شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۴۴
در این اوان، ۹ سرباز امام وطن و ناموسمان در مرز میرجاوه شهید و عزیزی از آنان توسط كوردلانی به نام جیش العدل (از دست این دنیای وارونه و به غارت رفته اسامی) نیز به اسارت رفته‌اند.

یادداشت از حبیب احمدزاده 

همین هفته پیش بود كه برای تدریس فیلم‌نامه نویسی به  لبنان رفته بودم، دانشجویی مرا به بیمارستان برد تا یكی از اقوام دورش  را ببینم. در راه گفت كه دو كودك مجروح جنگ در بستر دارد. این زن سوری از محله محاصره شده فوعه و كفریا، و دو فرزند تكه تكه شده كه هنوز در سردخانه بودند، گفتم حداقل دست خالی نرویم و برای بچه‌ها تنقلات بخریم. نگاه معنی داری كرد و به عربی گفت هیچ نخرید بهتر است، داغ مادرشان تازه می‌شود. در بیمارستان معنی این حرف را با داغ دل، خود فهمیدم.

ماجرا این بود كه پس از حدود چهارسال محاصره شهرهای شیعه نشین فوعه و كفریا توسط مسلحین ضد بشار، طی قراردادی قرار بر تبادل می‌شود، مسلحین محاصره شده در شرق دمشق با زنان و كودكان و پیرزنان و پیرمردان این دو محله معاوضه شوند.

اتوبوس‌های حاوی این زنان و كودكان  طبق قرار به حركت درمی‌آیند. در آخرین بازرسی مسلحین برخلاف مذاكرات، ده‌ها اتوبوس  از حركت باز داشته شده و ساعت‌ها در آنجا متوقف می‌شوند. وانتی پر از چیپس وارد محل شده و كودكانی كه سال‌ها در محاصره بوده و در رؤیا هم چیپس ندیده بودند به سمت ماشین هجوم می‌برند. افراد مسلح پاكت چیپس‌ها را باز كرده و در اطراف وانت پخش می‌كنند تا كسی از وانت دور نشود و شاید ناظر تحقیر شدن همچون حیوانات توسط همدیگر برای كنار زدن بچه‌ها شوند، همه بچه‌ها سراسیمه برای گرفتن چیپس‌ها چهارزانو برروی زمین قرار گرفته و مشغول به جمع كردن، ناگهان انفجار عظیم وانت و شهادت در دم بیش از یكصد و بیست كودك و بیش از چهل بزرگسال همراه آنان ... زن سوری هنوز مات بود و اجساد تكه تكه شده دو كودكش در میان تكه‌های دیگر بچه‌های مقتول این حادثه كه اصلاً قابل شناسایی نبودند. این همه طراحی خبیثانه، ما چه موجودات پستی می‌توانیم بشویم؟

وقتی بیرون آمدم دانشجو هم سخنی نگفت. آن سوریه امروز بود و امروز هم این شهدای سرباز ... و نیز  خوش خیالانی كه فكر می‌كنند تروریسم پشت دروازه‌های كشورمان متوقف خواهد شد حتی اگر كه قوی نباشیم خدایا عاقلمان كن كه یادمان نرود كشورداری به فحاشی مسئولین به همدیگر نیست به رها كردن كار مملكت توسط ملت به امید دیگران و حتی مسئولان  نیست. خدایا خودت عاقلمان كن كه آن زن سوری نیز هشت سال پیش هرگز چنین روزی را در زندگی تصور نمی‌كرد ولی اختلاف درونیان كرد با زندگیش كه شنیدید.

خدایا باز دعا، عقلمان بده و بس


برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۲
0
0
مطالب جالب بود استفاده کردیم
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده