باید فرآوردههای تازهای از خاطرات جنگ به دست آوریم
به گزارش نوید شاهد معصومه رامهرمزی، متولد سال 1344 از نویسندگان و پژوهشگران حوزه دفاع مقدس و از اعضای شواری خاطرهنویسی دفاع مقدس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بود. «یکشنبه آخر» یکی از آثار اوست که بارها تجدید چاپ شده است. همچنین از وی کتابهای اسماعیل، راز درخت کاج، ستارههای دنبالهدار، بر بال ملائک، یهود در قرآن و اسراییل در فلسطین منتشر و بارها تجدید چاپ شدهاند. وی اکنون سردبیر برنامه تلویزیونی «عصر خانواده» است. با رامهرمزی درباره اقتباس سینمایی از آثار ادبی حوزه دفاع مقدس گفتو گویی داشتهایم که میخوانید.
«راز درخت کاج» نام یکی از پرفروشترین آثار شماست که از نشر شاهد منتشر شده است. چگونه این اثر با استقبال مستندسازان مواجه شد؟
مستند «من میترا نیستم» بر پایه کتاب «راز درخت کاج» ساخته شد. این مستند را گروه تلویزیونی آسمان هفتم برای جشنواره مردمی عمار ساخته بود. ابتدا که پیشنهاد ساخت این مستند بر اساس کتاب «راز درخت کاج» مطرح شد، استقبال نکردم. گمان میکردم شاید برداشت حداقلی از این کتاب باشد که جذابیت چندانی برایم نداشت.
بر خلاف انتظارم مستند «من میترا نیستم» کار خوبی درآمد و از اینکه به این گروه جوان اعتماد کردم، خوشحال شدم. آنها سناریوی تعریف شدهای داشتند و به خوبی این کتاب را در قالب مستند تلویزیونی بازسازی کردند. نقش زینب کمایی هم به بازیگر جوانی سپرده شده بود که به خوبی از عهده نقش برآمد. این مستند جای احسنت فراوان دارد.
چگونه اعتماد شما به این گروه مستندساز جلب شد؟
واقعیت این است که اعتماد ما نسبت به جوانان اندک است. نمیدانم چرا معمولا به جوانان دیر اعتماد میکنیم؟ آنها با اعتقاد بالایی بر این کار متمرکز شدند و مشخص بود که شهید «زینب کمایی» برای آنها فقط به عنوان یک سوژه مطرح نبود. جوانان مستندساز نسبت به او احساس دِین میکردند. فکر میکنم یکی از دلایل موفقیت مستند «من میترا نیستم» نیز همین نکته باشد. باید به اعتقاد و انگیزه جوانان با استعداد اعتماد کنیم.
«یکشنبه آخر» نیز اثر شناخته شدهای است. استقبال سینماگران و مستندسازان از این اثرتان چگونه بود؟
شاید سینماگران سه یا چهار بار برای اقتباس از این کتاب با من تماس گرفتند اما من برای ساخت مستند یا فیلم سینمایی بر پایه این اثر فقط یک شرط داشتم. آن هم اینکه اگر فیلمی که ساخته میشود، از نظر واقعیت با کتاب در تضاد باشد، اجازه نمایش پیدا نکند. هیچ یک از سینماگران و مستندسازان نتوانستند این شرط من را بپذیرند.
متاسفانه برخی مستندسازان با خرید حق اقتباس از نویسنده، هرگونه دخل و تصرف را در محتوای اثر جائز میدانند. بر اساس میل و صلاح خودشان با اثر ادبی برخورد میکنند. این کار درست نیست. باید حق معنوی اثر محفوظ بماند. مستندساز و فیلمساز نمیتواند واقعیت کتاب را به میل خود تغییر دهد.
قانون چه رویکردی درباره میزان اقتباس سینمایی از آثار ادبی دارد؟
متاسفانه قانونی در این زمینه وجود ندارد. معتقدم اثر سینمایی مبتنی بر یک کتاب نباید با واقعیت آن اثر در تعارض باشد. سینماگر میتواند در صحنههای یک فیلم عنصری را حذف یا اضافه کند. مثلا شما وقتی فیلم سینمایی کتاب «دزیره» را میبینید، تعارضی با رمان احساس نمیکنید. جز آنکه اثر سینمایی آن خلاصهتر از رمان «دزیره» است. خلاصهسازی نباید به اصل داستان لطمه وارد کند.
البته نوع دیگری از اقتباس با عنوان «روایت دیگر» داریم. در این نوع اقتباس میتوان زمان و مکان سوژه را تغییر داد اما در این نوع اقتباس هم باید اصل موضوع حفظ شود. کارگردانان با خرید حق اقتباس نمیتوانند هر بلایی که میخواهند بر سر اثر بیاورند.
چرا به نظر میرسد استقبال سینماگران از اقتباس سینمایی از آثار ادبی حوزه دفاع مقدس اندک است؟
به نظر من حجم قابل توجهی از کتابهای حوزه دفاع مقدس قابلیت سینمایی شدن دارند اما سینمایی نمیشوند چون اساسا سینماگران ما اهل مطالعه آثار ادبی نیستند. آثار تاریخی و ادبی برای سینمایی شدن نیازمند مطالعهاند. در سینمای دفاع مقدس اقتباس ترکیبی هم از آثار دفاع مقدس صورت میگیرد. البته مشخص نیست که برای نوشتن فیلمنامه تمام یک اثر مطالعه شده باشد یاخیر. حتی ممکن است بر پایه شنیدهها نوشته شوند.
آیا زمان آن نرسیده است که برای ترغیب سینماگران به اقتباس از آثار ادبی بر تولید فیلمنامه و نمایشنامه تمرکز شود؟
جامعه به خاطرات، فیلمنامه، داستان و دیگر قالبهای ادبی در حوزه دفاع مقدس نیاز دارد. مرکز مختلف متولی نشر آثار دفاع مقدس میتوانند در کنار خلق و انتشار آثار خاطرهنگاری، نگاهی هم به تولید فیلمنامه داشته باشند. نباید دست ما در ساخت نمایش و فیلم حوزه دفاع مقدس خالی باشد. گاهی شاید ایثارگری فقط یک خاطره خوب داشته باشد. میتوان همان یک خاطره را تبدیل به داستان کرد و از آن بهره برد. به طور کل معتقدم که خاطرات دوران دفاع مقدس قابلیت رنگینکمانی دارند و باید به دنبال فراوردههای تازهای از خاطرات بود.