با عبادت تا معراج/ مناجات نامه الهی شهید رسول عبادت
يکشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۰
بهار سال 1360سرهنگ دوم عبادت و سایر همرزمانش با شناخت كامل از اوضاع منطقه پس از پاكسازی مریوان طرح عملیاتی را ریختند كه برای همیشه دست عناصر ضد انقلاب و ارتش عراق را از ارتفاعات بسیار مهم قوچ سلطان كوتاه كنند.
نوید شاهد: سرهنگ دوم شهید رسول عبادت، فرزند عطاء الله، در روز ششم مهر ماه 1324- مصادف با هفدهم ربیع الاول، سالروز ولادت حضرت رسول اكرم (ص ) – در« شیراز» به دنیا آمد.
پس از طی دوران طفولیت وارد دبستان شد، در سال 1342 از دبیرستان «نمازی»شیراز در رشته ریاضی دیپلم متوسطه گرفت.
سال بعد در آزمون ورودی دانشكده افسری شركت نمود و پس از قبولی به تحصیل علوم و فنون نظامی پرداخت.
دانشكده افسری در آن سالها شاهد حضور مردان بزرگی بود. شهید نامجوی، اقارب پرست، كلاه دوز؛ سكان هدایت برنامه های مذهبی و مبارزات سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی را در دست داشتند.
رسول یكی از چهره های شاخص مذهبی در میان دانشجویان بود و همین ویژگی عامل دوستی و همكاری وی با استاد نامجوی بود و بدین ترتیب او نیز به گروه مخفی ارتش پیوست - كه جمعی از افسران مومن، مردمی و مبارز بود-.
با پایان دوره دانشكده در تیر ماه 1346 با درجه ستوان دومی برای گذراندن دوره مقدماتی عازم شیراز شد.
او در شیراز در ضمن فراگیری علوم و فنون نظامی به ورزشهای مختلفی می پرداخت؛ تیراندازی، تنیس و شمشیر بازی، رشته های مورد علاقه وی بودند، چنانكه قهرمانی در رشته تیر اندازی در شیراز و تهران باعث اعزام وی به مسابقات ارتشهای پیمان «سنتو» گردید، كه در آن مسابقات نیز به مقام اول رسید.
پس ازگذراندن دوره مقدماتی در «تیپ 55» هوا برد شیراز مشغول به خدمت شد. وی به خوش نامی، شجاعت و مردانگی بین همكاران ممتاز بود.یك سرباز و یك مربی نمونه.
«ستوان دوم جوان»، در سن بیست و پنج سالگی در روز بیست و دوم بهمن ماه 1349 ازدواج نمود و در سال 1353 پس از 7 سال خدمت به تهران – دانشكده – افسری منتقل شد.
«قهرمان تیر اندازی سنتو»، بزودی مورد توجه فرماندهان دانشكده قرار گرفت و به عنوان «فرمانده یگان بورسیه و استاد درسهای چریكی و رهبری نظامی» منصوب گردید.
او تمام دوره های علمی و رزمی ارتش مانند:« دانشكده فرماندهی و ستاد»و «پدافند» «رنجری»،«چتربازی»،«مربی پرش»را در طول خدمت سپری نمود.در سال 1357 جهت طی دوره عالی به امریكا – ایالت جورجینیا – رفت.
با بازگشت به وطن در باره انقلاب اسلامی گفت: «آمده ام تا سرباز امام زمان( عج ) باشم و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به همرزمان خود در دانشكده پیوست.
با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از ناآرامی های كردستان حاصل از فعالیتهای تروریستهای مجاهدین خلق(منافقین) به صورت داوطلبانه در لشگر 28 سنندج، عازم كردستان شد و به مبارزه با ضد انقلاب و پرداخت.
«فرمانده گردان 112»در اولین ماموریت به پاكسازی روستای «ربط»در اطراف سردشت نمود، سپس به مریوان اعزام شد.
شهر مریوان تحت سلطه همه جانبه ضد انقلاب بود و پادگان در محاصره كامل قرار داشت. سرگرد عبادت برای ایجاد امنیت نسبی در منطقه اقداماتی نمود ؛ تقویت روحیه پرسنل، اعزام گروههای شناسایی و حمله مقتدرانه به پایگاههای دشمن.
طرح ویژه سرگرد مبنی بر؛ عدم بازگشت همه نیروها به پادگان پس از پاكسازی مواضع به دست آمده و حفظ دستاوردها، باعث اقتدار نسبی نیروهای خودی شد و پس از چند ماه پادگان از محاصره خارج شد.
با بهبود شرایط گردان 112توانست تا ارتفاعات مشرف بر دریاچه مریوان پیشروی كند و پایگاه هایی در طول مسیر ایجاد نماید.
متعاقب پیشروی های اولیه، با اقدامات موثر پرسنل پادگان مریوان و لشگر 28 سنندج جاده مریوان به سنندج آزاد شد و نهایتاً پاكسازی نهایی آن مناطق میسر گردید.
با آغاز جنگ تحمیلی سرگرد عبادت در كردستان حضور داشت و همچنان درگیر با ضد انقلاب بود.
ارتفاعات «كنگرك»كه در نقشه های نظامی به قوچ سلطان نام گذاری شده است، در شمال غربی مریوان قرار دارد.
این ارتفاعات در نوار مرزی به گونه ای قرار گرفته است كه بر شهرهای مریوان ایران و پنجوین عراق اشراف كامل دارد.
فرماندهان ارتش عراق با علم به این مطلب در این منطقه شدیداً به حمایت از ضد انقلاب و مسلح نمودن آنها پرداختند.
سرهنگ دوم عبادت و سایر هم رزمان با شناخت كامل از اوضاع منطقه پس از پاكسازی مریوان طرح عملیاتی را ریختند كه برای همیشه دست عناصر ضد انقلاب و ارتش عراق را از ارتفاعات بسیار مهم قوچ سلطان كوتاه كنند.
سرانجام با قبول طرح عملیاتی در كمیسیونهای نظامی، در روز پانزدهم خرداد 1360« عملیات فتح كنگرك» آغاز گردید.
گردان 112 وارد عملیات شد، گردان 118نیز به فرماندهی سرگرد بشیری به عنوان احتیاط آماده گردید، تعدادی از برادران سپاه پاسداران به فرماندهی شهید جاوید الاثر احمد متوسلیان نیز وارد نبرد شدند.
طرح عملیاتی صحیح، عزم راسخ رزمندگان، هماهنگی هوانیروز و توپخانه و نیروهای پیاده یگان عمل كننده با فرماندهی سرهنگ دوم عبادت منتهی به پیروزی گردید و قله قوچ سلطان در ساعت 7 صبح روز شانزدهم خرداد ماه 1360فتح شد.
در این عملیات 120 نفر از نظامیان دشمن اسیر و تعداد زیادی از عناصر خود فروخته ضد انقلاب كشته شدند.
پس از مسلم شدن پیروزی گردان از حالت تهاجمی خارج شد و پرسنل به كمك مجروحین و جمع آوری اسرا پرداختند كه ؛ ناگهان یك سرباز دشمن « سرهنگ دوم عبادت» را مورد هدف قرار داد و ساعاتی بعد آن فرمانده لایق به شهادت رسید.
او بر فراز كنگرك ایستاد و از آنجا بر فراز عرش الهی قدم نهاد.
شهید عبادت در وصیت نامه اش می نویسد:
خدايا! در اين لحظات درگيرى، نه مى ترسم و نه نااميدم. فقط آرزو دارم كه همه ما را ببخشى و دیگرانی را که از ما زنده مى مانند آگاه سازى تا قدرت پيدا كنند و انتقام مسلمانان واقعى را از كفار، مشركين و منافقين بگيرند و قدرت تو را به عرصه وجود گذارند.
خدايا! هميشه به تو متكى و معتقد بوده و هستم و بعد از تو هم به انسان ها و به ويژه انسان هاى متقى و به خويشان به خصوص همسر و فرزندان، پدر، مادر، برادران و خواهرم و آنها را دوست داشته و دارم.
خدايا! همه آنها را بيامرز. خدايا! شهدا را كه زندگى حقيقى و بر حق را در وجود همه ما زنده كرده و مى كنند بيامرز. شجاعت و ايمان آنها را به ديگران بياموز. اميدوارم اسلام پيروانش را هميشه در دنيا در پناه تو خداى بزرگم حفظ نمايد، آمین یا رب العالمین.
رسول عبادت
1359/04/31
یادش گرامی و راهش پر روهرو باد
نظر شما