دفتر خاطرات - پرواز عشق او بود
سرتيپ خلبان روح الدين ابوطالبي
زماني كه در بوشهر با ايشان همكار شدم بخش اعظم پروازهاي جنگي اش را انجام داده بود.
هر چند اوصاف او را از زبان دوستان شنيده بودم و به عشق و علاقۀ وصف ناپذيرش نسبت به پرواز آشنا بودم ولي در مدتي كه تا پايان جنگ باقي مانده بود خود ديدم كه چگونه عاشقانه پروازهاي جنگي را انجام مي داد . خلباني شجاع و نترس بود كه از هيچ مأموريتي ، هراس به دل راه نمي داد.
هنگام عمليات چنان خونسرد بود كه گويي پروازي معمولي انجام مي دهد . به همين دليل در دوستان اين باور به وجود آمده بود كه هيچگاه ياسيني مورد هدف قرار نخواهد گرفت .
هرچندپروازهاي زيادي انجام داده بود اما هرگز نشد كه از زبان خودش درباره مأموريتهايش سخني بشنوم و يا اينكه از تعداد و چگونگي مأموريتهايش صحبت كند . اواخر جنگ بود كه به عنوان معاون عمليات پايگاه بوشهر برنامه ريزي كرده بودم تا پروازهايي را در منطقۀفاو انجام بدهيم . عراق براي باز پس گيري فاو دست به عمليات گسترده اي زده بود .هدف از اين پروازها زدن عقبۀ دشمن و نيروهاي كمكي آنان بود تا بلكه بتوانيم در پناه بمبارانهاي مكرر نيروهاي خودي را سالم برگردانيم تا اسير نشوند . يكي از خلبانان را در برنامه پروازي قرار دادم و پس از آن به ترتيب خلبانان بعدي را تعيين كرده بودم . حدود 10 دقيقه مانده به شروع نخستين پرواز شهيد ياسيني كه در آن موقع فرمانده پايگاه بود در حالي كه خود را به چتر و كلاه مجهز كرده بود وارد «آلرت» شد .
رو به من كرد و گفت: كي نوبت ماست ؟ گفتم : براي پرواز شما برنامه ريزي نشده مگر اينكه دستور بفرماييد!
در حالي كه مي خنديد ، گفت : بريم استارت بزنيم هواپيما را ببنيم بلديم يا يادمان رفته . اصرار ما براي جلوگيري از پرواز ايشان مؤثر نيفتاد و به طرف نخستين هواپيما كه آماده براي پرواز بود ، رفت و در چشم به هم زدني درون كابين قرار گرفت . اين عمل وي باعث روحيه گرفتن ساير دوستان پروازي شد . به گونه اي كه براي رفتن به مأموريت از هم سبقت مي گرفتند . در آن روز هر 10 دقيقه يك بار تعدادي از هواپيماها روانه منطقه مي كرديم . شهيد ياسيني در آن روز دوبار مأموريت جنگي انجام داد .
منبع:كتاب انتخابي ديگر
تحقيق و تأليف : گروه پژوهش و نگارش انتشارات عقيدتي سياسي نيروي هوايي ارتش .