع امنيتي لبنان نسبت به احتمال رخنه جاسوسان موساد به منطقه شيعه نشين جنوب بيروت ابراز نگراني كردند. در آن مرحله نوار امنيتي اشغالي در جنوب لبنان هنوز آزاد نشده بود، و امكان تردد آسان جاسوسان اسرائيل در لبنان وجود داشت. يكي از دلايل انفجار مزبور تلاش موساد براي دسترسي به عماد مغنيه و ترور او تشخيص داده شد. حزب الله در پي اين انفجار از مشاركت عماد در مراسم خاكسپاري برادرش فؤاد جلوگيري به عمل آورد. تحقيقات به عمل آمده از سوي محافل امنيتي دولتي لبنان و نيروهاي امنيتي مقاومت اسلامي نشان داد كه احمد الحلاق يكي از جاسوسان رژيم صهيونيستي در لبنان در اين اقدام تروريستي دست داشته است. بر اين اساس نيروهاي امنيتي لبنان و نيروهاي مقاومت روز 20 فوريه سال 1996 موفق شدند احمدالحلاق را كه در نوار اشغالي جنوب سكونت داشت با فريب و نيرنگ بيهوش و به بيروت احضار و مورد بازجويي قرار دهند. او سرانجام به اين اقدام اعتراف كرد. و در زندان روميه در شرق بيروت محاكمه و مجازات شد.
از هويت و مشخصات احمد الحلاق اطلاعي داريد؟
وقتي كه سازمان موساد فردي را براي تجسس به همكاري دعوت مي كند، از او مي خواهد به سازماني و يا تشكيلاتي بپيوندد تا هرگونه شك و شبهه را از خود دور كند. از سوي ديگر موساد مي كوشد افرادي را از درون سازمان هاي فلسطيني گزينش كند كه توان دسترسي آسان به اطلاعات ارزشمند را داشته باشند. احمد الحلاق ابتدا در سازمان فلسطيني الصاعقه وابسته به سوريه فعاليت داشت. پس از گذشت چند سال به جنبش فتح پيوست. به ياد دارم كه او يك فرد متشنج و دردسر آفرين بود. از يك طرف ميان سازمان هاي فلسطيني، و از طرف ديگر بين آن ها با شهروندان لبناني دردسر ايجاد مي كرد. رفتار بيشتر جاسوساني كه شناسايي و بازداشت شدند اينگونه بوده است.
از تشنج آفريني هاي احمد الحلاق حادثه اي به ياد داريد؟
احمد الحلاق در سال 1974 بين گروهي از افراد مسلح فلسطيني و برخي شهروندان لبناني در نزديكي اردوگاه صبرا و شاتيلا در بيروت آشوب و دعوا راه انداخت. او در پي اين آشوب به سوي شهروندان لبناني تيراندازي كرد و يك شهروند شيعه لبناني به نام احمد شعيتو را به شهادت رساند. در پي اين حادثه ميان فلسطيني ها و لبناني ها درگيري هاي خونين و اسفباري روي داد.
اگر آدم شروري بوده چرا او را بازداشت و محاكمه نكردند؟
او ضمن شرارت و پست صفتي، تا حدودي هم هوشيار بود. سعي مي كرد ارتباطات خود را با برخي شخصيت هاي فلسطيني و سوري حفظ كند. به طور مثال با غازي كنعان مسئول پيشين اداره اطلاعات ارتش سوريه در لبنان كه دو سال پيش خودكشي كرد، روابط دوستانه داشت. او با استفاده از اين روابط مردم را آزار و اذيت داد.
منبع:ماهنامه شاهد ياران، شماره 49
نظر شما