چهارمین «سوغات کربلا» از نشر شاهد رسید
کتاب «سوغات کربلا» داستانهایی است که نویسنده آن را در 9 فصل با عنوانهای «زندگینامه»، «حرمت ماه محرم»، »مزه محبت»، »صدای آشنا»، «آن غروب غمانگیز»، «چشمان خیس سرهنگ»، «گلوی زخمی»، «سوغات کربلا» و «منتظرت هستم» تدوین کرده است.
در بخشی از فصل «حرمت ماه محرم» میخوانیم: «....سرگرد جملات آخر را شمرده شمرده گفت و برگشت به طرف من. – ارتش برای خودش نظم و قواعدی دارد، سرگروهبان. شما که سال سومی هستید، این را باید بهتر از سال اولیها بدانید.
چشم دوخته بود به چشمهایم. من هم به جای اینکه سرم را پایین بیندازم، چشم دوختم به چشمهایش. این بار هراس نداشتم از این که سرگرد تنفر را در چشمهایم ببیند. توی دلم گفتم: بگذار ببیند. –قانون دانشکده این است که هر روز پس از پایان کلاسها، در آسایشگاه، موسیقی پخش شود. این چه عیبی دارد، ها؟
کمی این پا و آن پا کردم. سرگرد سکوت کرده بود. – اجازه میفرمایید جناب سرگرد؟ - بگو. – ما مخالف قانون و نظم نیستیم اما الان دهه اول ماه محرم است. سه روز دیگر هم عاشوراست. اقارب پرست و کلاهدوز هم...
این بار سرگرد نعرهای کشید و با دست کوبید روی میز. – بس است سرگروهبان! شما خیلی گستاخ هستید. مثل اینکه حرف حالیتان نیست. محرم است که باشد. من از نظم حرف میزنم؛ از قانون. آن وقت تو میگویی محرم و عاشورا؟!»
نشر شاهد چهارمین چاپ کتاب «سوغات کربلا» را از مجموعه «حکایت سرداران» با شمارگان یکهزار نسخه، قطع رقعی 64 صفحه مصور و به بهای 50هزار ریال روانه بازار نشر کرد.