دفتر خاطرات (5)؛ برادری در نقش پدر
يکشنبه, ۲۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۲۶
ایشان از ایام نوجوانی در همه مراسم مذهبی روستای محل تولدش شرکت داشت
نوید شاهد: ایشان از ایام نوجوانی در همه مراسم مذهبی روستای محل تولدش شرکت داشت و برای پدر و مادر و اقوام خود احترام زيادي قائل بود. با آنها به مهربانی رفتار می نمود بطوریکه در قلب اکثر مردم روستا جای گرفته بود .
خاطره ای که از این شهید بزرگوار همیشه در ياد اینجانب نقش بسته و فراموش نخواهم کرد این است که بنده سال1352 در پادگان آموزشی «مرزن آباد چالوس» مشغول گذراندن دوران آموزشی یک ساله آموزشگاه گروهبانی ژاندارمی بودم و ایشان همزمان در مرکز دژبان تهران مشغول خدمت بود، چندین بار به دیدنم آمده و با راهنمایی و ارشاد درباره انجام فرائض دینی و انجام خدمات درست مورد رضای خدا، به بنده یادآور شدند که هیچ وقت آن نصایح را فراموش نخواهم کرد.
در پایان چند بیت شعر آقاي «احمد سالارونديان» از اهالي شهر بيجار گروس که در وصف و شان شهید لطیف سروده شده ، تقدیم می گردد:
جوانی مسما به نام لطیف پعجب بود پایبند دین حنیف
ز «آله کبود» آمدی بر وجود خدا را شب و روز کردی سجود
نمود از حسین علی(ع) اقتباس به شوق و به شادی به آئین خاص
شد الهام بر لطیف این نوید شهادت بود ارث شاه شهید
زگروس یکی بود سروان رنجبر هنرمند دائم بود در خطر
خدایا نما قاتلش را عذاب عذابش نما تا به یوم الحساب
شهادت چو سدی بود استوار که اسلام باشد در آن پایدار
به امر خدا زنده باشد شهید ز قرآن بخوان آیه این نوید
مقام شهیدان بود در جنان جهان می پذیرد به صد امتحان
خلاصه مقامی رفیع است شهید نباشد به جز کردگار مجید
راوي : کربلایی بختیار رنجبری، برادر شهيد
نظر شما
