پنجه در پنجه رئیس جمهور
فرماندهی شهید هاشمی در منطقه ی آبادان، زبانزد خاص و عام بود. طوری که مسوولان درجه اول مملکتی برای بازدید از فدائیان اسلام و دیدار و گفت و گو با ایشان به آبادان و هتل کاروانسرا می آمدند. به عنوان مثال آیت الله خامنه ای که در آن زمان عضو شورای عالی جنگ بود. شهید رجایی، شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی که در آن زمان رئیس مجلس بود و حتی آقای بنی صدر؛ رئیس جمهور!
یک بار بنی صدر به داخل محوطه ی هتل کاروانسرا آمد و سیدمجتبی هاشمی با او جر و بحث کرد و گفت: «ما حتما باید مرگ بر شاه بگوییم، تا چند تا تانک بیاوری؟»
بنی صدر تعجب کرد و گفت: «یعنی چه؟»
آقای هاشمی گفت: « در تهران- زمان شاه- هنگامی که مرگ بر شاه سرمی دادیم، بر مقابله با ما تانک ها می آمدند. این جا هم حتما شعار بدهیم تانک می آید!»
در واقع آقای هاشمی جزو معدود فرماندهی بود که مقابل بنی صدر ایستاد و با او بحث کرد و حرفش را زد. حتی بنی صدر به سید مجتبی تذکر داد و گفت: «ایشان رئیس جمهور مملکت هستند. مراقب حرف زدنت باش.»
آقای هاشمی گفت: «برای من مهم نیست. هر کس می خواهد باشد! خیانت که خاص و عام ندارد.»
بنی صدر قصد داشت وارد هتل شود، اما سید مجتبی وی را به هتل راه نداد و او با ناراحتی رفت.
منبع: پنجه در پنجه رئیس جمهور/خاطراتی از زندگی شهید سیدمجتبی هاشمی/ جعفر کاظمی/1395
