جنگی چنان و ادبیاتی چنین
سه‌شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۷
وقتی صدام حسین، این مثلا سردار قادسیه، به پشت گرمی غرب و بسیار قدرت های اروپایی، سرمست و باورمند به توانایی ارتش مکانیزه بعث، بیش از حد احساس قدرت می کند، و در یک ارزیابی بسیار شتابزده، موقعیت را مغتنم شمرده فکر می کند ایران اسلامی اکنون در گیرودار تب و تاب انقلاب گرفتار است، و در تلاطم بسیار مشکلات داخلی و خارجی دست و پا می زند. و می پندارد حتم، ارتش توانمند ایران – که روزی صریحا اعتراف کرده بود...
وقتی صدام حسین، این مثلا سردار قادسیه، به پشت گرمی غرب و بسیار قدرت های اروپایی، سرمست و باورمند به توانایی ارتش مکانیزه بعث، بیش از حد احساس قدرت می کند، و در یک ارزیابی بسیار شتابزده، موقعیت را مغتنم شمرده فکر می کند ایران اسلامی اکنون در گیرودار تب و تاب انقلاب گرفتار است، و در تلاطم بسیار مشکلات داخلی و خارجی دست و پا می زند. و می پندارد حتم، ارتش توانمند ایران – که روزی صریحا اعتراف کرده بود: دلیل پذیرش قطعنامه سال 1975، فقط از ترس قدرت آن بوده است – لابد دیگر کاملا متلاشی و منفعل شده است؛ و گمان می کند، اکنون بهترین شرایط فراهم آمده تا هم ناز شستی به همسایه اش نشان بدهد و از آب گل آلود ماهی بگیرد و هم در منطقه ابراز وجود کند.
دریافت متن کامل مقاله
نظر شما
