كردستان سرافراز سوژه يك فيلم با آلايش و پاك
چهارشنبه, ۲۱ تير ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد: داستان فيلم برشي كوتاه از دوره فرماندهي شهيد محمود كاوه در كردستان در ابتداي جنگ تحميلي است، زماني كه گروهك دموكرات و ضد انقلاب به عنوان مزدور در خدمت حزب بعث عراق بودند.


به گزارش نويد شاهد، حميد (رضا رويگري) افسر بازنشسته گارد شاهنشاهي در قبل از انقلاب به همراه همسر و دو فرزندش در اوايل جنگ از تهران راهي سقز است تا در جشن عقد پسر بزرگش پوريا كه سرباز ارتش است با دختر پرستاري (شبنم قلي خاني) شركت كند، در بين راه ميني بوسي كه با آن عازم هستند به كمين گروهك دموكرات برخورد كرده و سرنشينان آن به گروگان گرفته مي شوند با بازرسي حميد، عكسي از پوريا و محمود كاوه فرمانده سپاه منطقه با لباس نظامي به دست دموكرات ها افتاده كه موجب مي شود فرمانده آنها علي يار كه سرگرد گارد شاهنشاهي بوده است با گروگان گرفتن زن و فرزندان حميد وي را براي همكاري با گروه خود تحت فشار قرار دهد. او به حميد مي گويد 15 روز مهلت دارد تا با كمك عوامل آنها در شهر سقز هر طور شده كاوه را از سر راه آنها بردارد در غير اينصورت زن و فرزندانش را هرگز نخواهد ديد.
حميد به ناچار مي پذيرد و پياده راهي سقز مي شود و پس از ملاقات با پوريا و محمود با مشورت كاوه نقشه اي براي مقابله با گروهك هاي ضد انقلاب طرح مي كنند و حميد پس از تماس با عوامل آنها در شهر وارد باند آنها مي شود. از طرفي كاوه و افراد تحت امرش براي آزداي گروگان ها اقدام مي كنند كه به دليل لو رفتن نقشه، عمليات متوقف مي شود. كاوه با توجه به اين وضع تدابيري مي انديشد تا تمامي مقرهاي نظامي از جمله پايگاه دكل بنفشه كه مقرّي مهم در دست ارتش است بيشتر محافظت و كنترل شوند اما با تمام اين تلاش ها گروهك دموكرات به اين پايگاه حمله كرده و تمامي افراد آن را به شهادت رسانده و سپس به جنايت و مثله كردن اجساد شهدا مي پردازند و اين در حاليست كه بني صدر فرمانده كل قوا است و از رسيدن مهمات و انجام عمليات در منطقه جلوگيري مي كند.
با اطلاع كاوه از اين موضوع و حضورش در پايگاه دكل بنفشه و ديدن اجساد مثله شده شهدا او تصميم به انجام عملياتي هماهنگ با ارتش عليه گروهك ها مي گيرد و با انجام عملياتي حساب شده، يكي از افراد با نفوذ آنها با نام خسرو را به اسارت مي گيرد. حميد نيز به دليل مهارت بالا در نشانه گيري و تيراندازي در اين عمليات بسيار موثر ظاهر مي شود. پس از اسارت خسرو، علي يار براي كاوه پيام مي فرستد كه حاضر به مبادله خسرو با تعدادي از افراد اسير شده كاوه است. كاوه مي پذيرد اما به شرط آنكه خسرو با تمام اسراي نظامي و غير نظامي در دست آنها مبادله شود. علي يار شرط اين كار را حضور شخص كاوه در هنگام معاوضه اسراء بدون سلاح، تعيين مي كند تا با انجام تله اي او را به دام بياندازد.
در سكانس پاياني شاهديم كه كاوه بدون سلاح به همراه دو نفر ديگر و خسرو براي مبادله اسراء به محل قرار مي روند و شخصي به نام زينال از افراد علي يار با تمام اسراء در محل حضور دارند كه در هنگام انجام مبادله، زينال به كاوه مي گويد كه بايد خودش هم تسليم شود زيرا اطراف محل قرار، در محاصره نيروهاي آنهاست و در صورت تسليم نشدن كاوه، همه آنها كشته مي شوند. كاوه يك دست خود را بالا مي برد و به زينال مي گويد كه اگر خوب اطراف را بنگرد مي بيند كه كل منطقه در محاصره نيروهاي اوست و آنها در تله بزرگتري گير افتاده اند. در اين هنگام شليك تيري توسط حميد از اسلحه دوربين دار كه چوب پرچم سفيد رنگ در دست خسرو را هدف قرار مي دهد زينال را وادار به تسليم مي كند و اين در حاليست كه همسر و فرزندان حميد نيز در ميان اسراي مبادله شده قرار دارند و حميد به سوي آنها مي رود.

فيلم شريف و بي ادعا
«شور شيرين»، پنجمين فيلم بلند سينمايي 35 ميلي متري جواد اردكاني است. او به غير از فيلم هاي سينمايي، ساخت چند سريال نيز در كارنامه خود دارد. اين فيلم در خصوص زندگينامه شهيد كاوه از سرداران هشت سال دفاع مقدس در كردستان مي باشد. شايد بتوان گفت كه شهداي كردستان چون خود كردستان مظلوم و مهجور مانده اند. بعد از سالها سكوت سينمايي در اين خصوص مجددا كردستان مظلوم سوژه اصلي يك فيلم پاك، بي آلايش و ساده قرار گرفته است. ما در چند سال اخير شاهد ساخت چند سوژه تجزيه طلبانه از دو فيلمساز كُرد به نام هاي بهمن قبادي و جميل رستمي بوديم. براي نخستين بار ظرف حداقل پانزده سال اخير به صورت واقعي و به دور از شعار به مسئله كردستان و گروه هاي تجزيه طلب دموكرات و كومله به خوبي در اين فيلم پرداخته شده است. چرا گروههاي تجزيه طلب، گروه هايي معارض با نظام و اين همه پليد هستند؟ در اين فيلم به مخاطب نشان داده مي شود آنها گروههاي سكولار و لائيكي هستند كه نه تنها با شيعه بلكه با اهل سنت نيز دشمن هستند. آنها ماموستاي روستا را كشته و مسجد را به آتش مي كشند و جنازه او را به آتش مي سپارند. آنها به قرآن بي احترامي مي كنند وبه ناموس مردم نظر دارند سربازان اسير را اعدام كرده و دختران روستاييان را مي ربايند براي آنها حفظ تماميت ارضي ايران اهميتي ندارد و به قتل و غارت مردم مي پردازند به نظر مي رسد زير سوال بردن تماميت ارضي ايران بزگترين گناه آنها به حساب مي آيد. آنها علقه كشور دوستي، ميهن دوستي و دين باوري ندارند و به همين جهت وابسته به بيگانگان هستند. آنها پرچم هاي غير ملي با خود حمل مي كنند. اين فيلم به خوبي ماهيت اين گروهها را براي مخاطب جوان كه آن روزها را نديده روشن مي كند. به صورت منطقي براي مخاطب جوان تجزيه طلبي اين گروهها را جا مي اندازد و نفرت از ايشان را به بهترين وجه القاء مي كند.
فيلم «شور شيرين» يكي از مثبت ترين فيلم هاي سي امين جشنواره فيلم فجر بود. اين فيلم سالمترين فيلم دفاع مقدسي اين جشنواره نيز بود. فيلم هاي ديگر عموماً ضدجنگ و دفاع مقدس بودند. خطّ فيلمنامه خوب و داستان قابل قبول است. اوج و فرودها و نيز منحني جذابيت داستان قابل قبول است به نظر اردكاني پس از ساخت هر فيلم سينمايي گامي به جلو برداشته و سير صعودي را طي كرده است. در سالن سينما هيچ تماشاگري ديده نشد كه صندلي خود را ترك كند. لحظه به لحظه، داستان به اوج خود نزديك شده و اين در شرايطي بود كه مخاطب احساس خستگي نمي كرد.
تيم سازنده «شور شيرين» همان تيم «به كبودي ياس» است. اين فيلم در خصوص زندگي شهيد برونسي است. داستان «شور شيرين» از آذر ماه 1359 در جاده سنندج- سقز با اسارت جمعي از مردم در ميني بوس به دست گروهك ضاله حزب دموكرات آغاز مي شود. شهيد كاوه، طراحي آزادسازي اين عزيزان را برعهده داشته و موفق مي شود يكي از فرماندهان جاني اين گروهك را به اسارت درآورد. فيلم در اين اوج به پايان مي رسد. پايان فيلم پايان كار شهيد كاوه نيست و احتمالاً ما بايد منتظر ساخت قسمت هاي بعدي شهيد كاوه نيز باشيم چرا كه او تا سال 1365 زنده ماند و سرانجام در عمليات كربلاي دو در منطقه عملياتي حاج عمران شهيد شد.
به نظر، اردكاني در اين فيلم به يك بلوغ و پختگي رسيده است. جواد اردكاني خود از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بوده كه به كار مطبوعاتي نيز پرداخته است.
به طور كلي مي توان گفت «شور شيرين» يك فيلم شريف است. اين فيلم به آرمان هاي رزمندگان توهين نكرده و به حماسه آنان در كردستان مي پردازد. اين پروژه يك كار بي ادعا است و ما مي توانيم صداقت را در جاي جاي اين فيلم مشاهده كنيم.
اما اين فيلم نقطه ضعف هايي نيز دارد كه به صورت خلاصه به آن مي پردازيم:
«شور شيرين» زندگي كاوه را تا اوايل سال 1361 روايت مي كند حال آنكه در آخر فيلم با زيرنويسي به مخاطب گفته مي شود كه كاوه تا سال 1365 كه در عمليات كربلاي 2 شهيد شد، زنده بود. اين نحوه بيان نشان مي دهد كه با اين فيلم زندگي شهيد به پايان نرسيده بلكه وي حماسه هاي ديگري تا سال 1365 داشته است. بعيد است در سالهاي بعد ما شاهد ساخت پروژه ديگري در خصوص شهيد كاوه باشيم.
عمدتاً يك بار زمان براي ساخت فيلمي در خصوص زندگي سرداران شهيد مهيا مي شود. چرا فيلم به همه مقطع عمر درخشان شهيد كاوه نمي پردازد؟ چرا فقط به همان يكي دو ماه از زندگي اين شهيد بسنده مي شود؟ چرا از خلوت هاي شهيد، سخني به ميان نمي آيد؟ مشكل حماسه شهيد كاوه و نبوغ او به ماجراي معدن سنگ و نه بيش از اين اكتفا مي شود. به نظر مي آيد اين خود يك نقص براي فيلم مي باشد. نكته ديگر اينكه يكي از آرزوهاي كاوه اين بود كه روزي بتواند شهر بوكان را از دست اين گروهك هاي خبيث نجات دهد. بوكان در همان سالهاي 1361 يا 1362 از دست اين گروهك ها بيرون مي آيد اما از حماسه فتح بوكان در اين فيلم چيزي نمي بينيم. فيلم در اين خصوص ساكت است حال آنكه گفته شده بود بوكان بايد تصرف شود به نظر اين نيز يك نقص فيلم نامه اي است. گره اي را در فيلمنامه طرح كرده ايم حال آنكه نتوانسته ايم آن را باز كنيم.
علي رغم اين ضعف ها از ارزش «شور شيرين» كاسته نمي شود زيرا فيلمي است كه با مخاطب صادقانه سخن گفته و از اين بابت مي توان آن را بهترين فيلم دفاع مقدس در جشنواره سي ام دانست. بازي بازيگران خوب و فيلمبرداري، بازيگري و كارگرداني متوسط به بالا ارزيابي مي شود. پايان بندي فيلم نيز در اوج اقتدار شهيد و نظام به اتمام رسيد كه قابل تحسين است.

منبع:هفته نامه 9دي
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده