آخرین خاطراتِ کتاب «خداحافظ سالار» خواندنیتر است
پروانه چراغنوروزی، همسر شهید سردار همدانی به نوید شاهد درباره زمینههای نوشتن کتاب «خداحافظ سالار» توضیح داد: پیش از شهادت همسرم، دختر کوچکم (سارا) مصاحبههایی با خانواده شهیدان میگرفت که در قالب کتاب منتشر میشدند. وقتی حاج حسین این مصاحبهها را میدید، به اطرافیان و دوستانش توصیه میکرد که خاطراتشان از جنگ را بنویسند. من هم تحت تاثیر همین توصیه، خاطراتم را از بودن با همسرم منتشر کردم تا شاید چراغ راه نسلهای آینده باشد.
این همسر شهید «خاطرات روز آخر» کتاب خداحافظ سالار را جذابترین بخش آن دانست و گفت: در خاطرات روز آخر نکات مهمی بیان میشود. همسرم مرد عمل و خستگیناپذیر بود. او انسانی تکبعدی نبود. فرماندهای شجاع، همسری مهربان و یاور مستضعفان بود. نمیدانم با چهکلمهای منش او را توصیف کنم.
وی با اشاره به وصیتنامههای نوشته شده در روزهای پایانی زندگی همسرش ادامه داد: به نظرم این وصیتنامه باید بیشتر انتشار یابد و در دسترس همه قرار گیرد. با آنکه آن وصیتنامه همسرم با عجله نوشته شد اما توصیههایی در بر دارد که باید از خط به خط آن آموخت.
همسر شهید همدانی در باره علاقهمندی این فرمانده شهید به مطالعه نیز توضیح داد: همسرم زیاد مطالعه میکرد. انواع کتابها و آثار را میخواند. گاهی به او میگفتم که «تو کتابها را میخوری!» مشغله کاری او زیاد بود اما با اینحال مطالعه را کنار نمیگذاشت.
چراغنوروزی با بیان اینکه شهید همدانی همیشه نماز صبح را در مسجد اقامه میکرد، گفت: اگر در تهران مستقر بود، ساعت 6 به محل کارش میرفت. حتما پیادهروی میکرد و استخر میرفت. با آنکه در بازگشت از کار بسیار خسته بود اما هیچگاه برای همسر و فرزندانش کم نمیگذاشت. رابطه خوبی با جوانان داشت. اهل صله ارحام بود و با خیریههای تهران و همدان همکاری میکرد. میتوانم بگویم که خوش به حالش که دست پر به دیار خداوند رفت.