شهید محمد بزرگمهر؛ «من از شهادت هیچ باکی ندارم»
دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۱۳
شهید محمد بزرگمهر، دوم دیماه ۱۳۳۵ش در یک خانواده روستائی چشم به جهان هستی گشود. محمد در پنج ماهگی در شکم مادر بود که پدرش را از دست داد و مادر از طریق قالیبافی، مخارج زندگی خود، این شهید بزرگوار و دیگر اعضای خانواده بزرگمهر را تأمین میگرد.
شهید محمد بزرگمهر، دوم دیماه ۱۳۳۵ش در یک خانواده روستائی
چشم به جهان هستی گشود. محمد در پنج ماهگی در شکم مادر بود که پدرش را از
دست داد و مادر از طریق قالیبافی، مخارج زندگی خود، این شهید بزرگوار و
دیگر اعضای خانواده بزرگمهر را تأمین میگرد. مادرش او را نزد ملاهای محلی
برای تحصیل فرستاد تا آنکه مدرسهای در روستا تاسیس شد و برادرش او را به
مدرسه فرستاد.
شهید بزرگمهر علاقه فراوانی به درس و تحصیل از خود نشان میداد. وی دوران ابتدایی و بعد از آن، راهنمایی را با موفقیت گذراند و در سال چهارم دبیرستان، در آزمون دانشسرای مقدماتی شرکت نمود و در امتحانات مربوطه قبول شد و توانست به دانشسرای مقدماتی اصفهان راه پیدا کند. محمد بعد از اتمام دانشسرای مقدماتی، به مقام معلمی رسید.
او چندین سال در یکی از روستاهای رامهرمز بهنام کهله درس میداد. محمد در گرماگرم مبارزات انقلابی ملت ایران، همراه با برادران خود با رژیم سفاک پهلوی به نبرد برخاست و تا نابودی این رژیم طاغوتی از پای ننشست. شهید محمد بزرگمهر با شهید حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود رایگانی فعالیت بسیار نزدیکی داشت و در روستاها مردم را علیه رژیم جبار شاهنشاهی میشوراند و راهنمائی میکرد و در روستاها برای عموم سخنرانی میکرد.
محمد در سال ۱۳۵۴ش به خدمت نظام وظیفه فراخوانده شد و در سال ۱۳۵۶ش خدمت سربازی خود را به پایان رساند و با شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، با شور و شوق فراوانی عازم جبهههای حق علیه باطل گردید و دوش به دوش برادران سپاهی و ارتشی به نبرد با دستنشاندگان استکبار جهانی پرداخت.
محمد از شهید شدن هیچ هراسی به دل راه نمیداد و همواره میگفت: «من از شهادت هیچ باکی ندارم.» او حدود چندین ماه در جبهههای نور، به جنگ با کفار بعثی مشغول بود تا اینکه در مصاف با دشمنان اسلام در روز یکشنبه بیست و پنجم بهمنماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در تنگه چزابه در سن بیست و پنج سالگی بهوسیله مزدوران بعثی به لقاءالله پیوست و عاشورائی گشت.
شهید بزرگمهر علاقه فراوانی به درس و تحصیل از خود نشان میداد. وی دوران ابتدایی و بعد از آن، راهنمایی را با موفقیت گذراند و در سال چهارم دبیرستان، در آزمون دانشسرای مقدماتی شرکت نمود و در امتحانات مربوطه قبول شد و توانست به دانشسرای مقدماتی اصفهان راه پیدا کند. محمد بعد از اتمام دانشسرای مقدماتی، به مقام معلمی رسید.
او چندین سال در یکی از روستاهای رامهرمز بهنام کهله درس میداد. محمد در گرماگرم مبارزات انقلابی ملت ایران، همراه با برادران خود با رژیم سفاک پهلوی به نبرد برخاست و تا نابودی این رژیم طاغوتی از پای ننشست. شهید محمد بزرگمهر با شهید حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود رایگانی فعالیت بسیار نزدیکی داشت و در روستاها مردم را علیه رژیم جبار شاهنشاهی میشوراند و راهنمائی میکرد و در روستاها برای عموم سخنرانی میکرد.
محمد در سال ۱۳۵۴ش به خدمت نظام وظیفه فراخوانده شد و در سال ۱۳۵۶ش خدمت سربازی خود را به پایان رساند و با شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، با شور و شوق فراوانی عازم جبهههای حق علیه باطل گردید و دوش به دوش برادران سپاهی و ارتشی به نبرد با دستنشاندگان استکبار جهانی پرداخت.
محمد از شهید شدن هیچ هراسی به دل راه نمیداد و همواره میگفت: «من از شهادت هیچ باکی ندارم.» او حدود چندین ماه در جبهههای نور، به جنگ با کفار بعثی مشغول بود تا اینکه در مصاف با دشمنان اسلام در روز یکشنبه بیست و پنجم بهمنماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در تنگه چزابه در سن بیست و پنج سالگی بهوسیله مزدوران بعثی به لقاءالله پیوست و عاشورائی گشت.
منبع: rasekhoon
نظر شما