يکشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۲۱
کتاب «من خواب دیده بودم» که زندگینامه شهید غلامحسین حقانی و همسرش را روایت می‌کند از سوی نشر شاهد منتشر شد.
به گزارش نوید شاهد کتاب «من خواب دیده بودم» نوشته معصومه امیرزاده گشوئیه به زندگی شهید غلامحسین حقانی و همسرش، معصومه نعیمی می‌پردازد.

این کتاب حاصل گفت‌و گوی نویسنده با اعضای خانواده، دوستان، آشنایان و هم‌رزمان شهید حقانی است که در سسه بخش تنظیم شده است.

حقانی سال 1320 در شهر قم در خانواده روحانی متولد شد. وی در محضر اساتید و علماء بزرگی چون مرحوم آیت ا.. داماد، مرحوم آیت ا... حاج شیخ عباسعلی شاهرودی و آیت ا.. حائری بهره‌های علمی فراوانی كسب کرد و به درجة اجتهاد رسید.

«من خواب دیده بودم» در قفسه‌های کتاب نشست

از ابتدای شروع نهضت به رهبری امام خمینی (ره) فعالیت مبارزاتی خود را تشدید کرد و اعلامیه هایی را كه از طرف مدرسین حوزة علمیة قم منتشر می‌شد ، امضاء می‌کرد و نیز در اكثر شهرستانها به ایراد سخنرانیهای پر شور و تشكیل جلسات مذهبی می‌پرداخت. پرو نده‌های متعدد وی در اكثر شعب ساواك، گویای مبارزات اوست.

حجت‌الاسلام حقانی در طول مبارزات خویش چندین بار دستگیر و زندانی شد. او در زندان كارهای ایدئولوژیكی و سیاسی خود را دنبال می‌کرد و در كنار مجاهدان بزرگی چون آیت ا... طالقانی و فقیه گرانقدر آیت ا... منتظری به روشنگری افراد می‌پرداخت.

ایشان همراه روحانیت مبارز تهران در دانشگاه متحصن شد و هنگامیكه امام به تهران آمد در اقامتگاه امام به فعالیت و تلاش می پرداخت. سال 57 بنا به فرمان امام امت مأموریت یافت كه به استان هرمزگان برود و در حل مشكلات و نابسامانی‌ها با تجارب خود این منطقه را بازسازی کند.

تدریس در كلاس‌های ایدئولوژی و سیاسی در حزب جمهوری اسلامی، دانشكده تربیت معلم، زندان اوین و دفتر تحكیم وحدت در طول این یكسال که نمایندگی بود و سرپرستی سازمان تبلیغات اسلامی از فعالیت‌های وی بود.

او هفتم تير سال 1360 در قتلگاه سرچشمه تهران، به دست مزدوران و عمال آمريكا، شهید شهادت را نوشيد و در قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «غلامحسین سرش را روی میز از فرط خستگی رها کرد.

مرد شقیقه‌های غلامحسین را از پشت دو دستی گرفت عقب کشید و سرش را کوباند به میز. خون شتک زد توی صورت بازپرس و چند قطره پرید روی کاغذ. غلامحسین در مرز بی‌هوشی بود. خون پیشانیش روی چشم‌هایش را گرفته بود. دست‌هایش را از پشت به صندلی گره زدند. صندلی فلزی بود و و بازجو با کفش‌های پنجه آهنیش به راحتی زیر پایه‌هایش را با لگد می‌کشید و غلامحسین هربار از پشت به زمین می‌افتاد...»

انتشارات شاهد «من خواب دیده بودم» را با شمارگان یک‌هزار نسخه، قطع رقعی، 272 صفحه و به بهای 100‌هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده